در دنیای سریال های کره ای ، چند اثر وجود دارد که می تواند مخاطب را همزمان تکان دهد ، اشک های آنها را پاره کند و عمیق ترین گره های معنوی آنها را لمس کند. “وقتی زندگی یک نارنگی می دهد” که امسال در نتفلیکس پخش شد یکی این یکی از معدود سریال است. روایتی دلخراش اما درخشان از عشق ، اندوه و زخم هایی که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند.
این سریال با بازی درخشان پارک بوگوم در نقش گوانیا و IU در نقش اوه ایلسون ، مخاطبان را به یک سفر عاطفی سوق می دهد. جایی که عشق گاهی اوقات مانند مهربانی نرم است و گاهی اوقات مانند طناب ، گلو. این سریال با قاب های زیبا ، بازی ها و دیالوگ ها و یک خط داستانی قدرتمند ، روند عبور یک زوج از همه موانع زیبایی و واقع گرایی ، این روزها توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.
در همین راستا ، نویسنده نیکول چان در یک یادداشت تحلیلی ، از این سؤال پرسید که آیا “خانواده اول” واقعاً به معنای احترام و عشق است ، یا گاهی اوقات فقط اطاعت کورکورانه؟
فراتر از اشک: نبرد با انتظارات خانوادگی
چان می نویسد که چگونه ، مانند بسیاری از ما ، با اشک و اشک ، او تمام دو قسمت این سریال را تماشا کرد ، اما آنچه بیشتر درگیر آن است ، درگیری های ساکت و پنهان شخصیت ها است. گوانشیک و آیسون سالهاست که تحت فشار سنگین انتظارات و سنت های خانواده زندگی می کنند. سنت هایی که گاهی عشق را با سکوت و فداکاری اشتباه می گیرند.
در فرهنگ های آسیایی ، عبارت معروف “خانواده اولویت” در ذهن کودکان حک شده است. اما در عمل ، این مفهوم گاهی به معنای نادیده گرفتن بی عدالتی و از بین بردن مرزهای شخصی است. وقتی یک چیز عالی آزار دهنده است ، باید مورد بخشش قرار گیرد. وقتی یکی از اعضای خانواده با ما بدرفتاری می کند ، باید سکوت کرد. اما این سازش چقدر است؟ و آیا این واقعاً نشانه عشق است؟
خانواده ای که فقط زیبا به نظر می رسد
چان در ادامه در مورد تجربیات اطرافیان می نویسد. یکی در یک خانواده سنتی ، او متاهل بود و هرگز جمع نشده بود ، دیگری به دلیل خیانت یک بستگان ، دارایی خانواده خود را از دست داد. در تمام این مثالها ، شعار “خانواده اول” بیشتر ابزاری برای خواستار اطاعت است ، نه برای ایجاد امنیت یا محبت. این تفاوتی است که می توانید در یک خانواده گوان مشاهده کنید. جایی که اهمیت خانواده واقعاً فراتر می رود و فراتر می رود ، جایی که یک مرد اولویت بالاتر از همسر و فرزندان خود ندارد.
تصویری از قسمت اول سریال “When Life Tangers Tangerines”
سنت یا شکنجه؟ عشق یا سلطه؟
در این سریال “وقتی زندگی به شما نارنگی می دهد” ، والدین داستان همه چیز را برای آینده فرزندان خود قربانی می کنند. خانه ، قایق ، آرامش – همه برای ایجاد آینده ای بهتر. اما قیمت این فداکاری ها چقدر است؟ چه زمانی عشق بهانه ای برای کنترل است؟
چان می نویسد که در تجربه شخصی خود ، او گاهی اوقات در بین اقوام خود احساس عجیب می کرد. او به والدین می گوید که آنها در دنیای پس از جنگ بزرگ شده اند ، جایی که بقا مهمتر از خواسته های فردی بود و “اعتراض” نام دیگری از خودخواهی بود. اما خوشبختانه نسل جدید در حال بررسی است.
تعریف مجدد “خانواده -دوستانه”
چان به نقل از نویسنده آمریکایی ریچارد باخ: “پیوند خانوادگی واقعی از خون نیست ، احترام و خوشبختی در زندگی یکدیگر است.”
او معتقد است که امنیت خانوادگی امروز فقط سقف بالای سر نیست. این باید مکانی برای پذیرش فردی ، گفتگو و آزادی باشد. “خانواده” نباید الگویی باشد که ما باید به آنجا برسیم ، اما باید برای همه آنچه ما هستیم آغوش باشد. با همه تفاوت ها وی خاطرنشان می کند که در این سری می توانیم معنای واقعی خانواده را ببینیم. معنای واقعی درک و پذیرش. علی رغم همه فداکاری های والدین ، تمام چالش هایی که با فرزندانشان تجربه می کنند در نهایت عشق ویژه خانواده به ناجی است. جایی که عشق پدر به همسرش می تواند یک دختر را برای انتخاب همسر آینده خود سخت کند. جایی که والدین به معنای عشق و فداکاری برای فرزندان خود هستند و هیچ پشیمانی از آنها وجود ندارد ، آنها از عشقی که تجربه کرده اند خوشحال هستند.
“وقتی زندگی به شما نارنگی می دهد” نمونه بارز یک عاشقانه ملایم است. با وجود تمام درد در استخوان ها و قلب ها ، نمونه بارز در آغوش گرفتن دیگری دیگر.
مترجم: ریهان اسکانداری
منبع: CNA
۵۷۵۷