به گزارش خبرگزاری بازتاب آنلاین به نوشته روزنامه سازندگی، محمد قریب از حامیان مصدق و از منتقدان حکومت پهلوی به ویژه پس از کودتای 28 است. مرداد با وجود این زمان در روز اول بود بهمن وی در سال 1353 درگذشت، محمدرضا پهلوی شخصاً پیکرش را همراه با کالسکه های درباری به قم رساند. وی در حین تحصیل در رشته پزشکی و ممتاز به همراه چند تن از اساتید دانشگاه از جمله مهندس بازرگان به قرارداد نفتی با کنسرسیوم اعتراض کردند و مدتی از دانشگاه اخراج شدند. او اولین متخصص اطفال ایرانی بود که زندگی خود را وقف درمان و آموزش پزشکی کرد و به دلیل تلاش در این زمینه، او را پدر اطفال نامیدند. سازندگی به مناسبت سالگرد درگذشت این دکترای استاد ایرانی به بخشی از زندگی و تاثیرگذاری وی در جامعه ایران پرداخت.

روزهای کودکی

او در نخستین روزهای تابستان 1288 در تهران به دنیا آمد، اما به دلیل خشکسالی و قحطی در تهران، مدتی خانواده اش به آشتیان نقل مکان کردند. محمد قریب در آن سال‌های کودکی همیشه بیمار بود و شاید از همان زمان آرزوی پزشک شدن در ذهن و زندگی‌اش روشن شد. مخصوصاً وقتی دکتر روستا با او در مورد درد و درمان صحبت می کرد.

شکوه در فرانسه

در سال 1306 پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در دبستان سیروس و دارالفنون تهران برای فراگیری پزشکی به فرانسه رفت. او امسال جزو اولین گروه از دانشجویان ایرانی بود که برای ادامه تحصیل به فرانسه رفتند. این دانشجوی جوان توانست خیلی سریع در رشته پزشکی پیشرفت کند تا جایی که در پایان اولین سال تحصیلی خود در فرانسه جایزه آزمایشگاه تشریح دانشکده پزشکی را دریافت کرد. یک سال بعد در بیمارستان های پاریس شروع به کار کرد و در آغاز چهارمین سال تحصیلی خود به عنوان اولین ایرانی در ممیزی خارجی بیمارستان آن شهر قرار گرفت. پروفسور لاپلان، یکی از اساتید و دوستان نزدیک وی در دوران تحصیل در فرانسه، درباره قریب می گوید: «قریب با روحیه ای دوستانه اما روشن بینانه و حتی انتقادی به فرهنگ فرانسه برخورد کرد و از آن گزیده هایی استفاده کرد که باعث حذف فرهنگی او شد میراث اجدادش با علم مدرن غربی. می توانید تصور کنید که اگر در زندگی حرفه ای خود به این دو فرهنگ تکیه کنید، استعدادهای ذاتی او به آن شکوفایی نمی رسد. فرانسه مفتخر است که نقش خود را در چنین موفقیت خارق العاده ای ایفا کرده است.

بازگشت به ایران

برای محمد نزدیک به ده سال دوری از وطنش کافی بود. از این رو در سال 1317 به ایران بازگشت. ابتدا به سربازی رفت و در بیمارستان ارتش مشغول به کار شد. پس از پایان خدمت سربازی در سال 1319 به عنوان دانشیار گروه اطفال در دانشگاه تهران و همزمان با دکتر دکتر. حسن اهری کتاب «مشکلات» را منتشر کرد. در همان سال ها مرکز انتقال خون ایران را تأسیس کرد و به مدت 12 سال مدیریت بخش اطفال بیمارستان رازی را بر عهده داشت. سپس به بیمارستان هزار تخت منتقل شد و بخش اطفال را در آنجا تأسیس کرد. همزمان با تأسیس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران توسط چارلز ابرلین، استاد پاتولوژی بیمارستان پاریس، دکتر. اولین صندلی پزشکی بیماری های کودکان به قریب سپرده شد. اولین نسل از پزشکان اطفال ایرانی با بصیرت و دانش او تربیت شدند که از جمله آنها می توان به علیرضا مرندی، عبدالحمید حسابی و احمد قانع بصیری اشاره کرد. او معتقد بود که پزشکی با دو مشکل اساسی مواجه است. یکی مشکلات رایج و سایر مشکلات نادر است و ما در کشور نیاز داریم که مشکلات رایج و ساده را به طور کامل گسترش دهیم و جدی بگیریم و همه را در این زمینه راهنمایی و آموزش دهیم.

در مورد پزشکی

او در تمام دوران فعالیت خود از وضعیت مستضعفان غافل نبود و ملاقات هایی که در عمل انجام می گرفت حتی کمتر از شاگردانش بود و حتی در بسیاری از موارد برای ویزیت و درمان بیماران پولی دریافت نمی کرد. دکتر حسین قریب فرزند دکتر. محمد قریب، گفت: حق ویزیت پدرم با این مقام علمی، سابقه درخشان و حسن شهرت، حتی از برخی از شاگردانش هم کمتر بود. بعد از اینکه تمرین مشترکی را در خیابان نیاوران افتتاح کردیم، هزینه ویزیت پدرم 50 تومان بود در حالی که ویزیت من 150 تومان بود. یک بار پدرم از من پرسید: «چرا هزینه ویزیت شما اینقدر بالاست؟» ناگهان گفتم: «چون بیماران تو از من بیشترند!»

مشارکت در سیاست

مهمترین فعالیت های سیاسی دکتر. محمد قریب در دوران تحصیل خود در دانشگاه تهران را می توان خلاصه کرد; زمانی که وی به عنوان استاد از قرارداد کنسرسیوم انتقاد کرد، به همراه 11 استاد دیگر از دانشگاه اخراج شد. او حدود سه دهه پیش به همراه مهدی بازرگان و یدالله سحابی جزو اولین دانشجویانی بود که با بورسیه به فرانسه رفت و این بار هر سه جزو اساتید حذف شده بودند. البته این وضعیت دوام نیاورد و پس از حضور منوچهر اقبال در راس دانشگاه، محمد قریب به هیات علمی بازگشت. عباس شیبانی یکی یکی از شاگردان قریب از سخنرانی ها و انتقادهای طنز و کنایه آمیز دستگاه پهلوی از فعالیت های سیاسی قریب می گوید و اینکه وی همواره اعتراض خود را با کنایه بیان می کرد: «آنچه او را به عنوان یک شخصیت سیاسی شناخته شد، تصویب قرارداد کنسرسیوم توسط دولت بود. سنا» و نامه ای بود که برخی از بزرگان آن زمان و برخی از اساتید دانشگاه نوشته بودند یکی نوشتند استاد قریب هم در میان آنها بود. محمد قریب علیرغم ناتوانی ناشی از سرطان کلیه، تا سالهای آخر عمرش هرگز از آموختن دست برنداشت. در همان زمان که برای معالجه در آمریکا بود، نامه ای نوشت یکی او از دوستانش نوشته بود که من در شرف مرگ بودم، اما من دست از یادگیری نکشیده بودم. او بالاخره اولین است بهمن وی در سال 1353 در سن 65 سالگی درگذشت و بنا به وصیتش پیکرش را به قم آورده و در بقعه شیخان به خاک سپردند.

259

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما