اثاثه در روزهای اول مجلس شورای ملی ، در سال 5 قمری ، نگرانی انسانی در قلب نمایندگان مجلس درگیر شد. یعنی احساس مسئولیت سرنوشت کودکانی که در کوچه های ناشناس باقی مانده بودند. به این ترتیب ، نماینده زرتشت و حاجی امین المولک نمایندگی های خود را به ساخت این کودکان اختصاص دادند. این اتفاق افتاد که اولین یتیم خانه رسمی در ایران با تلاش نیکوکاران و تصویب پارلمان درگذشت.
به گفته بازتاب آنلاین ، در این نهادها ، کودکان از طریق داستانهای مختلف با هم سپری می شدند: کودکان یتیم ، طلاق ها و کسانی که طوفان زندگی را به گوشه انزوا منتقل می کردند. زنان به نام “باجی” بدون تحصیلات خود پرستاری و آموزش این کودکان بودند. خود این کودکان در کار روزمره به همان اندازه ممکن بودند ، اما این مراکز بیش از یک مدرسه برای آموزش بودند ، یک پناهگاه برای حفظ زندگی و بقای ما.
با گذشت زمان ، یتیم خانه مؤسسات محبوب و عاطفی به مکانیسم سازمان یافته تبدیل شد. روزی بزرگان و ثروتمندان توسط کودکی پذیرفته شدند و هزینه های زندگی خود را صرف کردند. برخی نیز در خانه های خود پناهگاه هایی را برای بی خانمان ها فراهم می کردند ، اما در این میان ، هم داستان ها و هم داستانهای تلخ و داستانهای تدریس.
با افول سنت های قدیمی و گسترش زندگی مدرن ، یتیم خانه کاهش یافت. این امر باعث شد تا بالادیه اولین یتیمان رسمی در تهران را در کنار انبار گندم تأسیس کند. این مرکز نه تنها یک پناهگاه برای کودکان بود ، بلکه آنها را با هنر و حرفه ای مانند بافندگی فرش ، خیاطی ، گلدوزی ، نجاری ، جعل و نقاشی معرفی کرد.
این روند تا سال خورشیدی ، هنگامی که اولین قانون رسمی حمایت از قانون یتیمان توسط قانون اروپا تصویب شد ، ادامه یافت. قبل از هر شخصی به دلخواه و سر مبنه یک یتیم را در خانه خود قرار داد. زنانی که فرزندی نداشتند ، گاهی به طور پنهانی و گاهی اوقات کودک را به نام خود بزرگ می کردند. در بعضی موارد ، خانواده ای از اقوام فرزند شما را به دیگری می دهند.
یتیم خانه دیروز تنها پناهگاه نبود ؛ داستانهای کامل رنج و مهر آنها در قلب خود داشتند. قدم های آن روز را می توان در حافظه شهرها یافت ، در ساختمانهایی که دیوارهای آنها زمانی خنده کودکانی را داشت که نامی به جز یتیمان نداشتند.