Vahid Mahmoud Gharabagh ؛ “من روح مردم ، روح الهی را به من می دهم.” این آهنگساز و نبوغ بتهوون است. اگرچه بسیاری از شخصیت ها هنر متفاوت او را تحسین کرده اند ، بتهوون فقط رهبر نوازندگان جهان نیست. یک هنرمند بی نظیر به نظر می رسد که اراده و اراده بخشی جدایی ناپذیر از زندگی او بوده است.
اندکی قبل از سال بود که بتهوون کم شنوایی داشت و سالهای بعد شدیدتر شد ، اما او یک اراده آهن بود و به فعالیت خود ادامه داد. او توانست در آن سالها سمفونی سوم و پنجم خود را منتشر کند. وضعیت جسمی وی تقریباً 100 درصد بدتر شد. به همین دلیل او از اجرای موسیقی و حضور در مجامع عمومی خودداری کرد. جالب اینجاست که بتهوون بهترین آثار خود را پس از دور بودن از جامعه و پایان زندگی خود ایجاد کرد.
گفتنی است که Bet Hove شخصیت مهمی در انتقال بین دوره های کلاسیک و عاشقانه در موسیقی غربی و در واقع بود یکی این یکی از بزرگترین آهنگسازان تاریخ است. این شخصیت تقریباً دو اثر را در طول زندگی هنری به جا گذاشته است. وی به اظهارات منتقدین توجه نکرد و معتقد بود كه انتقاد آنها باعث نمی شود كسی بزرگ یا كوچك باشد ، به خصوص در زمینه هنر ، كه او معتقد بود هر انتقادی را می پذیرد تا منتقد نتواند در طول زندگی و هنر او تأثیر بگذارد. زندگی کسی که اغلب با افراد اطراف خود روبرو می شد تا اینکه حتی به قوانین معمول آداب و رسوم دادگاه پایبند باشد. نبودبشر
در همین حال ، شخصیت مرموز او با خودش چهره ای را در ماسک قرار داد. بتهوون مبلغ زیادی را برای پوشش خود و همچنین محل زندگی خود پرداخت نکرد ، او طبیعت را دوست داشت و بخش اعظم وقت خود را به پیاده روی اختصاص داد. بتهوون غالباً وین را ترک می کرد و برای کار به مناطق روستایی می رفت. در حقیقت ، طبیعت تنها راه برای برقراری صلح به او بود.
این شخصیت هنری به قدرت و مقامات اجتماعی در وین احترام نمی گذارد و معتقد بود که آنها هیچ ارزشی ندارند. حتی نسخه های خطی او را ترک کردند که وی اشرافیت را فاسد و فاسد می دانست. با این حال ، کنگره وین بتهوون منبع اروپا بود و حضور وی در جشن های بزرگ بسیار جسورانه بود. علاوه بر این ، پادشاهان و شاهزادگان نیز به او احترام گذاشتند و او به این احترام ها افتخار می کرد. از یک طرف ، و گرچه بتهوون هرگز عاشق وین بود ، اما او وین را در جایی می شناخت که شاهزاده ها و دوستداران موسیقی ارزش بتهوون و هنر او را درک می کردند ، بنابراین آنها حاضر به ترک وین نبودند. سپس زندگی او عشق بود ، گاهی شکایت و رمزگذار او در نامه ها با خواهرزاده خود ، رابطه ای که بسیار زیاد بود.
بتهوون از نمایش هنر در مجامع عمومی با ناشنوایی تقریباً کامل که همراه با وخیم تر شدن وضعیت جسمی وی بود ، خودداری کرد. سرانجام ، این هنرمند بی باک پس از چند ماه بیماری و بستری درگذشت. نیازی به گفتن نیست که بتهوون از سن هنری خود جلوتر بود ، به طوری که کار او سخت بود که در طبقه هنری آن روز قرار بگیرد ، که او را به یک رابطه ناسازگار با خودش تبدیل کرد.
اگرچه این شخصیت بارها و بارها عشق ناکام را تجربه کرده است ، اما او همیشه در طول زندگی خود از روابط غیراخلاقی دور بوده است ، زیرا او آنها را به ذهن متبادر نکرده است. در حقیقت ، او حرمت بی نهایت عشق داشت.