فروزان آصف نخعی: نواندیشان دینی همواره توانسته اند با طرح موضوعات جدید و بدیع، محتوای دین را گسترش دهند و در حل مسائل جدید سهیم باشند. وی با نظریه پردازی مشروطیت در کتاب های تنبیه الامه و تنزیه المله نشان داد که استبداد را می توان در زیرمجموعه تبیین شرک بررسی کرد و اینکه چگونه می تواند ابعاد تقوای فردی را در چهارچوب آرایش آنچه که هست کنترل کند. او کوشیده است با سازوکارهای درونی آن، نظام و دستگاه فکری اسلام را به مسلمانان معرفی کند و امر به معروف و نهی از منکر را در ابعاد اجتماعی و سیاسی تحریم کند. بدون شک، اگر مارکس به درستی از مفاهیم اندیشه نائینی آگاه بود، جرأت طرح نظریه دین افیونی توده ها را نداشت. زیرا نظر نائینی قدرت اجتهاد دینی را برای توسعه و دموکراسی در کشور برجسته می کرد.

تفاوت گفتمان دینی سنتی و مدرنیته دینی

به گزارش بازتاب آنلاین، مشروح این بحث در سخنرانی مرحوم عزت الله سحابی با عنوان «گفتمان دینی و نوسازی دینی» تحلیل شد. سحابی در بحث خود با اشاره به اینکه «تبلور اجتماعی و سیاسی شرک استبداد است» گفت: ابتدا این بحث را سید جمال الدین اسدآبادی مطرح کرد اما مرحوم آیت الله نائینی به صورت نظری روی این موضوع کار کردند و با آن مبارزه کردند. وی از ظلم به عنوان یکی از مظاهر مبارزه با شرک یاد کرد. مبارزه با استثمار یا استعمار از نظر مرحوم نائینی یکی از مظاهر مبارزه با شرک است که وظیفه یا گرایش اصلی هر مسلمان و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار (ع) است. در آنجا بودند و ایشان (نائینی) نظریه خود را برای مبارزه با استبداد، استثمار و استعمار پیاده می کند. از این منظر بحث نائینی بدعتی است که مبارزه با استبداد را وارد گفتمان دینی می کند.

عزت الله سحابی

سحابی در تشریح تفاوت گفتمان دینی سنتی با گفتمان دینی نواندیش گفت: در گفتمان دینی همواره مراقب دوری از مشرکان و کافران و لعن آنها بوده است، اما هیچکس نمی تواند این کار را انجام دهد. نبود تبلور اجتماعی و سیاسی شرک یا کفر چیست؟ جامعه باید با چه چیزی برخورد کند؟ مرحوم نائینی این مشکل را مطرح کرد و در پاسخ گفت: مبارزه با استبداد، استعمار یا استثمار یک عمل دینی است.

سحابی در ادامه به «بدعت دیگری که مرحوم نائینی در گفتمان دینی می آورد» اشاره کرد و گفت: بدعت دیگر آیت الله نائینی در بحث است که امر به معروف و نهی از منکر را یکی از مظاهر ایشان ذکر می کند به این معنا که تقوا در جامعه با تقوای یک فرد متفاوت است. در تقوای آدمی، خود شخص ضامن آن است، به این معنا که خود شخص مراقب خودش است یا به قول آقای کاشی در خودش تعمق می کند. در این زمینه به هیچکس ربطی ندارد. با این حال، عملکرد افراد و نه نیات آنها همیشه در سطح اجتماعی مطرح می شود. این رفتارهای اجتماعی مورد بررسی، نقد و اعتراض و یا اصلاح جامعه قرار می گیرد. قریب به 90 آیه در قرآن در امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد و مردم باید مراقب حکومت ها و قدرت ها باشند. این شامل پروردگار مال و قدرت نیز می شود.»

وی افزود: همان گونه که حضرت علی (علیه السلام) پس از شکست در وصیت نامه معروف خود فرمودند که امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، زیرا اگر چنین کنید، بدکاران، مخلوق شما را هلاک می کنند. از سخنان او روشن می شود که امر به معروف و نهی از منکر یک امر سیاسی است. اینطور نیست که به خانم ها بگوییم لطفاً روسری خود را جلو بکشید، فقط اینطور نیست. این یک موضوع سیاسی و دغدغه حاکمان و صاحبان قدرت است.»

صحابی با استناد به «سوره لقمان آیه 17» به عنوان دلیل بر سخنان خود می گوید: «یا بنیاء اقم الصلاة وامور بایالمعروف و این درباره ستمکاران است و بر ستمکاران شکیبا باش. اینها از مقصود امور که از آیه روشن می شود نتیجه می گیرد. هزینه های احتمالی مثل زندان و … هست و می گوید صبر و بردباری و صبور باشید.

چند تجربه در گفتمان دینی و تفکر نو

سحابی سپس به چند تجربه در «گفتمان دینی دو قرن اخیر که در ایران پدید آمده» می پردازد و می گوید: «تجربه های متعددی در زمینه گفتمان دینی داریم: یک تجربه مربوط به نائینی است که من اساساً آن را هضم کردم نائینی فرهنگ برخاسته از غرب، در زمینه امور سیاسی و اجتماعی، در درون فرهنگ بومی اسلامی. به عبارت دیگر، توجیهات اسلامی برای این نوع فرهنگ و تربیت جدید مانند دموکراسی، کثرت گرایی، آزادی اندیشه، آزادی عقیده، آزادی اجتماعات و همه اینها را مظاهر تقوا در جامعه معرفی می کند.

به گفته سحابی «دومین ابتکار و نوآوری نائینی این است که تقوا که امری درونی و زمینی فرد است وارد جامعه می شود و به آن شکلی عینی می دهد یعنی آزادی اندیشه، آزادی نقد، آزادی مجالس و مهمانی و… اینها همه جلوه های تقوا در جامعه است. یعنی وسیله ای برای نظارت و کنترل جامعه به ویژه بر صاحبان قدرت و ثروت دیده می شود.

از جمله به تجربه مجاهدین خلق اشاره می کند که برخلاف تجربه نائینی تجربه منفی بود. می گوید: بدعت دیگر تجربه مجاهدین خلق است. آنها بسیاری از آموزه های مارکسیستی را در تحلیل تاریخ، جامعه، نهضت ها و… می پذیرند، اگرچه تلاش کردند، اما در این زمینه موفقیت چندانی نداشتند، بنابراین توانستند آموزه های مارکسیستی را در فرهنگ بومی اسلامی هضم کنند. به این معنا که توجیهات کامل قرآنی و اسلامی برای آن پیدا می کنند.

وی افزود: این یک تجربه منفی بود همانطور که دیدیم علیرغم اینکه بنیانگذاران آن افرادی متدین و کاملاً پاک و خودمحور بودند و افکار بسیار عمیقی داشتند، اما به دلیل این شیوه ای که اکنون به آن التقاط می گویند، الف. «در سال‌های 53 و 54 کودتای درون سازمان مجاهدین رخ داد که پیامد منفی مستقیم التقاط بود. این در حالی است که نیروهای مسلمان بسیار خالص و مؤثر در سازمان جذب شدند، اما در نهایت تحت تأثیر مارکسیسم قرار گرفتند. این یک تجربه منفی بود.

تمایز تجارب نائینی و رهبران اولیه سازمان

وی با تمایز بین تجربه نائینی و رهبران اولیه سازمان مجاهدین خلق، درباره تجربه موفق نائینی گفت: تجربه نائینی در گفتمان دینی تجربه موفقی تلقی می شود و دامنه معارف اسلامی را گسترش می دهد. چرا با تکامل جهان، گسترش افکار، عقاید و فلسفه ها، اسلام باید با آن همگام شود. اگر بخواهد عقب بماند از صحنه حذف می شود.

سحابی افزود: بنابراین باید گفت که گفتمان دینی باید فرهنگ ها و ارزش هایی را که از غرب یا جاهای دیگر می آید، به نوعی هضم کند و بپذیرد آنها را به صورت مکانیکی در کنار شعائر اسلامی قرار ندهید. “هضم کاری است که نائینی انجام داد.”

بیشتر بخوانید:

آیا می توانیم انتقاد کنیم؟ / بدون تمرین نقد درست زندگی برای همه تلخ می شود. / نقد نگرشی هم برای افراد و هم برای دولت ها سخت است
پیام های نامه فائزه هاشمی درباره روابط درون زندان
شاه خطاب به مقدم رئیس سازمان برنامه و بودجه: باز چرند می گویید / حاکمیت هراس بر مسائل خاص / تحقیر نتیجه مذاکرات با شاه درباره اولویت های کشور
هشدار فراستخواه، رحمانیان و میرزایی درباره تهدیدات…
محمدی: بدون حضور اقوام در قدرت، اتحاد شکل نمی گیرد. پزشکیان برای توسعه ایران از کره جنوبی و تایوان بیاموزید/ اسلام سیاسی نیازمند نوسازی همه جانبه است
روایت میدری از الزامات امنیتی در ایران / بدون مجوز.

216216

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما