آرامگاه فردوسی بارها ساخته و تخریب شد. در گزارشهای محققان ایرانی و خارجی در دو قرن گذشته، ساختمانی متوسط پوشیده از مزارع گندم دیده میشود. سرانجام در آغاز قرن چهاردهم خورشیدی و همزمان با ناسیونالیسم جدید ایران، تلاش برای ساخت آرامگاهی در خور شأن فردوسی از سر گرفته شد.
مساحت فعلی مجموعه آرامگاهی تقریباً شش هکتار است و شامل باغ آرامگاه، حوض و مجسمه فردوسی اثر ابوالحسن صدیقی در جلوی آن، بنای تاریخی، ساختمانهای اداری، کتابخانه، موزه و آرامگاه مهدی میباشد. اخوان سوم و آرامگاه محمدرضا شجریان.
به گفته چشاک، طراحی داخلی بنا نیز شامل کاشی، نقوش سنگی متمایز از داستان های شاهنامه و سنگ نوشته هایی از اشعار فردوسی و غیره است. این ساختمان در هجدهم افتتاح شد آذر 1354 با شماره ثبت 1176 به عنوان یکی به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.
تاریخچه آرامگاه فردوسی
همانطور که معروف است، جسد فردوسی را به دلیل شیعه بودن به قبرستان راه ندادند و در باغ خود در شهر تابران توس نزدیک دروازه شرقی رزن به خاک سپردند. قبر او زیارتگاه اهل علم و خرد بود و با اینکه بارها با خاک یکسان شد، بازسازی شد.
در گزارشی کمتر دقیق از «دیباچه بایسنقری»، ساخت نخستین بنای مقبره فردوسی را به ارسلان جاذب، سپهسالار سلطان محمود غزنوی و فرمانروای طوس در زمان فردوسی نسبت داده اند که در دیباچه شاهنامه آمده است. او به دلیل ارادت به فردوسی، گنبدی بر مزار او ساخت. تقریباً صد سال پس از مرگ فردوسی، این بنا پابرجا بود تا اینکه نظامی پروزودی در سال 510 میلادی از قبر فردوسی بازدید کرد.
آرامگاه فردوسی (ساختمان قبلی) در طوس
1933 م
سال 1312 شمسی
عکس از آرشیو دانشگاه ویسکانسین.
ظاهراً در زمان حمله غزهها در سالهای 548، 552 و 553 میلادی و سپس ارتش چنگیز و پسرش تولیخان در سالهای 617 و 618 پس از میلاد، همچنان پابرجا بوده است هنگام تأسیس قلعه در طوس، ساختمان آرامگاه ویران شد و از مصالح آن برای ساخت قلعه استفاده شد. سپس در زمان غازان خان، امیر آیسان قتلق بر آن بنایی ساخت و خانقاهی در کنار آن بنا کرد.
امیر اسن کتلق قبل از اتمام کار ساختمانی درگذشت. آرامگاه فردوسی حدوداً تا اواسط قرن هشتم میلادی قابل رویت بود، چنانکه نزهة القلوب می گوید که آرامگاه فردوسی در کنار مقبره محمد غزالی و مشوق طوسی و در ضلع شرقی طوس بوده است، هرچند که چنین نبوده است. بسیار دقیق است در تذکره الشعراء آمده است که محل دفن فردوسی در طوس و در کنار بنای عباسی است و محل آن معلوم است.
بنا به گفته اطراف طباطبایی، «عباس» و «عباسیه» از «آیسن» و «آیس» تغییر شکل داده است و روایت دولتشاه سمرقندی به همان خانقاهی اشاره دارد که امیر آیسن قلتاق آن را بنا کرده است و موقعیت فعلی آن تقریباً هشتصد متر است. مقبره دور آن را به نام هارونیا می شناسند. عبیدالله خان ازبک در جریان حملات خود به خراسان و به دلیل تعصب ضد شیعی، دستور تخریب مقبره فردوسی را صادر کرد. قاضی نورالله شوشتری در حوالی سال 1000 هجری قمری در بازدید از این مقبره به صراحت از بازدید مردم از همه کشورها به ویژه شیعیان امامی خبر داد.
ویلیام فریزر، کارگزار کمپانی هند شرقی، در سال 1236 میلادی از آن بازدید کرد و در گزارش خود آن را به عنوان محل دفن متوسطی با گنبدی کوچک توصیف کرد. پس از آن خانیکوف محقق و کنسول روسی و رئیس هیئت در خراسان در سفر خود به طوس اثری از مقبره ندید. اما طبق گزارش لرد کرزن انگلیسی، قبر فردوسی تا حدود سال 1254 پس از میلاد، چنان که فریزر گزارش کرده، قابل رویت بوده است، اما پس از آن توسط گندم زار پوشیده شده است.
