فلاپی مطالعات جدید نشان می دهد که شناسایی مشکلات روانشناختی طرفدار و همدلی در والدینی که قربانی سوء استفاده و درمان هستند می تواند از رابطه بین کودک آزاری جلوگیری کند.
به گفته نوروسینز نیوز ، تحقیقات جدید نشان می دهد که کودک آزاری ممکن است تأثیر عمیقی بر همدلی والدین در بزرگسالی داشته باشد و ممکن است احتمال عود علیه کودکان را افزایش دهد. براساس یک مطالعه جدید در ژاپن ، مادرانی که در دوران کودکی مورد آزار و اذیت قرار می گیرند با همدلی و افسردگی عاطفی مشکل دارند. دو عامل که نقش تعیین کننده ای در سبک والدین دارند. تحقیقاتی که در دانشگاه فوکوی در ژاپن انجام شده است نشان می دهد که این زنان غالباً با همکاری تیمی از محققان احساسات جدی و استرس در برابر احساسات فرزندان خود دارند. این فشار احتمال چرخه روابط را افزایش می دهد.
محققان به منظور درک این پدیده ، تصمیم گرفتند الگوهای رفتارهای پیچیده والدین را فراتر از دیدگاههای دو جانبه خشونت آمیز یا غیر خشونت آمیز بررسی کنند. با استفاده از روش تجزیه و تحلیل روش ، آنها روابط بین متغیرهایی مانند تجربه کودک آزاری ، همدلی ، افسردگی و سبک فرزندپروری را در دو گروه از گروه های مادر مقایسه می کنند: گروه اول چهار مادر و گروه دوم با سابقه سوءاستفاده از دوران کودکی. مادران بدون این پیش زمینه. برای ارزیابی دقیق ، محققان از تعدادی از ابزارهای روان سنجی استفاده کردند. نتایج این مطالعه نشان داده است که مادرانی که به عنوان یک کودک مورد سوءاستفاده قرار می گیرند ، در صدمات مختلف کودکی از جمله جسمی ، عاطفی ، خشونت جنسی و غفلت از امتیازات بالاتری برخوردار شده اند. این صدمات با افزایش احتمال کودک آزاری در کودکان این مادران همراه بوده است.
از طرف دیگر ، یافته ها نشان می دهد که بین جدی بودن صدمات در دوران کودکی و میزان همدلی عاطفی رابطه معنی داری وجود دارد. جالب اینجاست که افزایش همدلی عاطفی در مؤلفه “درد شخصی” به ویژه با علائم افسردگی همراه است. به عبارت ساده ، مادرانی که درک عاطفی بالایی از احساسات فرزندان خود دارند ، اما از نظر روانی آسیب پذیر هستند ، به احتمال زیاد افسرده و در نتیجه تجاوز نسبت به فرزندان خود هستند. “ما می خواستیم درک عمیق تری از ماهیت کودک آزاری در بزرگسالی داشته باشیم ، نه فقط به شکل یک برچسب ، بلکه به عنوان پدیده ای با طیف ها و تراکم های مختلف.”
به گفته وی ، کار نشان می دهد که تجربیات دردناک گذشته باعث افزایش سطح همدلی عاطفی می شود ، اما این همدلی لزوماً منجر به واکنش های سالم نمی شود. در حقیقت ، افزایش همدلی عاطفی می تواند منجر به درد روانی بیشتر و کاهش توانایی مدیریت احساسات وی شود. این تحقیق یک پیام واضح دارد: اگر والدینی که قربانی جراحات در دوران کودکی هستند ، حمایت روانی لازم را دارند ، ممکن است زنجیره خشونت شکسته شود. به منظور ارتقاء همدلی مؤثر ، پشتیبانی می تواند نقش اساسی در بهبود سلامت روان والدین و تقویت روابط با کودکان داشته باشد.
“کاواگوچی” ، سلامت روانی و احساسات و فرزندان مادران برای تمرکز بر نحوه برخورد با آن ، می توان از انتقال اشتباه مدیریت به نسل های آینده جلوگیری کرد. وی گفت: “وی گفت: نتایج این مطالعه ، که در مجله گزارش های علمی در تاریخ 5 مارس منتشر شده است ، ممکن است برای طراحی مداخلات درمانی در زمینه سلامت روان ، آموزش والدین و مراقبت از کودکان آسیب دیده باشد. در حالی که سلامت روان والدین هنوز در بسیاری از جوامع نادیده گرفته می شود ، این مطالعه مجدداً از اهمیت ویژه ای برای حمایت از روانی و اجتماعی برای والدین تحت تأثیر برخوردار است. فرزندان این والدین ممکن است اولین فرزندانی که در آنها رشد می کنند در ثروتمندتر و ثروتمند باشند.