در ابتدای سال بود که هیئت مدیره پورشه عمیقاً نگران بحران مالی و خطر شرکت از جمله فروش الگوی مشهور و محبوب بود ، به دلیل تغییرات عمومی در بازارهای جهانی و اقتصاد جهانی ، از یک سو و حمله ژاپنی از طرف دیگر. این دوره همزمان با ورود اتومبیل هایی مانند لکسوس ، بی نهایت و آکورا به بازارهای لوکس و تویوتا سوپر و نیسان 300Z بود.
طبق آخرین ماشین ، در آن زمان ، مدیران پورشه راه حل این شرکت را از خارج از شرکت دیدند تا بتوانند تولید کننده خودرو را با دیدگاه دیگری از خطر نابودی نجات دهند. سرانجام ، پس از بحث و گفتگو در صنعت بسیار حقوقی ، مدیر جدید از خارج از شرکت برای پورشه انتخاب شد. این مدیر بحث برانگیز که اصلی است یکی این یکی از موفق ترین شرکت های خودروسازی بود و قبلاً ده سال به عنوان مدیر پورشه رنگ و بدنه کار کرده بود. در ماه اکتبر ، هنگامی که فروش پورشه به طور مرتب کاهش می یافت و درآمد شرکت از 5 میلیون دلار در سال به 5 میلیون دلار ضرر در سال 2 افزایش یافت. این مدیر جدید دکتر وندلین ویادکینگ نامیده شد.
در راستای اولین اقدامات اصلاحات خود برای بهبود و نجات شرکت ، وید کینگ اظهار داشت که از مدیران صنعت خودروسازی ژاپن برای بهبود بهره وری با کیفیت و بهبود روش های تولید استفاده می شود. پورشه ، که پیش از این به دلیل تولید یک ورزش فوق العاده چهار منظوره و متوقف کردن آن به دلیل هزینه های شدید ، با ضررهای مالی زیادی روبرو شده بود. نبود پیشنهاد این مدیر جدید جسورانه را بپذیرید
می توان تصور کرد که این پیشنهاد مخرب می تواند باعث عصبانیت مدیران و مخالفت مقامات ارشد پورشه شود. چگونه می تواند یک تولید کننده اتومبیل مشهور مانند پورشه و در کشوری مانند آلمان ، معروف به گهواره صنعت و فناوری خودرو باشد و از رقبای ژاپنی که قبلاً هرگز با هم جمع نشده بودند ، بخواهد؟
مدیران ارشد پورشه معتقد بودند که مشکلات این شرکت فقط به دلیل رکود بازارهای جهانی خودروها و برخی تصمیمات مدیریت نادرست بوده و هیچ ارتباطی با طراحی ، تولید ، بهره وری و کیفیت در کارخانه ندارد.
با این حال ، علیرغم مخالفت شدید ، مدیران پورشه ، که بسیاری از آنها قبلاً به ندرت از آلمان سفر کرده بودند ، سرانجام موافقت کردند که از کارخانه های خودروهای ژاپنی بازدید کنند و این بازدیدها بود که سرنوشت پورشه را تحت تغییرات اساسی قرار داد.
به گفته مدیر جدید ، مدیران ارشد و اعضای هیئت مدیره یادآوری می کنند که آنها هنگام بازدید از قسمت های مختلف یک شرکت اتومبیل ژاپنی که نام آنها هرگز فاش نشده بود ، از ژاپن بازدید کردند. آنها فهمیدند که مدیران و مهندسان ژاپنی تمایل دارند همه و همه بخش های شرکت را نشان دهند ، حتی قسمت هایی که در شرکت پورشه بودند ، بدون محدودیت! در اینجا بود که طرفداران اجرایی افتخار و آلمانی با درک اینکه شرکت اتومبیل ژاپنی پورشه را حتی یک رقیب کوچک نمی داند ، و این برای آنها بسیار سنگین بود.
مشکل پورشه چه بود؟
در 7 ژوئیه ، یک اتومبیل از خط تولید کارخانه پورشه در اشتوتگارت آلمان خارج شد که با سایر نمونه های قبلی متفاوت بود. این ماشین یک مدل پورشه کارا و اولین اتومبیل ساخته شده بدون خرابی در قطعات یا فرآیند تولید بود. بنابراین ، برای معلم تعمیر پورشه ، یک رویداد به یاد ماندنی رخ داد که برای اولین بار در چهل و چهار سال اتفاق افتاد ، زیرا آنها می توانستند مدتی بیکار شوند پس از ترک ماشین از خط تولید. در حقیقت ، مشکل پورشه هزینه و منابع پرداخت شده برای تولید اتومبیل های بالاتر بود. از آنجا که سیستم تولید سنتی پورشه پر از مد بود و پورشه مجبور بود خیلی بیشتر از همتایان ژاپنی خود کار کند تا به سطح بالایی از کیفیت خود برسد.
در این بررسی ها مشخص شد که زمان ، نیروی کار ، ابزارها و فضایی که تولید کنندگان خودروهای ژاپنی برای ساخت یک دستگاه پورشه به آن نیاز داشتند. این فقط بخش کوچکی از کل مبلغ مورد استفاده در زفن هیوزر آلمانی برای ساخت پورشه بود! قبل از ورود لکسوس تویوتا وقت زیادی را صرف نکرد. مهندسان جگوار دستگاهی را برای بررسی راز موفقیت خود شیطنت کرده اند و سرانجام گفتند چیزی خارق العاده در ماشین وجود ندارد که جگوار نتواند آن را با خود بسازد ، ساخت این کیفیت با این قیمت امکان پذیر نیست.
انتشار پورشه از “مد” به دلیل مدیریت ژاپنی است:
مد یک کلمه ژاپنی است که به معنی زباله و زباله است. و به ویژه فعالیت های انسانی به مصرف کننده منابع تبدیل می شود ، اما هیچ ارزشی برای خریدار یا مصرف کننده ندارد.
اشتباهاتی که در طی فرآیند تولید اتفاق می افتد باید اصلاح شود ، مراحل فرآیند که فاقد ضرورت ، حرکات بی معنی قطعات یا کارگران ، کالاهای ذخیره شده ، تولید محصولاتی هستند که خریداری نمی کنند و غیره.
Taichi Louhao “(1-5) یکی او یک مدیر اجرایی و مهندسان تویوتا بود که در زمان تولید لاغر اختراع سیستم را نیز نسبت داد.
جابجایی غیر ضروری قطعات محصولات اساسی با نیروی کار
صبر کنید یا برای فروش یا فرآیند پردازش قطعات و محصولات تأخیر کنید
طراحی کالاها یا خدماتی که با نیازهای مصرف کننده سازگار نیستند
در نهایت ، هر چیزی که از منابع محدود استفاده می کند اما به ارزش اعتقاد ندارد.
موفقیت بزرگ برای خطر نابودی
پورشه توسط فردیناند پورشه ، مهندس برجسته اتریشی ، در شهر اشتوتگارت با هدف طراحی و توسعه موتورهای اتومبیل و همچنین ارائه خدمات مهندسی و مشاوره تأسیس شد. پورشه در اواسط دهه 1980 در پروژه طراحی Reich Volkswagen Beatle سوم شرکت کرد ، اما پس از جنگ جهانی دوم ، وی مشکلات زیادی داشت. پسر رایگان فردیناند پورشه پس از جنگ در شرایط دشوار اقتصادی به این شرکت داده شد.
سه سال بعد ، پنج دستگاه دیگر توسط معلمان در این کارگاه ساخته شد ، اما پورشه مجبور شد در سال به اشتوتگارت آلمان بازگردد ، به طوری که از تأمین کنندگان دور نیست و به مشتریان خود نزدیکتر می شود. سپس به اشتوتگارت بازگشت و اولین سری جدید مدل 2 را در شهر تولید کرد. بنابراین ، پورشه به طور مداوم رشد کرد و 5000 نفر با وزن 2،000 واحد 2 و 2 مدل در سال ، با 6000 مدل تولید شده در کارخانه آئودی تولید شد. اما این بار پایان موفقیت پورشه و آغاز نزول بود زیرا جهان و اوضاع اقتصادی تغییر کرده بود ، ارزش برند آلمانی در برابر دلار افزایش یافته بود ، که یک کابوس برای پورشه بود که تقریباً 5 ٪ از فروش آن در ایالات متحده بود.
به طور خلاصه در ایالات متحده در پایان دهه ، تعداد مشتریانی که می توانند پورشه بخرند به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. در همین حال ، ورود اتومبیل های جدید ژاپنی نیز در حال ترویج است. در مجلات اتومبیل در آن روزها ، بارها دیده می شد که افراد دیگر مجبور نیستند قیمت آلمانی را برای سفر در اتومبیل های لوکس و با کیفیت بپردازند.
از بحران به تغییر
همانطور که گفته شد به گفته مهندسان ژاپنی ، بزرگترین مانع تولید پورشه ، موده بود. به عنوان مثال ، سیستم های فنی پورشه از نظر ساخت و ساز دشوار و پیچیده بودند ، اما از آنجا که نیروی کار پورشه بسیار فنی و فنی بود ، می توانند آنها را با تنظیمات فنی که به زمان نیاز دارند ، بهینه کنند.
علاوه بر این ، بسیاری از قسمت های قطعات دیر شده بود و حتی اشتباه او در پورشه کاملاً پذیرفته شد. در اواخر دهه 1980 مشخص شد که 5 ٪ از قطعات بیش از سه روز به پورشه تحویل داده می شوند و در 5 ٪ از زمان نوع قطعات تحویل نادرست بود ، اما جالب ترین چیز این است که تعداد شکست های قابل قبول در قطعات تحویل بود. یعنی تنها در صورتی که کشف شود که یک میلیون 2،000 نقص یا بیشتر است ، بار به صورت کیفی رد می شد ، در حالی که در ژاپن فقط کمتر از پنج مؤلفه شکسته در ژاپن و تقریباً بیش از 1.5 ٪ از زایمان (تقریباً 2 ٪) پیدا می کرد.
در پایان خط رنگ ، معلمان نقاشی و نقاشی را به طرز ماهرانه ای حل کردند.
اما راه حل برای مشاوران ژاپنی چه بود؟
در سالهای آخر دهه 1980 ، وضعیت این شرکت چنان آشفته بود که حتی به نظر نمی رسید اولین شکست ها را تحمل کند. Widking به این نتیجه رسیده بود که این شرکت به شوک درمانی نیاز دارد. از این نظر هیئت مدیره موافقت کرد که از مشاوران ژاپنی استفاده کند. این هماهنگی پس از یک سری بازدید شخصی از ورینگ و مکالمات طولانی آنها با دو مهندس ژاپنی ، “کی ایوانا” و “چی هی ناخوا” توسط استیتو کایزن انجام شد و در نهایت به آنها کمک کرد تا هر دو کمک کنند تا پورشه را برای بازسازی پورشه کمک کنند.
اولین مهندس ژاپنی “Chi -Nakawa” یک پورشه یک نمایش انرژی کامل بود. بلافاصله پس از ورود به سرزمین آلمان ، او مستقیماً از فرودگاه به کارخانه پورشه به کارخانه پورشه رفت و حتی به هتل رفت ، جایی که به کارخانه پورشه رفت و خواست که Vid King با بازدید خود به کارخانه همراه شود. از این نکته به ظاهر کوچک اما مهم ، می توان احساس مسئولیت ژاپنی ها و دیدگاه آنها در مورد کار ، اهمیت و تقدیس را درک کرد. به هر حال ، پس از ورود به کارخانه ، هنگامی که او توده ای از قطعات را در سطح کارخانه دید. “پس انبار کجاست ، پس خود کارخانه کجاست؟”
پس از این بازدید ، وی اعلام کرد که طبیعی است که به این وضعیت آسیب برساند. او معتقد بود که بهبودی جدی در عملیات تولید وجود دارد و این پیشرفت باید از آن لحظه حاصل شود. اما در پورشه ، او مجبور بود مدتها پیش برنامه ریزی کند تا هرگونه تغییر ایجاد کند. این امکان پذیر است نبودبشر سپس ، بازتاب اولین کارخانه ژاپنی یک کارخانه بزرگ شوک بود که عصبانیت زیادی را برانگیخت ، زیرا من از آن استفاده کردم نبود یک غریبه ژاپنی است که زبان آلمانی را می شناسد نبود وی با حضور سایر مهندسان بالاتر و کارگران بالا با مدیر شرکت که در آن زمان دکترا مهندسی داشت ، صحبت کرد.
داستان این بود که آقای ناکاوا ، در پایان بازدید خود ، از آقای و مدیرعامل پورشه آقای و Yataking خواسته بود تا به مدیر کارخانه گسترش یابد و پس از ورود به جمع ، از او خواست که فوراً او را اخراج کند زیرا او معتقد بود که مدیر در بدترین حالت ممکن کارخانه را اداره می کند.
سرانجام ، با اعلام سایر مدیران پورشه و توضیح سلسله مراتب دولت در آلمان به مهندس ژاپنی ، وی از تصمیم خود بازنشسته شد. اما اقدامات اصلاحی و بهبود ساختارها از روز بعد آغاز شد ، از جمله کاهش قفسه های انبار و کاهش موجودی ، کاهش سطح مدیریت شش سطح به چهار سطح آموزش و همکاری با تأمین کنندگان ، تشکیل گروههای بهبود مداوم ، از بین بردن ساده سازی فنی و غیره.
منبع:آخرخودرو