والنتین ژوکوفسکی نیز این موضوع را در سال 1890 در زیر تپه ای پوشیده از آجر و کاشی سقف گزارش داد. بعدها که عبدالوهاب آصف الدوله والی خراسان بود، از طرف ناصرالدین شاه مأمور جستجوی آرامگاه شد و با راهنمایی چند فرانسوی که به طوس سفر کرده بودند، موفق به یافتن آرامگاه شد. وی با ساختن ساختمانی مناسب در آینده به طور موقت دو اتاق روی آن ساخت. محمدتقی بهار در سال 1318 شمسی از آن بازدید کرد و آن را «زمینی آماده برای بنا یافت». وی در مقاله ای که در سال 1302 میلادی (1341 شمسی) نوشته است، مقبره را سکویی بدون سقف و محصور توصیف کرده است.
معماری کنونی آرامگاه فردوسی
رضاشاه در دوره پهلوی محمدتقی بهار از او خواست تا با القای حس میهن پرستی بنای آرامگاه فردوسی را مرمت و با کمک ملی بنایی باشکوه در این منطقه بسازد. به پیشنهاد ارباب کیخسرو شاهرخ، نماینده زرتشتیان در مجلس، انجمن آثار ملی با انتشار اعلامیه هایی از حمایت مالی یا قرعه کشی ساخت آرامگاهی در خور حکیم ابوالقاسم فردوسی خبر داد.
از مردم نیز خواسته شد در این مراسم شرکت کنند. تیمورتاش، دولتمرد ایرانی در دوران قاجار و پهلوی نیز پیشنهاد مرمت آرامگاه فردوسی را در مجلس مطرح کرد. کی خسرو شاهرخ مأمور یافتن محل دقیق دفن فردوسی شد. قبر فردوسی در آن زمان در باغی متعلق به «حاج میرزا محمدعلی قائم مقام الطولیاء» بود. مالک این باغ را به رضاشاه هدیه کرد و رضاشاه نیز باغ را برای ساخت قبر به انجمن اهدا کرد.
طراحی قبر فردوسی آغاز شد. ارنست امیل هرتسفلد، باستان شناس آلمانی و کریم طاهرزاده بهزاد، مهندس و معمار مشهور ایرانی، پیشنهاد طراحی آرامگاه را رد کردند و در نهایت این طرح در معرض رقابت قرار گرفت.
نکته جالب این است که هرتسفلد و طاهرزاده بهزاد در این مسابقه شرکت کردند و در کنار آن ها افرادی چون «آندره گدار» و «نیکلای مارکوف» حضور داشتند. سرانجام طرح طاهرزاده بهزاد که سبک معماری آن شبیه سرستون های هخامنشی بود در سال 1307 شمسی به تصویب رسید.
طرح بهزاد در اواسط کار متوقف شد و از گدار فرانسوی خواسته شد تا طرحی برای مقبره فردوسی ارائه دهد. گدار طرح خود را از فرانسه به ایران فرستاد. اما تیمورتاش مدام طرح خود را تغییر داد و سقفی هرمی به بنا اضافه کرد. انجمن با تصمیم تیمورتاش موافق نبود. اعتقاد بر این بود که سقف هرمی یادآور معماری مصری است. با این سخنان از طاهرزاده مجددا دعوت شد تا طرحی جدید با طرح گدار ارائه دهد. طاهرزاده سقف پلکانی را جایگزین مناسبی برای سقف هرمی دانست.
سرانجام پس از کش و قوس های طولانی، نقشه جدید آرامگاه فردوسی در سال 1312 خورشیدی تصویب و در سال 1313 خورشیدی به سرپرستی «حسین لرزاده» تکمیل شد. بعداً ساختمان شروع به فرورفتن کرد و بازسازی و تعمیر آن به پروفسور هوشنگ سیحون سپرده شد. بازسازی آرامگاه در سال 1347 شمسی به پایان رسید.
معماری آرامگاه فردوسی
امروزه مساحت مجموعه آرامگاه فردوسی 6 هکتار است و شامل باغ آرامگاه، استخر، بنای یادبود فردوسی، ساختمان اداری، کتابخانه، موزه، مقبره شاعر بزرگ مهدی اخوان سوم از خسرو آواز ایران، استاد محمدرضا است. شجریان . مجسمه ضلع جنوبی مجموعه با نقش حکیم ابوالقاسم فردوسی اثر ابوالحسن صدیقی است. 30 فواره در سه گروه ده تایی با تزئینات گل نیلوفر در حوض اصلی مقبره قرار گرفته است که نمادی از رنج 30 ساله فردوسی هنگام نوشتن شاهنامه است.