کف سقوط از آثار ادبی یکی از اعتقادات قدیمی این مرز است. با گذشت زمان ، ساکنان این سرزمین حق داشتند از ادبیات تفکر بهره مند شوند. با این حال ، با گذشت زمان ، فقط در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
گم شده در قلب تفنگ شکار من
جلوی چشمان خود بمیرد.
لودر حسن عالی است.
چه کسی فقیر و فقیر من است
چو چوش در زالد
شلوغی سیب و شهد و شیر
دوست بسیار پر از فضای پستان بود
فکر او از من ناپدید شد
پرش را که من در استان عاشق هستم پر کنید
مرد خوش شانس جهان من
من یک بسته دارم
در روز غم و اندوه خارج ساگار
خارج از حساب و ممکن است
اگر نقشی داشته باشم
که هیچ کس نمی تواند در این مبارزه نزدیک سؤال کند
من از Moghan قدیمی بلند می شوم
مستی دم او را برکت داد
از پادشاه و وزیر سرگرم کننده باشید
من هر شام و مرغ سپیده دم هستم
سقف به هیئت مدیره می آید
چو حفیز.
اگرچه او ادعا می کند فروتن است
توضیحات فرهنگ لغت: فارغ التحصیل
نظرات عرفانی:
1- هافز می گوید بیت اول ، دوم و آخر:
در قلب من با یک سرنخ تیز و ناز مجروح نشوید ، زیرا من جلوی چشمان گرسنگی شما قربانی می کنم. بنابراین نیاز تیر نه
سرمایه زیبایی شما به سطح کاملی از زکات رسیده است زیرا همه چیز زکات است. بنابراین ، زکات زیبایی شما را به این افراد فقیر و فقیر می بخشد.
من مانند نگهبان گنج عشق ، یک دوست را در قلب پنهان کردم. اگرچه دشمن مرا کوچک و فروتن می بیند.
اکنون باید اهداف خود را تفسیر کنید.
نظر غزل:
اگرچه مسافران و نعمت های الهی وجود دارد ، اما خوردن و فریب کسی از این طریق عاقلانه نیست. شما ، یک مرد متوسط ، مودب و خالص ، در این حالت بهتر است مراقب باشید و آنچه با اوست با اوست و همه چیز لازم است. مهر الهی را در قلب خود تغذیه کنید تا بتوانید فقر و فرومایگی را تا حد زیادی افزایش دهید.