آیا روح وطن پرستانه فردوی درگیری با ایمان اسلامی خود است؟

گزارش بانک اطلاعاتی تفکر و فرهنگ جمعیت ، در چند روز گذشته ، تظاهرات علاوه بر قبرهای مشهور ادبی ایران مانند فردووی و حافظ ، ابهامات و چالش هایی را در هویت فرهنگی و مذهبی مردم ایران ایجاد کرده است. به نظر می رسد این وقایع از اصول اسلامی منحرف شده اند و ممکن است منجر به تحریف آثار ارزشمند فردووی شود. در چنین فضایی ، Hojatoleslam Mustafa Mohseni ، متخصص سوء ظن تاریخی در مصاحبه با مدرسه ، این مباحث را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و اعتقادات مذهبی و مذهبی فردووی و همچنین تحریفاتی را که توسط سوء تفاهم برخی از افراد یا گروه ها در آثار وی ایجاد شده است ، بررسی می کند.

به گفته خبرگزاری ، این تحلیل می تواند به درک دقیق تری از ایده های عمیق فردووی و موقعیت واقعی آن در فرهنگ ایران کمک کند.

متنی که می بینید نتیجه مکالمه ما با این متخصص در مورد شک های تاریخی است:

امروزه در سال تحویل یک تظاهرات در کنار قبرهای فردووی و هافز اتفاق افتاد و این رویداد سؤالاتی را در سر مردم ایجاد کرد.

ابتدا باید بگویم که ما یک ضعف رسانه ای داریم ، تظاهراتی در حرم رازاوی و در حرم پیامبر ماسومه (صلح با او) و برخی از تصاویر بی نام ، خیلی بیشتر از تجمع که در قبر این دو شاعر بزرگ اتفاق افتاده است. با این حال ، این فرایند به دلیل تولید بالای رسانه ای این تظاهرات گسترده بود.

ما دو نوع سواد داریم: الفبای اینستاگرام و صلاحیت کتابخانه. سواد کتابخانه از خواندن کتاب ناشی می شود و نتیجه آن علم است. اما الفبای اینستاگرام متأسفانه از بی سوادی بدتر است.

او می داند که او بی سواد را نمی شناسد ، اما کسی که دارای اینستاگرام یا سواد مجازی است و فکر می کند می داند و ما در مقابل چنین افرادی در جامعه ایستاده ایم.

افرادی که به گور حافظ می روند و نمی دانند هافیز کیست. و چرا به آن هافیز گفته می شود. او اشعار حافظ را برای افتتاح خواند تا با اشعار خود آشنا نشود و ببیند ، همانطور که هافز گفت: “قرآن را با چهارده داستان بخوانید” ، دلیلی برای تسلط بر قرآن داشت.

در مورد فردووی ، این همچنین به این معنی است که چرا فردووی حکیم خوانده می شود؟ و خرد در شهنوام چیست؟

شهنومه منعکس کننده خرد اوستا است یا بازتاب خرد قرآن است؟ و ما در این افراد گرفتار هستیم.

یک فردووی مسلمان و تأثیرات آن بر کار او بر روی شهنام

اگر می خواهید در مورد فردووی و شهنوام صحبت کنید ، او باید بداند که فردووی یک مسلمان است و در این مورد شکی نیست ، بسیاری از محققان و متخصصان تاریخ و ادبیات نیز تأکید می کنند که فردووی یک شیعه است.

وی در سال ششم درگذشت ، و بسیاری از محققان معاصر مانند عبدال جالیل قازوینی ، نظامی نظامی ، تئودور نولدکه از شرق و متخصص تاریخ ، پادشاه الساره بهار ، آقای تاباتابای ، متخصص تاریخ ، همچنین به این نتیجه رسیدند که فردوسسی نیز مسلم و مسلمانان و مسلمانان بود.

عبدال جالیل قازوینی ، نویسنده کتاب “آل -ناکس” در قرن پنجم ، اظهار داشت که فردووی احتمالاً شیعه بود.

دکتر احمد مهداوی دامگان و دیگر محققان شهلاهه تأکید می کنند که فردووی احتمالاً یک مورد دوازده شیعه بوده است. به عنوان مثال ، دکتر معتقد است که ابولفازل خاتیبی ، که زندگی خود را وقف مطالعات شهنومه می کند که اگر فرصتی داشته باشد ، به همین روش ادامه می دهد.

