Morteza Mir Hosseini در روزنامه Etemad نوشت: او اهل نیویورک بود. او یک کارگر داشت. او زندگی را در این مبارزه به رسمیت شناخت و در بیشتر نوشته های خود از این موضوع استفاده کرد. در “آخرین مرز” (1) ، او در مورد مبارزات شکست خورده هندی ها برای بقا ، در “شهروند تام پین” (1) زندگی نوشت یکی یکی از قهرمانان جنگ ، استقلال آمریکا را در “موسی” (1) در تاریخ مصر و بنی اسرائیل روایت کرد ، جایی که او نگرانی ها و نگرانی های معمول خود را پشت سر گذاشت.
همچنین ، “آمریکا” (1) ، “نسل دوم” (1) ، “مهاجران” (1) ، “راه آزادی” (1) و اسپارتاکوس (1) چندین مورد از مهمترین رمان های وی هستند. آنها می گویند – و می توان استدلال کرد که – او هرگز نویسنده اول نبود ، حتی در بهترین روزهای حرفه ای خود ، وقتی که کتاب هایش میلیون ها نفر می فروختند.
اما آنها او را دوست داشتند. حداقل برای مدتی بسیار محبوب بود. به گفته یورگن رول ، آثار فست پر از میهن پرستی و عشق به دموکراسی بود و این همان چیزی بود که جامعه (آمریکا) در طول جنگ جهانی دوم به آن نیاز داشت. در آن روزها ، هنگامی که زندگی سیاسی و فکری جامعه هنوز به سمت چپ گرایش داشت ، سریع در سخنرانی آمریکا نقش مهمی ایفا کرد. اما پس از جنگ ، هنگامی که یک سیاست رسمی تغییر کرد ، بدون شک خود عزت نفس و عزت نفس او را به وفاداری به ایده سعادت مرفه سوق داد. “این عزت نفس و عزت نفس او بود که او کار خود را انجام داد.
او با سیستم کشورش زندانی شد و نام او به لیست سیاه رفت. ناشران بزرگ یا همکاری با او ممنوع بودند یا هرکدام از پذیرش نوشته های وی جلوگیری کردند. این زحمت کشیده شد ، اما اعتقاداتی را که معتقد بودند دست برداشت. با این ویژگی ها ، در فضای جنگ سرد چهره ای جذاب برای اتحاد جماهیر شوروی شد. سال 4 جایزه ادبی استالین را ارائه داد و گفت: “هوارد فست در فضای خردکننده تحریک به آرمان های خود وفادار بوده و هنوز از حقوق بشر و آزادی دفاع می کند.
“سریع تجسم آمریکای واقعی و مترقی ، آمریکا از مردم ناخودآگاه است که مانند مردم سایر کشورها عمیقاً خواهان صلح و دوستی در سراسر جهان هستند.” اما او به اتحاد جماهیر شوروی وفادار نبود. مردی مانند او نتوانست به یک سیستم از آن جنس وفادار بماند. افشای جنایات استالین و بعداً حمله به اتحاد جماهیر شوروی ، سرکوب انقلاب مجارستان را تحمل نکرد. “من چقدر بی کفایت بودم که نتوانستم پیروزی را تشخیص دهم ، به دست آوردن سوسیالیسم نبود ، بلکه این بود که انسان را از حق مقدس خود در وجدان و حق انسان در بیان نظرات خود محروم کنم.” نوشتم من فشار زیادی در کشورم تحمل کردم ، اما زنده ماندم و هنوز نوشتم. اگر من در اتحاد جماهیر شوروی زندگی می کردم ، زنده نمی ماندم و نمی توانستم بنویسم. بنابراین ، با تمام زشتی ها و شر خود ، ایالات متحده امتیازاتی در مورد اتحاد جماهیر شوروی دارد – که توسط حزب کمونیست اداره می شود. “مهم نیست که حزب کمونیست در گذشته چه بوده است ، امروز برای بهترین ، طولانی و طولانی رویاهای انسانی است.” دلبستگی ایدئولوژیک گذشته را قطع کرده و مبارزه برای عدالت و عدالت را بدون وفاداری به آن ادامه داد.
آمریکایی هایی که آن را رد کرده بودند ، اما در سراسر اتحاد جماهیر شوروی – مدت طولانی – برای مدت طولانی – سخنان جدید خود را نادیده گرفتند و حتی سعی در پوشاندن آنها داشتند. آنها نمی توانند. بنابراین آنها به زبان مشترک خود پاسخ دادند. آنها گفتند که این مرد تکراری ، هیستریک و فرصت طلب مارکس را با اشعیا پیامبر اشتباه گرفت. “آقای هوارد فست ، حتی کتابهای قبلی شما نسبت به افراد نجیب منزجر کننده است.
“شما کتاب های خود را با کثافت و آب آلوده کرده اید که امروز کاملاً در آن قرار دارید.” نه جایزه آن و نه توهین نگرش او را تغییر داد. حدود نود سال تا 12 مارس ، او زندگی کرد. این هم مک کارتی و هم جنگ سرد بود و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دید.