در پشت اسکن تاریخ قاجار ، یک چهره غفلت شده وجود دارد که داستان آن پر از جاه طلبی ، فرصت طلبی و درد است: فرزند دهم فتع علی شاه ، آلیشه زال السولتان و برادر ولیعهد معروف شاهزاده عباس میرزا. پس از مرگ پدر ، آلیشا خود را با غصب تاج و تخت به عنوان پادشاه خواند ، اما دولت تنها پنج روز طول کشید. تاریخ قاجار اما با نوع آن نبود؛؛؛؛ او نام خود را از لیست پادشاهان پاک کرد و سرنوشت خود را تبعید کرد.
این مقاله روایتی از زندگی شاهزاده آلیشه زال السولتان است ، اما تاریخ آن را فراموش کرده است.
تولد در شیراز در سایه ولیعهد است
علی میرزا زال السولتان در شیراز ، پایتخت زندی در 6 هجری متولد شد. وی دهمین فرزند فتح علی شاه قار و تنها برادر ولیعهد ، معاون رئیس جمهور پرنس عباس میرزا و مادرش به قبیله دولو بود یکی دو قدرت اصلی در دادگاه قاجار به شعب نسبت داده شد. این موقعیت خانوادگی او را به ترتیب تاج و تخت قرار داد. شاهزاده آلیشه زال السولتان به عنوان اولین فرزند فتح علی شاه قهار ، متولد پدر جدید بابا شیراز (مرکز زندیان) شناخته می شود.
نقش زال آل -سولتان در دادگاه
شاهزاده علیخان زال السولتان به عنوان متحد اصلی برادرش شاهزاده عباس میرزی ، مستاجر خود ، که معاون رئیس جمهور دارالسالتانا در تهران بود ، شناخته شد. On the contrary, the main front of the crown princes was: Prince Hussein Ali Mirza Farmanfarma (Fifth Son of Fath Ali Shah Qajar and the Managers of Fars), Prince Hassan Ali Mirzai Shuja Al -saltanah (Sixth Son of the Sixth Ali Shah) Prince Hassan Ali Mirzai Shuja Al -saltanah (Tahran’s ruler) -Sultan باطل خود را گرفت و حاکم تهران شد.
بعد از عباس میرزا: سدیم تاج و تخت
مرگ ناگهانی شاهزاده عباس میرزی ، معاون رئیس جمهور ولیعهد ، فرصتی طلایی برای علی میرزا فراهم کرد. او با خود به عنوان استان و سپس به عنوان پادشاهی (به دلیل مادر Dolo) روبرو شد و با جهل پدرش روبرو شد. به منظور رعایت مفاد پیمان Türkmanchai (معاون رئیس جمهور و وزیر دانشمند پرنس عباس میرزی و دستیار فراهانی ، دستیار توافق نامه روسیه) ، فرزند ارشد وارث جدید توافق نامه روسیه. این انتخابات با اعتراض بی سابقه ای مورد استقبال قرار گرفت و شاهزاده حسن علی میرزای شجاع اللتانا و شاهزاده علیخان زال السولتان به دلیل شاهزاده تازه متوفی واچ نادیده گرفته شد.
قیام در تهران: چهل و یک مراسم تاجگذاری و سلطان
مرگ فتع علی شاه قاجار (یک سال پس از درگذشت شاهزاده شاهزاده عباس میرزا ، دستیار وی -Alikhan Zal Al -Sultan ، شاهزاده Alinaghi Mirzai Al -Qa Al -rakhim ، از جمله آلمان و حامیان ، و مراسم لازم منوهای منوهای سلطنتی مراسم سلطنتی بود. او به “عادل شاه” معروف بود.
جذابیت
اولین حرکت Alishah Zal Al -Sultan تصرف جواهرات ویژه پدرم علی شاه و اشغال ساختمانهای سلطنتی بود. البته این برای کار کشور نبود ، بلکه برای سرگرمی و حتی بخشش بود. در یک مقطع ، سربازان و روسای جمهور ارتش و میرزا آگا خان در یک زمان به وزیر ارتش دادند. بخشش و پول بخشش از خزانه داری علی شاه ، از جمله پولی که دولت انگلیس و دولت هند به ایران تحت معاهدات مختلف پرداخت می شد ، حاصل شد و فتح علی شاه اختیارات همسر محبوب خود تاج الدوله را داشت.
تلاش صلح و آشتی
پول ترحم هیچ ارتباطی با این پادشاه خودجوش نداشت و محمد شاه ، شرکت کننده اصلی پادشاهی ، سعی کرد به نفع محمد شاه برای محافظت از تاج سلطنتی حتی با ناآگاهی آذربایجان و قازوین به خطر بیاندازد. در این زمینه ، به امید صلح و آشتی بین خود و خواهرزاده وی ، وی به وزیر خود محمد جعفر خان كاشی دستور داد كه نامه ای را به پادشاه نفرت انگیز الخاتاب در مورد فتح علی شاه بنویسد و از او خواست كه تحت غرور و پرهیز از خون مسلمانان خودداری كند. با این حال ، نامه پادشاه البیک بوک فریب نرفت و تا زمانی که این حادثه دستگیر نشد ، وی وسیله نقلیه را بین دایی و خواهرزاده خود به تعویق انداخت و ظاهراً تنها کاری که او می توانست انجام دهد نجات جان آلیشه یا حداقل برای نجات چشمان خود از نابینایی بود.
رویارویی میرزا و تسلیم با امام خمینی
وی با یک ارتش مجهز از محمد شاه ، قصد داشت برادرش امام خمینی را با 6000 نفر به آذربایجان به تهران بفرستد. در آن زمان ، محمد شاه توسط روسی و انگلیسی ها حمایت می شد و از طرف دیگر ، وی از حق بودن با وی به عنوان معاون در فراهانی حمایت می شد و با این حمایت به تهران رفت. این دو ارتش به قزوین سیاه (پیوند فعلی) آمدند ، اما هیچ جنگی وجود نداشت ، زیرا امام میرزا به معاون تسلیم شد و در این عمل ، زال السولتن نامناسب ماند و به ناچار مردی را فرستاد و از پادشاه آل کیتاب سؤال کرد. این تقاضا به شرط اینكه او هر آنچه را كه دریافت كرده بود ، تصمیم گرفت.
پاییز: خیانت ، دستگیری و زندان
اما این خیلی دیر نیست. محمد میرزا ، برادرزاده جوان الیشا ، با حمایت سیاسی و دیپلماتیک روس ها (تحت نظارت پیمان Türkmanchai) تحت تأثیر معاون فرماندار ، از حاکم عموی خود امتناع ورزید و توسط معاون فرماندار ولیعهد انگلیس و انگلیس حمایت شد.
در وسط جاده ، میرزا راکن الدالله (فرزند هشتم فتح علی شاه قاجار) و ایلخانی (پسر دوازدهم فتح علی شاه قهار) سپاه تهران به رهبری یک درگیری واقعی و یک درگیری واقعی بود.
بنابراین ، دوره چهل روزه به پایان رسید و مورخان کتابهای تاریخ قاجار به عمد توسط محمد شاه قاجار (پادشاه بیست و اوپ -up -new سال) نادیده گرفته شدند ، که در قوجار القعیم ال القا یافت نشد. دایی او محمد شاه آلیشه زال آل -سولتان را وادار کرد تا تاج کیانی را با دست خود بر روی سر خود بگذارد و احساس پشیمانی و پشیمانی کند.
زندانی در Ardebil
سرانجام ، محمد شاه به تهران آمد و دایی او در روز تاج آماده شد. هنگامی که محمد شاه از قدرت پایگاه قدرت اطمینان داشت ، علی شاه شش ماه بعد با یک زندانی در اردبیل به دست آورد و سرانجام موفق به فرار به روسیه شد ، اما پادشاه در دولت روسیه بود.
به ناچار ، علی شاه به سرزمین عثمانی رفت و به دلیل نگرانی خود توسط حاکم برس به بغداد رفت و در آنجا مستقر شد. او سالها با شجاع الدالله و سیف الدالله با شوجه گذراند و حتی به دولتهای خارجی نوشت و پول خواست.
سالهای اخیر: فقر و عملکرد
او سالها در فقر و فقر در بغداد زندگی می کرد و حتی جواهرات خود را برای زندگی فروخت. تلاش دولت های خارجی برای عقب نشینی حمایت انجام نشد. سرانجام ، ناصر الدین شاه موافقت کرد که مبلغ کمی را بپردازد ، اما این مبلغ فقط کمی از درد فاصله دارد. Alishah Zal Al -Sultan سرانجام در Karbala درگذشت ، نام او در لیست پادشاهان Qajar بود. وی در طول زندگی خود در تبعید ، بازار مرکزی بزرگ کربلا را خریداری و توسعه داد که برای فرزندانش ارثی بود تا اینکه توسط صدام حسین به نفع دفتر بنیاد عراق مصادره شد.
مهر و موم های استفاده شده
مهر و موم های مورد استفاده Alikhan Zal Al -Sultan و سپس Alishah Zal Al -Sultan (عادل شاه) به شرح زیر است:
قبل از مرگ فتح علی شاه قهار ، مهر روتا: علی بائیل سلطان زیر (آغاز تاریخ استفاده: 1 آه)
در حین مرگ فتح علی شاه قاجار و در طول پرونده پادشاهی ایران در دارال سلتتانا در تهران ، مهر Rota: Al -Sultan Ali Shah (آغاز تاریخ: 1 AH). در حین موفقیت و غافلگیرانه تاج و برادرزاده ، شعر معروف به دارال سلتتانا تهران مهر موقعیت: شاکی الله ، که علی خان شاه بود ، سلطان سلطان شد. (عمل شجاعانه آلیشه زال السولتان ، عصبانیت و حساسیت پادشاه جوان جدید محمد شاه قاجار را برانگیخت ، بنابراین عمویش آلیشه زال السولدن تاج کانی را با دستان خود مجبور کرد و او را مجبور به پشیمانی و تغییر شکل داد.
پس از دستگیری و زندانی شدن در قلعه اردبیل ، Alikhan Zal Al -Sultan و همکارانش و دوستانش مخفیانه از منطقه زندان آزاد شدند و سه متحد اصلی (شاهزاده Alinaghi Mirza Rakn Al -Dawlah و Prince Imam Khinini) را همراهی کردند. در این دوره مهر آنها بیضی داشتند: Zal Al -Sultan (آغاز تاریخ استفاده: 1 AH)
شاهزاده خانم در طرفین تاریخ
Alishah Zal Al -Sultan داستان داستان آموزه جاه طلبی ، خیانت و فروپاشی است. او نمادی از شاهزادگان است که خود را بر روی صخره تخریب بر روی سودا قدرت قرار می دهد. اگرچه نام وی از تاریخ رسمی قاج حذف شده است ، اما داستان او هنوز هم می تواند برای مورخان و علاقه مندان به تاریخ جذاب و آموزنده باشد.