به گفته خبرگزاری پیام های آنلاین Sayed Jamaluddin Asadabadi ، یکی از شخصیت های روشن در جهان اسلام ، مانند متفکران مذهبی قاجار -سارا نبودبشر او مخالف ظاهر مدرن غرب نبود است که او با ارزش های روشنگری غربی هیچ زمینی میانه ای نداشت ، اما گفت که باید علم و ابزارها و فناوری های نظامی خود را بیاموزد و از آن برای مواجهه با غرب استفاده کند. او به دنبال خلافت اسلامی و امت بود و اساساً با اشکال مدرن دولت که پس از انقلاب بزرگ فرانسه جهانی شده بودند ، محبوبیت زیادی پیدا کرد و به دلیل روابط وی با جهان دنکر ، محبوبیت زیادی در جهان دریافت کرد. سید جمال الدین اسدابادی در روز نوزدهم اسفند در سن 6 سالگی در اثر سرطان فک درگذشت و به طور سازنده با بخشی از زندگی ، ایده ها و تأثیرات خود بر جهان اسلام برخورد کرد.
“من یک افغان از خالص ترین نژاد ایران هستم.” گروهی از اسدآباد کابل و سادات حسینی کابل ، گروهی از مردم در اسدآباد در حمدان. زندگی بیهوده بود. نه اخبار مربوط به اخبار و نه دنیای رستاخیز. “از آنجا که من از آموزش و پرورش بهره نمی بردم ، پنج سال به سراسر جهان سفر کردم و خودم را به کلاسهای مختلف مردم از هر دین و هر کشور محدود کردم.”
شرح خانه
در سن نه سالگی به ایران بازگشت و سفرهای خود را به هند ، حجاز ، افغانستان ، عراق در آن زمان آغاز کرد. در همان زمان ، او فعالیت روزنامه نگاری خود را آغاز کرد و مقالاتی در مورد اتحاد اسلامی در هابل آل -موتین نوشت ، اما به دلیل فعالیت هایی برای کاهش آموزش در استانبول منتشر شد. او به قاهره رفت و کار درس را در علوم مختلف اسلامی دنبال کرد و بسیاری از روزنامه نگاران مصری را تحت تأثیر قرار داد. هدف اصلی وی ترکیب مسلمانان جهان و ایجاد یک جامعه میهن پرستانه بود ، حتی اگر فقط شش ماه به طول انجامید و منحل شد. سید جمال الدین نیز از مصر آزاد شد و سید هادی خسروشاهی در مجموعه کاملی از اسناد وزارت امور خارجه انگلیس در مورد سید جمال الدین اسد آبادی توسط انگلیس و مقابل برخی از چهره های محافظه کار توسط آل -هار و برخی از وزیران در مصر تحریک شد. این بار او به هند سفر کرد تا هدف خود را در آنجا دنبال کند ، اما پس از مدتی به آنجا رانده شد. پیش از مبارزات انتخاباتی انگلیس به مصر ، وی در پایان سال توسط دولت هند به كالكوتا فراخوانده شد و یك سال پس از كالكوتا به لندن و پس از توقف كوتاهی در پاریس ، آغاز مجموعه عبدا محمد در انتشار روزنامه آروا الواسی. این مجله که مبتنی بر وحدت جامعه مسلمانان و حمله به اهداف دولتهای استعماری بود ، فقط پنج نفر طول کشید. این مجله در کشورهای اسلامی آنقدر زیاد بود که دولت فرانسه سرانجام هنگام تصویب دولت انگلیس آن را بست. به گفته سید جمال ، بریتانیا نه تنها یک قدرت استعماری بلکه دشمن منفی مسلمانان بود که هدف از آن چیزی جز نابودی اسلام نیست. با این حال ، او سعی کرد فعالیت های خود را ادامه دهد ، و از این طریق با بسیاری از افراد مانند جاسرا سانورا ، معروف به ابوظبی ، که یک روزنامه داشت و مقالات مهم خود را در مجله ابو دارا ادامه داد ، ملاقات کرد. نامه هایی از “آل -موتقام” چوب اول ، رئیس نیروهای مصری و نماینده سیاسی انگلیس ادوارد مالت در قاهره و شریف پاشا و خدیو را تهدید می کند ، در اسرع وقت در آنجا نوشت.
آشنایی با مورخ و نویسنده فرانسوی
در همان زمان ، او مورخ فرانسوی ارنست رنان را شروع کرد و باب در واقع گفتگو درباره اسلام را باز کرد. هادی خسروشاهی نوشت: در سخنرانی خود با عنوان اسلام و علوم در دانشگاه سوربن ، که بعداً در مجله دادبا منتشر شد ، ارنست رنان گفت که اسلام اساساً مخالف روحیه علمی و فلسفی است و اعراب قادر به یادگیری علم و فلسفه نیستند. آنچه در جهان اسلام یافت شد نیز در جهان اسلام با تلاش مردم غیر عرب یافت شد. پس از انتشار این مقاله ، برخی از روشنفکران و متفکران مسلمان نسبت به آنها واکنش نشان دادند. پاسخ سید جمال ، که برای اولین بار به زبان عربی نوشته شده بود و بعداً به فرانسوی ترجمه شد ، بازتاب گسترده تری بود. در کتاب “انقلاب ایران” ادوارد براون پاسخ سید جمال را توضیح می دهد: تاریخ هر ملت باید به عنوان یک جنبش پایدار و سازگار باشد که مراحل و سلسله مراتب مختلفی دارد و برای ارزیابی ویژگی این قومیت با توجه به مرحله تاریخی خاص خود و هیچ ویژگی و تنظیمات و تنظیمات. بر اساس این اصل ، سید اعتقادات رنان را رد می کند. سید جمال ادامه می دهد که درست است که امروزه اروپایی ها از نظر خرد و خرد از مسلمانان برتر هستند ، اما این دلیل نبوغ اساسی اروپایی ها نیست ، بلکه نتیجه یک حادثه تاریخی است. این بدان معنی است که بلوغ و بلوغ پیروان آن زودتر از جامعه مسلمانان بود ، زیرا دین مسیح به مدت 5 قرن قبل از اسلام ایجاد شده است. بنابراین ، باید امیدوار بود که روزی مسلمانان به زنجیر برخورد کنند و به کار خود ادامه دهند.
دوباره از ایران شلیک کنید
معرفی جمال الدین اسد آبادی در ایران. حاجد گرچه ناصر الدین شاه قاجار در ابتدا دیدگاه مثبتی نسبت به او داشت ، اما سرانجام به دلیل انتقاد از اوضاع در کشور ، از ناحیه مردم قابل اعتماد پادشاه خارج شد. اسد آبادی دوباره به وحدت مسلمانان در روسیه سفر کرد و مجبور شد به آلمان سفر کند ، اما یک تصادف با پادشاه قاجار او را دوباره در یک نمایشگاه به ایران سوق داد. بی رحمانه سید همه چیز نبود و دوباره از ایران خارج شد. مأموران دولت او را از سال مجبور كردند و در سرما زمستان به مرز عثمانی در خانقین نقل مکان كردند.
فاحشه
قلب ناصر الدین شاه قهار اردیبهشت ماه در سال نهم ، او با گلوله ای ایستاد که تپانچه میرزا رضا کرمانی را ترک کرد و خیلی زود مشخص شد که وی چنین طرحی را برای فاتوا خود ، سیدال الدین آسمابادی در استانبول تهیه کرده است. دولت ایران از مقامات عثمانی خواسته است که تسلیم مأمورین ایران شوند ، اما تقاضای دولت رد شد و سرانجام بر اثر سرطان فک درگذشت ، اگرچه برخی از داستان ها حاکی از مسمومیت وی در استانبول است.
259