در شرایطی که سیاست های موجود نظام اقتصادی در ایران وضعیت مردم را بدتر کرده است، دولت نیز باید صبور باشد. آیا کل قیمت یا هزینه ای که دولت برای سوخت (به استثنای قیمت مواد اولیه و نفت خام که متعلق به خود مردم است) از این مبلغ در 15 سال قبل بیشتر بوده است؟ قطعا نه. اگر درآمد مردم به سطح 15 سال قبل برگردد، طبیعی است که قیمت سوخت نیز به همین وضعیت بازگردد.

به گزارش فرارو، مسعود پزشکیان سه شنبه 1 آبان ماه برای ارائه لایحه بودجه به مجلس رفت. در زمان حضور رئیس جمهور در مجلس، بخشی از سخنان عمدتاً اقتصادی وی به بحث یارانه انرژی اختصاص داشت.

پزشکیان وی درباره بحث چالش برانگیز یارانه انرژی گفت:یکی یکی از چالش های موجود اصلاح یارانه انرژی است. مصرف بنزین در سال جاری حدود 40 درصد بیشتر از سال 2018 است، در حالی که رشد جمعیت و درآمد ملی به میزان قابل توجهی کمتر است. امروز قیمت تمام شده بنزین بدون احتساب قیمت نفت که شامل هزینه پالایش، هزینه حمل محصول و هزینه ذخیره سازی می شود حدود 8000 تومان است. امسال حدود 90 هزار میلیارد تومان پیش بینی می شود و در صورت تداوم شرایط فعلی، سال آینده 130 هزار میلیارد تومان بنزین وارد می شود و هر لیتر بنزین وارداتی بین 30 تا 40 هزار تومان قیمت دارد. اصلاح نظام پولی و نظام یارانه سوخت ضروری است.

البته رئیس جمهور در بخشی دیگر از سخنان خود به این نکته اشاره کرد که اکثریت اقتصاددانان به دنبال اصلاحات تدریجی هستند و رفتار تکان دهنده ای در اقتصاد نشان نمی دهند و معتقدند اصلاح نظام پولی و نظام یارانه سوخت ضروری است. در این شرایط این سوال مطرح می شود که آیا با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه تا پایان سال برای افزایش قیمت یا تغییرات در حوزه انرژی آمادگی خواهد داشت؟

مرتضی عزتی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفتگو با فرارو به این سوالات پاسخ داد:

ما هیچ یارانه ای به معنای واقعی نمی دهیم!

مرتضی عزتی به فرارو گفت: در رابطه با یارانه ها، خوب است که دولت متوجه شده است که نباید اقداماتی انجام دهد که باعث شوک در جامعه شود و همچنین خوب است که مراقب لغو یارانه ها باشد. یارانه ها گروه های آسیب پذیر را تحت فشار زیادی قرار می دهد. بله، اما نکات مهمی در مورد یارانه انرژی وجود دارد. قیمت برق فروخته شده توسط دولت به خانوارهای پرمصرف، تجاری و سایر مصارف بیشتر از قیمت برق صادراتی یا به عبارت دیگر قیمت برق بین المللی است. قیمت در منطقه ایران بسیار بالاتر از بسیاری از نقاط جهان است. بنابراین ما نه تنها یارانه یا هزینه های بازرگانی و غیره به معنای دقیق را در اختیار گروه های پرمصرف قرار نمی دهیم، بلکه آنها را بیش از قیمت های صادراتی دریافت می کنیم. بنابراین در این بخش ادعای یارانه دادن یا صحبت از کاهش یارانه یا افزایش قیمت بی معنی است.

وی افزود: دولت می خواهد به اقشار کم درآمد یارانه بدهد. بنابراین بدیهی است که اگر بخواهد یارانه ها را از این بخش حذف کند، این گروه ها متضرر می شوند که در گذشته هر روز با کاهش قدرت خرید مواجه می شوند. بنابراین به نظر می رسد دلیلی برای افزایش قیمت برق در ایران وجود ندارد، حتی به دلیل انحصار دولت در برق، این قیمت سرسام آور است و حتی شورای رقابت باید وارد عمل شود و قیمت برق و برخی از شرکت های برق را کاهش دهد. درآمد از مردم اما اگر دولت نمی خواهد به بخش های کم مصرف یارانه بدهد، این موضوع دیگری است که به نظر می رسد با سیاست اعلامی دولت مغایرت داشته باشد.

ارزش درآمد واقعی مردم کاهش یافته است

این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: در خصوص بحث پرداخت یارانه به سوخت خودروها که چندین بار اعلام شده است، در شرایط فعلی ظاهراً تولید روزانه حدود 20 میلیون لیتر بالای مصرف است که به صورت قاچاق صادر می شود. از آن اصلاً بحث نارضایتی نیست. در حال حاضر به دلیل صادرات (چه رسمی و چه غیر رسمی) مازاد تولید داریم. نکته بسیار مهم دیگر این است که آیا دولت با وجود این همه هزینه و کارشناسان نمی تواند ده ها راهکار برای کاهش مصرف اجرا کند.

وی افزود: سوال دیگر این است که آیا از قیمت ها تجاوز شده است؟ یکی درست است که برای دولت قیمت تمام شده بالاتر از قیمت فروش است. اما بسیاری از موضوعات دیگر نیز شامل همین اصل است، بنابراین اینها نیز باید مورد توجه قرار گیرند. از جمله دستمزد پرداختی به کارمندان دولت، کارگران و دیگران. همه چیز باید در تعادل باشد. برای تقریبا 15 سال، درآمد واقعی مردم فقط کاهش یافته است.

وی افزود: در شرایطی که سیاست های موجود نظام اقتصادی در ایران وضعیت مردم را بدتر کرده است، دولت نیز باید صبور باشد که آیا کل قیمت یا هزینه سوخت توسط دولت (بدون احتساب قیمت) پرداخت می شود مواد اولیه و نفت خام که متعلق به خود مردم است) بالاتر از این مقدار در 15 سال پیش؟ قطعا نه. اگر درآمد مردم به سطح 15 سال قبل برگردد، طبیعی است که قیمت سوخت نیز به همین وضعیت بازگردد. به طور واقعی، درآمد مردم یک سوم افزایش یافته است. در چنین شرایطی حتی اگر قیمت واقعی سوخت یک سوم باشد، مسیر نامتعادلی را نمی بینیم.

در مورد اینکه دولت یارانه می دهد، درست است که دولت می تواند برای 3 هزار تومانی که می فروشد 8000 تومان هزینه کند، اما از طرف دیگر در موارد دیگر به مردم کمتر پرداخت می کند. اگر بر این اساس قیمت بنزین افزایش یابد، دستمزدها نیز افزایش می یابد تا مشکلات حل شود. در حال حاضر هزینه و دستمزد مردم با هم تناسبی ندارد. اگر دولت فقط برای حفظ منافع خود تلاش می کند، بحثی در کار نیست، اما اگر دولت بخواهد منافع مردم را هم در نظر بگیرد، باید هر چه ارزش درآمد واقعی مردم کاهش یافته است، جبران کند. در همان زمان ممکن است قیمت واقعی گاز کاهش یافته باشد که ممکن است منطقی باشد. دولت نباید بگوید من هر کاری بخواهم انجام می دهم. دولت باید عادلانه به مردم خدمت کند.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما