آلن دلون ستاره سینمای فرانسه در سن 88 سالگی درگذشت و زندگی پر تلاطم و حاشیه هایی را که این هنرمند را در برگرفت یکی یکی از چهره های شاخص سینمای فرانسه. نبود.
آلن دلون، هنرپیشه فرانسوی، پس از یک دوران طولانی حرفهای که تحسینکنندگان و منتقدان بسیاری را برای او به ارمغان آورد، میراث سینمایی غنی از خود بر جای گذاشت که شامل برخی از آثار کلاسیک بزرگ سینمای جهان است. سبک بازیگری او مجموعهای از آثار ماندگار را تشکیل میدهد، اگرچه شهرت دلون گاهی اوقات به دلیل زندگی خصوصی پر فراز و نشیباش خدشهدار میشود.
در زیر نگاهی به زندگی است. یکی ما غول های سینمای فرانسه را داشته ایم.
آلن دلون مدتی پس از کسب شهرت در اولین نقش هایش، توجه برخی از بزرگ ترین کارگردانان سینمای اروپا را به خود جلب کرد و از او در برخی از معتبرترین آثار تاریخ سینما استفاده کردند.
در سال 1960، کارگردان ایتالیایی، لوچینو ویسکونتی، او را در فیلم روکو و برادرانش بازتاب آنلاین کرد، فیلمی عمیقاً واقع گرایانه اجتماعی درباره مبارزات یک خانواده ایتالیایی جنوبی که در تلاش برای زنده ماندن در شمال صنعتی بود، که برنده جایزه شد. هیئت داوران در جشنواره فیلم ونیز مورد تقدیر قرار گرفتند. دو سال بعد مشهورترین کارگردان ایتالیایی، میکل آنجلو آنتونیونی، دلون در فیلم کسوف را کارگردانی کرد که برنده جایزه بزرگ هیئت داوران جشنواره فیلم کن شد.
در سال 1963، دلون در اقتباس مجلل ویسکونتی از شاهکار جوزپه توماسی، یوزپلنگ، که برنده نخل طلای جشنواره کن شد، در نقش برادرزاده محبوب و کاریزماتیک شاهزاده سالینا جلوی دوربین رفت.
در همان سال، دلون برای اولین بار با بازیگر بزرگ فرانسوی، ژان گابین، در فیلم Any Number Can Win همبازی شد، جایی که آلن دلون، ستاره نوظهور، در کنار نماد تثبیت شده به عنوان یک تیم دو نفره که قصد سرقت از یک کازینو در کن را داشتند، بازی کرد. گابن که بیشتر به خاطر نقش بازرس مایگر در آثار ژرژ سیمنون و با سابقه ای طولانی از دوران پیش از جنگ شناخته می شود، برای دلون یک الگو بود.
«هر عددی می تواند برنده شود» نه تنها مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، بلکه با فروش 3.5 میلیون بلیت، موفقیت تجاری نیز داشت. با این حال، زمانی که دلونی شانس خود را در بازار بزرگ فیلم آمریکا امتحان کرد، سه فیلم هالیوودی او علیرغم حضور چهره های مشهوری مانند دین مارتین، شکست تجاری شدند. دلون که پس از نبود از پروژه هایی که به او پیشنهاد شده بود چندان راضی نبود، به اروپا بازگشت.
در سال 1969، آلن دلون با رومی اشنایدر بازیگر فرانسوی-آلمانی در فیلم «استخر» همبازی شد. این فیلم موضوعات حسادت جنسی را مورد بررسی قرار داد و مهارت دلون به عنوان یک بازیگر را به نمایش گذاشت. در همان سال، او همچنین با ژان گابین و کارگردان هنری ورنوی برای فیلم گانگستری باند سیسیلی که جایگاه او را در سینمای فرانسه تثبیت کرد، دوباره همکاری کرد.
اما همکاری او با ژان پیر ملویل، یکی او یکی از چهره های شاخص موج نوی سینمای فرانسه بود که تولید کرد یکی یکی از نمادین ترین فیلم های دلون منجر به ساخت شاهکار نئو نوآر سامورایی شد. در این فیلم، ظاهر خوب دلون به طور قابل توجهی با نقش او به عنوان یک قاتل تنها تضاد داشت. این همکاری با ملویل با دو فیلم دیگر به نام های «دایره سرخ» و «یک پلیس» ادامه یافت که هر دو فضایی غمگین و تاریک داشتند و استعداد دلون را در ایفای شخصیت های پیچیده به نمایش می گذاشتند.
دلون علاوه بر بازیگری، در نهایت چهار فیلم در طول دوران حرفهای خود تولید کرد. او کار خود را به عنوان کارگردان از سال 1360 با فیلم پلیسی «پنهان کردن یک پلیس» آغاز کرد و در سال 1362 فیلم دیگری به نام «مبارز» ساخت.
علیرغم موفقیت حرفه ای خود، دلون در سال 1968 با سایه ای از سوء ظن مواجه شد. در آن سال، جسد محافظ او استوان مارکوویچ در یک ظرف زباله پیدا شد و نامه ای از مارکوویچ به برادرش یافت شد که در آن او گفت که اگر او بود. کشته شدن، 100% تقصیر دلون و رئیس جنایتکارش فرانسوا است. مارکانتونی. دلون و همسرش، ناتالی، هرگز تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند، اگرچه پلیس مدتها گمان می برد که آنها مظنونین قتل مارکوویچ هستند و این امر بر شهرت آنها سایه انداخته است.
در اواخر دهه 1980، دلوني 30 سال کار حرفه اي را پشت سر گذاشت، اما با وجود همه ستايش ها از کارش، او در تعداد زيادي از فيلم هاي کمتر موفق ظاهر شد.
در دهه 1990 در چندین فیلم تجاری مانند ماشین رقص و بازگشت کازانوا بازی کرد. پس از چندین شکست، سرانجام با بازی در فیلم روز و شب به کارگردانی فیلسوف فرانسوی برنارد هانری لوی، دلون در سال 1997 اعلام کرد که از سینما کنارهگیری میکند، اگرچه او به ایفای نقشهای گاه به گاه ادامه داد.
با این حال، در این دوره بود که دلونه برخی از معتبرترین جوایز را از سوی نهادهای سیاسی و فرهنگی دریافت کرد. در سال 1991، فرانسوا میتران، رئیس جمهور فرانسه، او را با نشان لژیون افتخار و چهارده سال بعد، رئیس جمهور فرانسه، ژاک شیراک، به دلیل «نقش تأثیرگذار در هنر سینمای جهان» به او درجه «فرمانده» را اعطا کرد.
در سال 1995 جشنواره فیلم برلین به خاطر فعالیت هنری اش خرس طلایی افتخاری را به او اهدا کرد. سپس، در سال ۲۰۱۹، جشنواره فیلم کن نیز نخل طلای افتخاری خود را به آلن دلون اعطا کرد، اگرچه تصمیم کن برای تجلیل از او با اعتراض به ویژه از سوی سازمانهای فمینیستی و آلن دلون به دلیل اظهارات «نژادپرستانه و زنستیزانه» او مواجه شد. “. علنی انتقاد کرد.
آلن دلون در سال 2008 با بازی در کمدی فانتزی آستریکس در بازی های المپیک، آخرین حضور خود را روی پرده سینما انجام داد.
این بازیگر سرشناس سینمای فرانسوی در آخرین سالهای زندگی خود نیز با جنجالهای خانوادگی دست و پنجه نرم میکرد و ظاهراً میراث میلیونی و نحوه نگهداری از او باعث اختلافات جدی بین فرزندانش شده بود.
منبع: ایسنا