چرا دلار سقوط می کند ، اما قیمت ها نیست؟!

هفته گذشته مطالعات در مورد بازار ارزی نشان می دهد که دلار به حدود 5000 دلار کاهش یافته است. با این حال ، قیمت دلار در ماه گذشته به 6000 دلار آمریکا رسید و بر هزینه بالای کالاها و کاهش خرید مردم تأثیر گذاشت.

فراز در بیانیه مطبوعاتی نوشت: اگرچه اکنون ارز و بازار طلا در روند نزولی قرار دارند ، اما مردم هنوز تغییری در بازار مواد اولیه و مصرف کنندگان احساس نمی کنند. محمد مهدی آبادی ، یک متخصص مالی و پولی بالا ، در مصاحبه با روزنامه اینترنت فراز به این سؤال پاسخ می دهد: “چرا در اقتصاد ایران قیمت ها فقط بالا است ، اما هرگز پایین نمی آید؟”
از ابتدای این هفته ، بازارهای مالی ایران تحت تأثیر اخبار مثبت در مورد مذاکرات غیرمستقیم ایران ، نوسانات قابل توجهی را تجربه کرده اند. دلار موجود در بازار آزاد به زیر 6000 تومن و قیمت هر گرم طلا تا 2 میلیون و 6000 تومان بود. سکه امامی نیز در حدود 2 درصد به 2 میلیون تومان کاهش یافت.

با پرش نرخ ارز ، قیمت مواد اولیه مانند دستگاه های تلفن همراه ، لباس یا حتی مواد غذایی به سرعت افزایش می یابد ، اما کاهش نرخ ارز هیچ تاثیری در بازار ندارد. چرا این مسئله در اقتصاد ایران حل نمی شود؟

اول از همه ، باید بدانیم که این پدیده مخصوص ایران نیست! در بسیاری از اقتصادها در سراسر جهان ، به ویژه کشورهایی که تورم بالا یا ساختارهای ناکارآمد دارند ، قیمت ها مردد هستند. به عنوان مثال ، در آرژانتین ، قیمت مواد اولیه در دهه 1980 حتی پس از کاهش بخش عبور ، سقوط نکرد ، زیرا فروشندگان و مصرف کنندگان به ثبات سیاست اقتصادی اعتماد ندارند. علاوه بر این ، کاهش نرخ ارز به دلیل مداخله دولت در Türkiye ، در سن 1 و 2 سالگی ، قادر به کاهش قیمت الکترونیک یا وسایل نقلیه نبود. زیرا بازار توسط چندین شرکت بزرگ انحصار یافته است. حتی در یک اقتصاد توسعه یافته مانند ایالات متحده پس از بحران مالی ، قیمت بسیاری از مواد اولیه به دلیل کاهش شدید تقاضا و نرخ بهره به دلیل “کمک هزینه قیمت” به سرعت بازگردانده نشد.

عوامل اقتصادی در اقتصاد نرخ ارز و قیمت مواد اولیه چیست؟

اقتصاددانان چندین تئوری مهم را برای توضیح این ناسازگاری ذکر می کنند. عامل اول “چسبندگی قیمت” است. این بدان معنی است که قیمت ها و دستمزدها به دلایل مختلف نمی توانند به راحتی کاهش یابد. میلتون فریدمن تأکید می کند که تورم یک پدیده پولی است ، اما اثرات آن می تواند سالها طول بکشد زیرا قیمت ها چسبندگی هستند.

تأثیر دوم “انتظارات تورمی” است. رابرت لوکاس برنده جایزه نوبل نشان داده است که اگر مردم و شرکت ها به سیاست اقتصادی اعتماد نکنند ، قیمت ها کاهش نمی یابد. به عنوان مثال ، در Türkiye ، فروشندگان ترجیح می دهند با بهبود موقت نرخ ارز ، قیمت ها را بالا نگه دارند ، زیرا می دانند که دلار می تواند فردا گران باشد.

عامل سوم “ساختار غیر رقابتی بازارها” است. پل کروگمن هنگام تجزیه و تحلیل بحران اقتصادی ، تأکید می کند که شرکت ها به جای قیمت پایین تر ، تولید را در بازارهای انحصاری ترجیح می دهند تا سود خود را حفظ کنند. این دقیقاً اتفاقی است که در دهه 1980 در برزیل رخ داد. کاهش نرخ ارز به دلیل انحصار صنعت منجر به کاهش قیمت مواد اولیه نمی شود.

چرا این پدیده در ایران جدی تر است و افراد دیگر امیدوارند قیمت دلار را کاهش دهند؟

ایران نمونه ای برجسته از ترکیب تئوری های جهانی با مشکلات ساختاری داخلی است. اول ، در این مورد ، “انتظارات تورم مزمن” نقش مهمی و مهمی ایفا می کند. چهار دهه تورم دو رقمی (گاهی اوقات بیش از 1 ٪) باعث شده است که بسیاری از افراد و شرکت ها با کاهش نرخ ارز ، قیمت ها را ثابت نگه دارند.
مشکل بعدی “وابستگی شدید ایران به واردات” است. بیش از 1 ٪ کالاهای مصرفی ایرانی توسط واردات تحویل می شوند. در این حالت ، کاهش نرخ ارز فقط بر کالاهای جدید وارداتی تأثیر می گذارد ، نه بر وجود اردوگاه ها یا کالاهای قبلی. اگر وارد کننده محصول خود را با 4000 دلار آمریکا خریداری کرده باشد ، نمی تواند امروز بتواند قیمت دلار را کاهش دهد. از طرف دیگر ، “قدرت انحصار” در بازارها (مانند خودرو یا فولاد) اجازه نمی دهد رقابت را تطبیق دهد. به عنوان مثال ، قیمت خودرو نه تنها قیمت نرخ ارز را در سال دوم پس گرفت ، بلکه افزایش یافت.

مشکل بعدی “طراحی سیاسی ناکارآمد” مقامات نظارتی مانند قیمت گذاری دستوری یا سهمیه ارز است که به طور کلی تحریف بازار است. اقتصاددان ایرانی موسی غانی نژاد این “پدیده آسانسور” را می نامد. این بدان معنی است که قیمت های شوک ارز به سرعت افزایش می یابد ، اما برای بازگشت به سطح قبلی ، آنها برای مدت طولانی و اصلاحات ساختاری که معمولاً تحقق نمی یابند ، دوام می آورند.

سرانجام ، سایه تهدیدآمیز سیستم توزیع چند لایه و حضور دلالان اثرات مثبت کاهش نرخ ارز در مرحله نهایی مصرف را از بین می برد و به شفافیت ، رقابت و اعتماد به دستورالعمل ها ادامه خواهد داد ، یا مقامات نظارت بهتر برای مقامات نظارت بر سرمایه اجتماعی ، روند فرایندهای بهینه سازی ادامه می یابد.

۲۱۷

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما