سریال From به نیمه های فصل سوم خود رسیده است که اکنون امکان پذیر است یکی به عنوان یکی از شاهکارهای ژانر معمایی و ترسناک در سال های اخیر شناخته می شود. این سریال در دو سال اخیر وحشت های عمیق و رمز و رازهای پیچیده ای را برای مخاطبان خود به ارمغان آورده است که در این سال ها در هیچ سریال دیگری ندیده بودیم.
به گزارش فرادید، داستان کلی سریال From درباره شهری اسرارآمیز در دل جنگل است که ساکنانش بر اثر تصادف و زمانی که در جاده گم می شوند به آنجا می رسند. شهری که ظاهرا راهی برای خروج از آن نیست. اما این تمام ماجرا نیست. این شهر علاوه بر اینکه مانند یک زندان اسرارآمیز است، موجوداتی را نیز در جنگل های اطراف پنهان می کند که شب ها به شکل انسان بیرون می آیند و هرکس را بیرون بیابند به طرز وحشتناکی سلاخی می کنند.
اما فصل سوم سریال همه چیز را عمیق تر کرد. هم اسرار و هم وحشت. حالا موجودات مرموز نه تنها به دنبال کشتن هستند، بلکه به نظر می رسد که به دنبال شکنجه تا سرحد مرگ هستند.
در عین حال کمبود منابع غذایی و دارویی و همچنین ترس از گرسنگی، امید و انگیزه ساکنین را بسیار کاهش داده است. اختلاف و تنش بین مردم شهر نیز افزایش یافته است. این در حالی است که جیم متیوز که به دنبال همسرش تابیتا است همچنان نقش پررنگی در این فصل دارد. تابیتا در پایان فصل گذشته به طور مرموزی شهر را ترک کرد و اکنون در تلاش است تا راهی برای بازگشت به خانوادهاش پیدا کند. او با چیزهای اندکی که از دوستش ویکتور می آورد وارد مسیری خطرناک و ناشناخته می شود. ویکتور که سالها در این شهر گیر کرده است، هنوز یکی او یکی از شخصیت های کلیدی و مرموز داستان است. او که از کودکی در این شهر بوده، در این فصل نیز به تبیتا کمک می کند و شاید کلید حل معماهای سریال باشد.
از سوی دیگر، شخصیت «دانا» سعی می کند آرامش را در میان هرج و مرج روزافزون شهر حفظ کند و از درگیری های داخلی جلوگیری کند، اما فشارهای روانی و اضطراب های ناشی از تهدید همیشگی موجودات شب زنده داری شرایط را دشوارتر می کند. با این حال، در اوج وحشت و ناامیدی، این کلانتر بوید است که به عنوان محور اصلی داستان، انگیزه و انرژی لازم را برای دیگران فراهم می کند. او حتی با به خطر انداختن جان خود برای نجات یافتن، به نوعی امید را در دل دیگران زنده نگه می دارد.
اما وحشت اصلی داستان فراتر از ترس های معمولی است. سریال «از» این فصل نشان میدهد که موجودات شیطانی شهر، هوش و استراتژی پیچیدهتری نسبت به تصور ساکنان دارند و فقط یک تهدید ساده نیستند. در این فصل، علاوه بر موجودات شبانه، با اتفاقات جدیدی نیز روبرو هستیم: از ارواح ترسناک و حضورهای شوم گرفته تا کودکان با رفتارهای مرموز. همه اینها به نوعی به تاریخ تاریک و پیچیده این شهر مربوط می شود.
فصل سوم با لحظات نفس گیر و صحنه های ترسناک جدید ادامه دارد. صحنه هایی که نه تنها بر هیجان سریال می افزاید، بلکه ابعاد روانی و عاطفی شخصیت ها را نیز نشان می دهد. در یکی از این لحظات، بوید در حالی که بسته است، مجبور می شود صحنه ای دلخراش را تماشا کند که هم وحشت را اوج می گیرد و هم سختی و ناامیدی موقعیت را به مخاطب منتقل می کند. این لحظات وحشیانه به خوبی عمق فاجعه سریال را به تصویر می کشد و به مخاطب نشان می دهد که شرایط به شدت بحرانی است و هر اقدام اشتباهی می تواند به قیمت جان مردم تمام شود.
با وجود تمام این جزئیات، آنچه ساکنان این شهر را زنده نگه می دارد، بارقه کوچکی از امید در این دنیای تاریک و بی رحم است. این امید و مبارزه بی پایان برای بقا، پیوندهای عاطفی عمیقی بین شخصیت ها ایجاد می کند و آنها را مصمم به ادامه مبارزه برای بقا می کند. این سریال با ارائه داستانی پر از چالش، ترس و هیجان و همچنین لحظات عمیق احساسی، توانسته توجه مخاطبان را به خود جلب کند و آنها را به دنیایی تاریک و اسرارآمیز ببرد.
فصل سوم سریال «از» برخلاف فصلهای قبل، بیشتر به شخصیتهای اصلی و رشد آنها میپردازد و در عین حال رازهای بیشتری را در داستان باز میکند. اگرچه هنوز پاسخ کاملی ارائه نکرده و بر جذابیت و پیچیدگی معمای اصلی شهر می افزاید.