کف سقوط از آثار ادبی یکی از اعتقادات قدیمی این مرز است. با گذشت زمان ، ساکنان این سرزمین حق داشتند از کلمه ای که فکر می کردند بهره مند شوند. با این حال ، با گذشت زمان ، فقط در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
این به پادشاهان من منتقل شد.
koi دو هزار مربا به جامی فروخته شده است
شکسته و ننگین و امیدوارم
برای رسیدن به خیر عزیزانم.
شما کیمیاگر نظری قلب ما هستید
ما نیازی نداریم و به دام فکر می کنیم
وای ، وفاداری روح.
چه نامه پیامی ، بدون کرم ، سلام
این شراب خام در صورت پختن آن حریف است
هزاران هزاران کت بهتر پخته شده
تسبیح شیخ.
این مرغ مرغ بدون دامپروری در روغن می افتد
با تشکر از سرویس خرید
که برده کمتر برکت دارد
این شوخی
این زندگی ما و دائمی بود
اشکال تیر چرخ
این چنین کشنده ای نمی کند
توضیحات فرهنگ لغت: هیچ کلمه ای برای این غزل وجود ندارد.
نظرات عرفانی:
1- حافظ می گوید در شپش های هفتم تا نهم:
ما در مورد اعتقاد محبوب شما تعجب می کنیم که او از نامه و پیام راضی نیست و ما را دوست ندارد.
* فکر چاکروت شما در ذهن من است. مرا برای عشق بخرید ، اما عشق ، زیرا مانند یک خدمتکار صمیمانه ، برکت و برکت کمتری چاکرا است.
* تیر به کمان مژه های خود نگاه کنید و هافیز را بکشید ، زیرا چنین زیبایی هایی مانند شما وجود نخواهد داشت.
نظر غزل:
اگر می خواهید منتظر بمانید تا کسی برای شما کاری انجام دهد ، هرگز نمی توانید در زندگی موفق شوید. برخی از شجاعت را خرج کنید و ادامه دهید و از دیگران انتظار نداشته باشید ، زیرا آنچه با تلاش خود انجام می شود هزار برابر برتر از دیگران است ، بنابراین دریغ نکنید و اکنون تصمیم نگیرید.