همچنین دکتر جلال خلفی موتلی ، که شاهن نام را عمیق تر کرده و در این زمینه تخصص دارد ، همچنین معتقد است که فردووی یک امام دوازده شیعه بود.

با این حال ، برخی بر این باورند که فردووی گرایش های اسلامی ندارد ، و اگر شهنومه را با آموزه های اسلامی مقایسه کنید ، او به سرعت متوجه می شود که آموزه های او در واقع آموزه های اسلامی را برآورده می کند.

بسیاری از داستانهای شهنومه ، از جمله داستان های Rostam و Esfandiar و Sohrab ، در قالب داستانهای ملی روایت می شوند ، اما همچنین منعکس کننده مفاهیم و آموزه های اسلامی هستند.

نفی نژادپرستی و تأکید بر بشریت در فردووی

این بزرگترین خیانت فردووی است ، زیرا موضوع باستان شناسی در ایران در ایران مطرح شده است ، و مردم به اشتباه سعی در مصادره فردووی و بهره مندی از باستان شناسی ایدئولوژی های نژادپرستانه دارند.

او نه تنها خردمند و انسان دوستانه است ، بلکه سعی در ارتقاء بشریت نیز داشت. اگر شعارهایی مانند “من آریایی هستم و عبادت نمی کنم” می دانید ، باید بدانید که این ادعا مورد سؤال قرار گرفته است و سعدی بر این واقعیت تأکید کرد که “بنی آدم بدن است”.

فردووی باید به عنوان یک روش بزرگ و بشردوستانه شناخته شود ، نه به عنوان یک نژادپرست. در اشعار او چیزهای زیادی را می بینیم که به بشریت و اخلاق اشاره دارد که نشان دهنده عمق درک او از آموزش انسانی است.

مقایسه فردووی با نژادپرستی بزرگترین سرکوب او است و ما نباید اجازه دهیم سوء تفاهم های شخصیت وی تحت تأثیر ایدئولوژی برای نژادپرستی قرار گیرد.

به عبارت دیگر ، ما باید فردووی را به عنوان یک شخصیت فراملی و انسانی در نظر بگیریم ، نه بر اساس تعصبات نژادپرستانه. با توجه به عزت بشر و برابری مردم و حذف ، همه باید برای شعارهای جدایی طلب تلاش کنند ، زیرا اندازه ادبیات ایران نزدیک است و انسجام فرهنگ ها و مردم است.

حرف من این است که فردووی یک دیدگاه انسانی و واقع بینانه از توصیف شخصیت ها و به ویژه esfandiar دارد. می توان گفت که Esfandiar یک انسان است و فردووی به بیانیه ای می رود که نشان دهنده عمق شخصیت او است. طبق راهنمای برتر ، Esfandiar را می توان با برخی از متعصبان مذهبی زمان خود مقایسه کرد. در یک لحظه تعریف شده است و در یک لحظه به عنوان دروغگو و فاجعه شناخته می شود.

بشریت در شعر فردووی ، فراتر از مرزهای نژادی

این ارتفاعات و عمق در هنگام توصیف شخصیت ها تأکید می کنند که فردووی نه تنها به ایرانیان بودن توجه می کند ، بلکه معیار آن مهربانی و شر آنها را نیز می کند. در حقیقت ، فردووی شخصیت های خود را با یک رویکرد انسانی تعریف می کند که مبتنی بر آموزه های انسانی است ، در حالی که بسیاری از متعصب امروزی سعی می کنند پادشاهان را قبل از اسلام تمیز کنند و فراموش کنند که معیار فردووی بشریت است.

فردووی نشان می دهد که هیچ برتری بین ایرانیان و غیر هایران وجود ندارد ، به جز خوب و بشریت. این واقعیت که برخی از گروه ها به دلیل ایده های خود ، فردووی را به عنوان یک نژادپرست معرفی می کنند ، خیانت به اصل کار او است. در حقیقت ، فردووی به عنوان یک شاعر و فضیلت بشردوستانه تأکید می کند ، نه نژادپرستی.

