bato-adv

هیچ چیز جادویی تر از تماشای قهرمانان دیزنی نیست که سرانجام به پایان می رسند. پیروزی این موارد غالباً بدون محاصره حداقل نشان می دهد که چه دستاوردهایی ، انگیزه و پشتکار می تواند منجر به مخاطبان شود تا زندگی خود را با شور و شوق دنبال کنند.

این که آیا پایان داستان با عشق همراه است ، یا غلبه بر موانع به ظاهر غیرممکن یا تحقق رویای باستانی ، دیزنی همیشه می داند که چگونه فیلم های خود را در اوج به پایان برساند. انیمیشن های خیره کننده و موسیقی دلپذیر مخاطبان را مستقیماً به دنیای خیالی فیلم سوق می دهد. این غوطه وری عمیق میراث ماندگار شادی و موفقیت را ایجاد می کند که متعلق به به یاد ماندنی ترین آثار دیزنی است.

در اینجا یک انیمیشن باشکوه دیزنی با یک پایان باشکوه وجود دارد.

1. Wall-A آینده ای روشن از عشق و سعادت را به تصویر می کشد

Wall-A نمونه کاملی از جاذبه های منحصر به فرد کار پیکسار است و بنابراین توانسته است تحسین گسترده مخاطبان را به خود جلب کند ، اگرچه برخی معتقدند که تأثیر آن دست کم گرفته شده است. تماشای ربات کنجکاو ، که مجذوب اشیاء انسانی است و سفر را در قلب جهان آغاز می کند تا عشق روبات مدرن و پیشرفته را به خود جلب کند ، نه تنها دلپذیر بلکه هماهنگ با داستان کلی است. دیوار پشتکار برای جذب اوا باعث می شود که او ناخواسته درگیر نبرد برای احیای زمین و بازگرداندن انسانها به سیاره ای باشد که مدتهاست رها شده است.

پایان فیلم در ابتدا بسیار غم انگیز است. از آنجا که به نظر می رسد Wall-A خاطرات ماجراجویی و عشق او به اوا را پس از مجروح شدن در برخورد با ربات اتوماتیک خودکار از دست داده است. اما تنها جرقه از اوا ، هنگامی که او برای همیشه به Wall-O فکر می کند ، کافی است تا او را به همان ربات محبوب برگرداند. در پایان ، کاپیتان کشتی Axiom افرادی را که به زمین برگشته اند برای کاشت و گیاهان گیاهی تشویق می کنند و از این طریق زمینه ای برای آینده ای روشن و کامل فراهم می کنند.

1. عشق جاودانه جک به کمال می رسد

بعد از اینکه جک اسکلینگتون اشتباهات خود را در کریسمس پیدا کرد ، او نه تنها هویت واقعی خود را کشف می کند ، بلکه می فهمد که با چه کسی باید باشد. در صحنه ای با یک انیمیشن خیره کننده و موسیقی دلپذیر ، جک به یک سال می رود که در تپه ای پوشیده از برف و زیر بادهای ملایم ایستاده است تا اعتراف کند که او عاشق و عشق بوده است.

در زیر مهتاب ، که فضای رویایی ایجاد می کند ، آنها جک و سال یکدیگر را در آغوش می گیرند ، در حالی که زیرو ، سگ سگ ، در اطراف آنها شناور می شود. دوربین به آرامی به سمت آسمان شب حرکت می کند ، و پیوند ناگسستنی این دو به زیبایی این دو را به تصویر می کشد و مخاطبان را مسحور می کند. این صحنه کوتاه است ، اما به روشی کامل ، نشان دهنده لطافت جک و سالی و جوهر فیلم است. یکی این از نمادهای فصل تعطیلات خارج می شود.

1. خانواده شگفت انگیز هویت ابرقهرمانی خود را می پذیرند

آنچه به عنوان یک روز معمولی برای این خانواده ابرقهرمانان آغاز می شود ، به سرعت به فراخوانی برای مبارزه تبدیل می شود. پس از اینکه اوولت موفق شد با شخص محبوب خود برخورد کند و خانواده پاریس مقام دوم را در این مسابقه می بینند ، ناگهان با شرارت به نام Andarmineer روبرو می شوند. این دشمن جدید نیازی به سخنرانی طولانی ندارد ، زیرا خانواده بلافاصله ماسک های خود را پوشانده و آماده دفاع از شهر محبوب خود هستند.

همزمان با پخش موسیقی نمادین ، ​​دوربین به ترتیب هر یک از اعضای خانواده را نشان می دهد و در نهایت به منظره ای از باب می رسد که ژاکت او را از بین می برد و نشان معروف “I” را آشکار می کند. این فیلم با یک پایان هیجان انگیز و معلق به پایان می رسد که باعث می شود مخاطب مشتاق تماشای ماجراجویی بعدی باشد. اگرچه نسخه غافلگیرانه 2 ، 5 سال به طول انجامید ، هواداران هرگز منتظر ادامه داستان نبودند و تمام این اشتیاق از این صحنه نهایی آغاز شد.

1. Goggate Notre Dame با پیام اصلی خود به کمال می آید

پس از نجات پاریس از استبداد فروزو ، باید به عنوان یک قهرمان مورد استقبال قرار گرفت. اما شک او کاملاً قابل درک است ، زیرا او قبلاً توسط مردم رد و تحقیر شده بود. هنگام ترک کلیسا و بودن در آفتاب ، او می تواند ترس و جهنم خود را احساس کند. در ابتدا ، جمعیت واکنش نشان نمی دهند ، اما ناگهان یک دختر کوچک از میان جمعیت عبور می کند ، پوشش را در آغوش می گیرد و او را در شهری می پذیرد که همیشه باید شجاعت خود را ببیند.

آزاددا و فوبوس نیز این شادی را به اشتراک می گذارند و غذاهای موجود در هوا را با غرور بالا می برند. در این لحظه ، Kelpn ، راوی داستان داستان ، با تکرار آهنگ اولیه فیلم به آنها می پیوندد. این صحنه آخر پیام اصلی فیلم را در مخاطب طنین انداز می کند: “چه چیزی یک هیولا را ایجاد می کند و چه چیزی انسان را ایجاد می کند؟” به یاد آوردن این واقعیت که یک قلب خالص و مهربان مرز بین خیر و شر را تعیین می کند. آخرین یادداشت های موسیقی و ظهور آهنگ فضایی شادی را ایجاد می کند که تا لحظه پایان عنوان در ذهن باقی می ماند.

1. داستان اسباب بازی ؛ پایان که اشک نمی خورد

داستان اسباب بازی احترام به کودکی ، بازی های بی پایان و سختی است. هیچ صحنه ای در کل مجموعه این پیام را بهتر از پایان دادن به قسمت سوم به تصویر نمی کشد. در حالی که اندی آماده رفتن به دانشگاه است ، اما تصمیم می گیرد اسباب بازی های خود را به بانی ، همسایه کوچک خود ، که قبلاً هنگام فرار از مهد کودک با وودی ارتباط برقرار کرده بود ، ترک کند. اندی در ابتدا از ببخشید وودی مردد است. زیرا وودی همیشه ویژه ترین اسباب بازی او بوده است. اما وقتی می بیند که بانی با وودی چقدر ارتباط برقرار می کند ، می یابد که می تواند با وودی و اسباب بازی های دیگر خاطرات جدید و زیبایی ایجاد کند.

اندی و بانی قبل از خداحافظی بازی می کنند و این صحنه نمادی از پایان کودکی اندی و وداع او با اسباب بازی های محبوبش است. لحظه ای که اندی در ماشین نشسته و از بین می رود ، قلب هر تماشاگر را می شکند ، اما در عین حال آرامش بخش است. از آنجا که ما می دانیم که اسباب بازی ها اکنون در کنار یک مالک جدید هستند که آنها را دوست خواهد داشت و در عین حال خاطرات زیبای خود را با اندی حفظ می کند.

1. در پرنسس و قورباغه ، تیانا سرانجام رستوران رویایی خود را اداره می کند

دستیابی به اهداف برای هر کسی دشوار است ، اما برای یک دختر سخت کوش که ناگهان قورباغه شد ، ممکن است کاملاً ناامید کننده به نظر برسد. در طول ماجراهای تیانا و نوین در قلب باتلاق ها ، آنها می آموزند که عشق باید مسیر خود را راهنمایی کند و هرگز از خواسته های واقعی خود دست نکشید.

نوین پس از ازدواج و بازگشت به یک روش انسانی ، قول خود را برآورده می کند و به تیانا کمک می کند تا رستوران رویایی خود را باز کند. با کمک لوئیس ، تمساح نوازنده ، که از صاحبان قدیمی کارخانه قند فرار می کند ، کاخ تیانا سرانجام به واقعیت تبدیل می شود. آغاز فیلم این بار با صدای تیانا دوباره نوشت و رقص او را با عزیزانش نشان می دهد.

پایان این امر برای قهرمانی که مرزها را می شکند قابل تصور نیست ، پایان ای که هر دو آرزوهای شخصی وی را برآورده می کند و بر اهمیت عشق ، پشتکار و اعتقاد تأکید می کند.

1. علاءالدین ، ​​پایان خوشی برای همه

یادگیری یک درس بخش مهمی از رشد هر قهرمان دیزنی است و پایان علاءالدین فرصتی عالی برای شخصیت اصلی برای درک اشتباهات او فراهم می کند. براساس قوانین آگرابا ، علاءالدین به جای پذیرش پیشنهاد جینی برای تبدیل شدن به یک شاهزاده و ازدواج با یاسمین ، علاءالدین آزادی جادویی خود را به او می دهد. خوشبختی و وداع جینی با علاءالدین ، ​​که به طور منحصر به فرد توسط رابین ویلیامز انجام می شود ، نشان دهنده قدرت دوستی آنها است.

سلطان با دیدن نیکی علاءالدین و عشق واقعی او به دخترش ، تصمیم می گیرد قانون قدیمی را تغییر دهد تا یاسمین بتواند با هر کسی که دوست دارد ازدواج کند. هنگامی که علاءالدین و یاسمین دوباره از آگرابا روی فرش پرواز پرواز می کنند ، آتش بازی های رنگارنگ آسمان را روشن می کند و ازدواج آنها را رسمی می کند. این پایان ، یکی یکی از تأثیرگذارترین فیلم های رنسانس دیزنی سزاوار است.

1. سرانجام مولان دوباره با خانواده اش ملاقات می کند

رابطه با خانواده وی ، به ویژه با پدرش ، راننده تصمیم وی برای پنهان کردن هویت خود به عنوان یک مرد و ورود به جنگ است. این یک تصمیم شجاع و پرخطر در طول فیلم با میلان است ، اما او هرگز هویت واقعی خود را نادیده نمی گیرد. حتی هنگامی که او دستگیر شد و ارتش از او دور شد ، روح و تعهد شکست ناپذیر خود را برای انجام کار درست راهنمایی می کند. وی پس از نجات چین از هونز ، نشان امپراتور را دریافت می کند و شمشیرهای خود را دریافت می کند ، شمشیری که او با افتخار به پدرش آورد ، به امید اینکه سرانجام به او افتخار کند.

هنگامی که Fa Zhou این هدایا را می گذارد و در آغوش ملان قرار می گیرد ، مخاطب نمی تواند از اشک خودداری کند و می گوید بزرگترین هدیه و افتخار برای او داشتن چنین دختری است. لحظه دلگرم کننده این صحنه با شوخی مادربزرگ FA قطع می شود ، که می گوید مالالان باید از جنگ به خانه بیاورد و در آن لحظه لی با یک جدول زمانی عالی وارد خواهد شد. این صحنه با بازپس گیری موقعیت موشش به عنوان نگهبان و در نهایت یک جشن بزرگ در بین اجداد تکمیل می شود.

2. پایان داستان پری دریایی کوچک ، منظره ای زیبا از عشق و تغییر

به عنوان یکی یکی از محبوب ترین آثار موسیقی دیزنی ، یک پری دریایی کوچک سزاوار یک پایان موسیقی شگفت انگیز است. پس از گفتگوی صمیمانه با سباستین ، پادشاه تریتون می فهمد چه چیزی آریل را خوشحال می کند و او را به یک انسان تبدیل می کند تا بتواند برای همیشه در کنار اریک باشد. آنها عروسی را در دریا برگزار می کنند که فقط چند کلمه توسط عشق بی پایان بیان می شود.

یک گروه بیابانی بخش جدیدی از آهنگ دنیای شما را می خواند ، در حالی که تریتون یک رنگین کمان خیره کننده را در آسمان می کشد که در کشتی متحرک سایه می زند. غم و اندوه در این واقعیت وجود دارد که آریل دیگر به دریا باز نمی گردد ، و برخی از طرفداران ممکن است آن را مشکلی بدانند که آریل خانواده خود را برای اریک ترک می کند ، اما عشق بین او و خانواده اش ابدی است. این لحظه آریل را به سمت آنچه قرار بود باشد سوق می دهد ، که یک تجربه بسیار الهام بخش و آرامش بخش برای مخاطبان است.

1. برآمدگی ، عملکرد باشکوه حلقه زندگی

هنگامی که سیمبا جای خود را از روی سنگ کم رنگ به عنوان پادشاه جدید به دست می آورد ، داستان به آغاز آن برمی گردد. سرزمین های غرش شیر از یک بیابان خالی به حالت طبیعی و سرسبز آنها باز می گردد که نشانه ترمیم و تعادل طبیعت است. سیمبا و نالا به همراه تیمون ، پومبا و زازو شخصیت های اصلی در روایت اصلی و سفر شخصی سیمبا هستند.

رافیکی همچنین برای معرفی فرزند جدید Simba و Nala به آنها می پیوندد ، که اطمینان می دهد چرخه ادامه خواهد یافت. میراث پادشاه داستان برجسته او در مورد سرنوشت است ، اما این نیز در مورد هویت است که به مخاطبان می آموزد خطرات فرار از حقیقت چیست. حتی اگر پیدا کردن خود در این جهان با خسارات و مشکلات بزرگی همراه باشد ، می تواند یک عشق و تعلق قوی ایجاد کند ، این دقیقاً همان چیزی است که سیمبا در این صحنه نهایی می فهمد.

منبع: گیمفا

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما