در روز اول “کنفرانس ملی حقوق بانکی” ، مدیر بانک Saderat ایران از استفاده از ابزارهای تأمین مالی زنجیره تأمین به عنوان یک استراتژی مهم برای کنترل نقدینگی ، کاهش تورم ، که باعث از بین بردن جریان نقدی تولید کنندگان ، بودجه بودجه و بانک ها و ترسیم دلایل و واقعیت های اقتصاد ایران می شود.
Mohsen Seifi در نشست ویژه “درست و اجرای تأمین مالی گام جدید ، اعتبارات اعتباری ریال ، الکترونیک” در روز اول کنفرانس ، در Wahab Motaghnia ، مدیرعامل بانک کشاورزی بهمن اسکانداری ، مدیر عامل بانک آینده ، Mojtaba Azizian ، مدیر عامل سرمایه مدرن ، جمشید ایمانی ، رئیس هیئت مدیره ایرانی Khodro و Mustafa Portvafan ، عضو هیئت مدیره بانک Sepah ، عدم استفاده از تعهدات و غیر Kashbeckinstrumen را در مسیر تأمین مالی توصیف کرد.
وی خاطرنشان کرد: ما سه بازیگر در زمینه تأمین مالی داریم ، خواه تعهد و یا نه یک حجم ، وی افزود: بازیگر اول قانونگذار و تصمیم گیری سیاسی و طرف سوم بانک ها ، موسسات مالی و بیمه بود. در سالهای اخیر ، آنچه ما در اقتصاد ایران با آن روبرو شده ایم ، همیشه توسط بانک مرکزی پشتیبانی شده است ، و حاکم پولی بارها تأکید کرده است که بانک ها تأمین مالی شده اند ، و حتی قانون جدید بانک مرکزی بر توسعه روش های تأمین مالی مراقبت و کلیه این مقامات نظارت تأکید کرده است. بودجه در اقتصاد ایران زیاد نیست و تعیین ابزارهای مالی همانطور که شایسته آن است بازی نمی کرد.
سفی گفت: “قانونگذار بر استفاده از این ابزارها تأکید می کند.” اپراتور همچنین سعی می کند هزینه های نقدی را کاهش داده و از این ابزارها استفاده کند. به عنوان صفحه سوم ، بانک ها احتمالاً باید سعی در استفاده و توسعه این ابزار داشته باشند. از آنجا که درآمد مواد اولیه جایگزین پول با واسطه ها و سود برای بانک ها و افزایش درآمد کم نمی شود.
مدیرعامل بانک سادرات ایران اظهار داشت که امروز جریان پول نقد بر روی بانک ها یک چالش جدی است. بنابراین اگر می توان به برنامه نقدی قابل توجه مشتری در این ابزار پاسخ داد ، جاذبه هایی برای شبکه بانکی وجود دارد. بنابراین ، بانک ها نمی خواهند ابزارهای Cash را به سمت مقررات منتقل کنند.
وی همچنین از دیدگاه بررسی برخی از ترازنامه های بانکی به اهداف کنترل نقدینگی اشاره کرد و گفت: “کنترل برخی از ترازنامه ها در بانک ها توسط بانک مرکزی دنبال می شود و یک هدف خاص را در کنترل نقدینگی تعریف می کند و باید به سطح قابل توجهی کاهش یابد که بسیار موفق باشد و اگر بخواهیم بانک را کنترل کنیم ، تقریباً به هدف ما رسیده است.”
سفی همچنین به منظور تأمین نیازهای مالی بخشهای مختلف اقتصادی بر فشار زیادی بر بانکهای کشور متمرکز شد و افزود که شبکه بانکی فشار قابل توجهی دارد. براساس آمار رسمی ، واقعیت این کشور این است که بیش از 92 ٪ از بودجه دولت کشور توسط بانک ها تأمین می شود. 7 ٪ در بازار سرمایه رخ می دهد و کمتر از یک درصد از سرمایه گذاری های خارجی انجام می شود. این چاپ باید توسط بانکها مدیریت شود و البته بانک ها باید از بهترین این سازها برای تعیین محدودیت استفاده کنند.
وی در ادامه توضیح داد: “با توجه به تورم ، شما تقاضای زیادی برای امکانات دارید.” فسیل های بودجه خانوار همه باعث شده است تا خواستار تسهیلات بانکی شوند. ضرر تولید کننده نیز تقاضای پول نقد از شبکه بانکی را افزایش داده است. بنابراین ، اگر نتوانند از ابزارهای Cash برای ایجاد تولید استفاده کنند ، بانک ها می توانند به بخشی از بودجه خانوار واکنش نشان دهند.
در پاسخ به این سؤال ، چرا این اتفاق نمی افتد؟ وی گفت: به نظر می رسد که مهمترین ارتباط با اقتصاد ایران برای دستیابی به کیفیت و رشد اقتصادی پایدار و دستیابی به تورم پایین این است که ما باید از مدلهای ویژه تأمین مالی استفاده کنیم که هم جذاب و هم حداقل تورم هستند.
او گفت: یکی یکی از مشکلات این است که ما نتوانستیم مدل های مناسب را در شبکه بانک طراحی کنیم. به طور کلی ، مدل های ما یا جذاب نیستند یا به هر دلیلی که توسط مصرف کننده پذیرفته نشود. مشکل مهم و جدی تر این است که تقاضا برای جریان نقدی غیر تولیدی هم به شبکه بانکی و هم در شبکه تولید در اقتصاد ایران نفوذ کرده است ، که حتی در اقتصاد ایران نیز تورم است. معیشت این جریان غیرمولد در ایجاد تورم نهفته است و تأمین اعتبار پول این جریان نقدی باعث تورم است. اگر شبکه بانکی این کشور از نظر ساختاری زیرکانه باشد ، تأمین مالی نقدی در اقتصاد ایران در حال انجام است. بنابراین ، بخشی از تأمین اعتبار ریال در اقتصاد ایران علت نقدینگی و عمدتاً صلاحیت اضافه برداشت بانک مرکزی است و این پول قوی است که ما به عنوان تسهیلات می پردازیم.
با توجه به نظریه پول ، سرانجام وی گفت: “اگر بخش های غیرمولد مؤسسات و منابع را در مکان واقعی خود مصرف نکرده اند ، تورم در اقتصاد محکم می شود.” حتی مشاهده می شود که برخی از گروه های تولیدی در کشور بخش های غیرمولد را ایجاد می کنند و برای بخش های غیرمولد خود تسهیلات دریافت می کنند که برای اقتصاد ایران مفید نیست. از آنجا که هیچ الگوی تأمین مالی مناسب و جذاب برای مصرف کننده وجود ندارد ، ما انتخاب دیگری برای ارائه مدل های جذاب برای مصرف کنندگان و شرکت های تولید کننده نداریم که آنها را نیز تسهیل می کند و آنها را از تعدادی از قوانین سختگیرانه تأمین مالی آزاد می کند و نسبت تأمین مالی بیشماری در اقتصاد ایران را افزایش می دهد.