تحولات سیاسی و فرهنگی در ایران ، به ویژه در باستان شناسی (تقریباً 5 سال پیش) ، برخی را به مصادره فردووی سوق داده است. این رویکرد به تدریج توجه خود را به حقیقت کار او کاهش داد و بر جنبه های نژادپرستانه تأکید کرد. به عنوان مثال ، با کمک دانشمندان فرانسوی ، قبر فردووی توسط ناصر الدین شاه در زمان سلطنت بازسازی شد و در زمان سلطنت رضا شاه ، قبر به صورت نامناسب به عنوان یک الگوی قدیمی ساخته شد. آنها برای او قبر درست نکردند زیرا او شیعه بود.

اعتقادات اشتباه و تحریف آثار فردووی ، از جمله اشعار جعلی ، این واقعیت را ایجاد می کند که ما همیشه نسبت به عقاید مختلف هوشیار هستیم و دیدگاه های موجود را با دقت تجزیه و تحلیل و انتقاد می کنیم. از این گذشته ، مقصد فردوی به عنوان یک شاعر بشردوستانه باید به خوبی حفظ و منتقل شود.

در زمان رضا شاه نگاهی مضاعف به فردوویس و شاهنام داشت. از یک طرف ، او می خواست از این توانایی برای ارتقاء باستان استفاده کند زیرا او خود بنیانگذار این روند بود. به همین دلیل سرمایه گذاری زیادی در فردووی و قبر وی انجام شد. برای این منظور مأموریتی برای استاد کیکوسرو ، یکی این توسط نمایندگان مجلس و زرتشتیان به بازسازی قبر موجود در زمان ناصر الدین شاه داده شده است. آقای گریزاده ، معمار پروژه ، تأکید کرد که معماران به کار گرفته شده اند ، تأکید کردند که این قبر قرار است نمایانگر معماری ایران باستان باشد.

آقای محمد علی فورندی همچنین تأکید کرد که قبر باید به گونه ای طراحی شود که یادآور معماری قبل از اسلامی باشد. این طرح شبیه به قبر ، که به کوروش نسبت داده شده بود ، برای بازدید از بازدید کنندگان برای به یاد آوردن ایران قدیمی.

این رویکرد تا حدودی قابل قبول بود و هیچ کس با ایران قدیمی مخالف نبود ، اما مشکل مصادره هویت فردووی و تلاش مداوم از این زمان برای مصادره آنچه بازتاب دارد در دسترس بود.

فردوویس و وابستگی به ahlul -bayt ، یک حقیقت فراموش شده

می بینید که کاهش موقعیت فردووی به یک سری تحریف و توهین تبدیل شده است. این تغییرات بزرگترین آزار و اذیت فردووی به نمایندگی از حمایت ایران باستان در صد سال گذشته بود. متأسفانه ، محافل فرهنگی ما این کار را نکردند و توجه کافی به تمایلات مذهبی شیعه و فردووی را نشان ندادند.

فردووی به وضوح وابسته به آهول -بیت است و در اشعار خود به وضوح این را نشان می دهد. او می گوید:

من بنده پیامبر (ص) هستم و از کف پا تمجید کردم.

این نشان می دهد که او به دنبال فضیلت های Ahlul -Bayt است و به سادگی نمی توان آن را به عنوان “بنده” تعبیر کرد.

او این را گفت و برای هر دین قوی تر شد.

این واقعیت که برخی توجه خود را به اشعار فردووی و دیدگاه های وی درباره Ahlul -Bayt نشان نداده اند ، نشان دهنده نقص در درک آنها است. به عنوان مثال ، برخی از مردم در شب شهادت پیامبر علی (ص) ، شعارهای ورودی را علیه Ahlul -Bayt در کنار قبر فردووی قرار دادند. فردووی خود به وضوح در اشعار خود می گوید:

چه کسی در زندگی اوست ، علی است که بیش از آنچه در جهان است ، است.

لازم به ذکر است که بسیاری از انتقادات و رفتارهای منزجر کننده به دلیل عدم آگاهی و عدم اطلاعات در مورد فردوسیس شهنامه و افکار است. متأسفانه ، این مباحث به سواد ضعیف و اطلاعات ناکافی می رسند که در عصر شبکه های اجتماعی و فضای مجازی ، نظرات نادرست را ارتقا می بخشد.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما