امیرعباس آذروند: تورم مزمن به یک بیماری تاریخی در اقتصاد ایران تبدیل شده است. یکی یکی از عوامل تشدید کننده تورم در کشور کسری بودجه زیاد دولت است، عامل دیگر افزایش نرخ دلار است که به معنای تضعیف پول ملی نیز هست. وقتی صحبت از کسری بودجه می شود، امروزه دو دیدگاه در میان اقتصاددانان حاکم است. یکی این دیدگاه که روند فعلی باید ادامه پیدا کند، یعنی دولت باید در هزینه های عمومی مردم سرمایه گذاری کند تا کسری بودجه تامین شود و از طریق افزایش قیمت ها درآمدزایی شود و کارشناسان دیگری نیز معتقدند که دولت باید هزینه های غیرضروری خود را کاهش دهد، نه اینکه مجموعه ای از ناکارآمدی است و مردم را به خاطر کمبود درآمد روی میز می گذارد.

بیشتر بخوانید:

بانک مرکزی کاری از دستش برنمی آید/ ندری: تغییر اقتصاد مستلزم تغییر بخش مهمی از مدیران است

تاثیر فوری مذاکرات بر نرخ دلار مشخص شد.

در حوزه نرخ ارز، دیدگاه ها متفاوت است و بحث ها گسترده تر است. در این میان نگاه حسین راغوفر در نوع خود خاص است. به مسعود رای می دهد پزشکیان او خیلی زود دست به کار شده بود و اقدام به انتشار نامه های انتقادی کرده بود که در آن برخی از مسئولان اقتصادی را به همراه فرشاد مومنی معرفی می کرد. وی در خصوص بحث هایی که برای یافتن مقصر گرانی اخیر دلار مطرح شده، دیدگاه متفاوتی دارد و معتقد است که در عمل دولت ها در ایران دیگر «کارآمد» نیستند و فقط باید هزینه های تحمیل شده به بودجه را پوشش دهند. . یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه الزهرا می گوید: ساختار اقتصادی به وجود آمده در سال های پس از جنگ باعث شده است که کشور دائماً به سمت تضعیف ریال حرکت کند.

مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید.

یک عامل ثابت اقتصادی در دهه های اخیر تضعیف مداوم ریال بوده است. چه عوامل ساختاری باعث شده است که این چالش در ایران به یک فرآیند مستمر تبدیل شود؟

موضوع سیاست ارزی کشور در 35 سال گذشته یکی از معضلاتی است که به راحتی می تواند ما را با بی انضباطی مالی بدنه دولت مواجه کند. حاکمان همواره تاوان بی انضباطی خود را با تنبیه مردم پرداخته اند. به عبارت ساده تر، ابتدا انواع و اقسام هزینه های غیرضروری را که بیشتر بودجه را تشکیل می دهد به دولت ها تحمیل می کنند و سپس وقتی امکان تامین این هزینه ها وجود ندارد، آنها را از مردم قطع می کنند. این نکته را در بودجه 1404 دولت چهاردهم می توان دید.

پس به نظر شما دولت ها چون مجبورند هزینه های اضافی را پوشش دهند اما درآمد کافی ندارند، اقداماتی انجام می دهند که منجر به تضعیف ارزش ریال شود؟

دقیقا همینطور است. در عین حال، محدودیت‌هایی مانند تحریم‌ها منجر به افزایش کسری بودجه شده است و دولت‌ها از همان ابتدا می‌دانند که نمی‌توانند همه هزینه‌ها را پوشش دهند و به عادت‌های بد می‌افتند و برای درآمدزایی بیشتر تلاش نمی‌کنند. بنابراین وقتی بودجه را تهیه می کنند، درآمدهایی مانند درآمدهای مالیاتی یا فروش نفت را به گونه ای یادداشت می کنند که محقق نشود و در نهایت این مغایرت را با اقدامات تورمی پوشش می دهند.

در واقع دولت که توان پرداخت هزینه های تحمیل شده را ندارد، از طریق کاهش ارزش ریال و اقدامات دیگری مانند افزایش قیمت منابع انرژی که همواره در دستان بوده است، کاهش مداوم ارزش پول ملی را تضمین می کند. کسانی که در قدرت برای این دلیل ضروری برای افزایش قیمت دلار. به این ترتیب ادامه روند فعلی ممکن است منجر به افزایش نرخ ارز شود اما باید با تصمیم گیری ها از این امر جلوگیری کرد.

کدام بخش از مخارج کشور بار بیشتری بر دوش بودجه دولتی و منابع موجود گذاشته است؟

یکی از دلایل اصلی افزایش تورم در کشور ما هزینه های ناشی از تحریم اقتصاد ایران است. این هزینه ها روز به روز افزایش یافته و بر منابع اقتصادی کشور و دولت فشار وارد شده است. در واقع تحریم ها فشار مضاعفی بر این هزینه ها وارد کرده و این هزینه ها توانایی دولت را در کنترل تورم کاهش داده است.

چرا فقط به دوران پس از جنگ اشاره می کنید؟ آیا قبلاً اتلاف منابع یا تحمیل هزینه های مختلف وجود نداشت؟

مشکل اصلی این است که بعد از جنگ با یک تغییر پارادایم در کشورمان مواجه شدیم. پیش از این کشور ما در «وضعیت اضطراری» قرار داشت، اما ارزش اصلی سیاست کشور رفع نیازهای مردم به ویژه اقشار ضعیف جامعه بود. بعد از جنگ، عده‌ای می‌خواستند پیشنهاد دهند که ما در وضعیت «عادی» هستیم و باید زمینه را برای یک زندگی «عادی» در خانه فراهم کنیم، که معتقد بودند این امر با اقتصاد بازار مبتنی بر سود فردی محقق شد.

این تغییر پارادایم به قدری عمیق بود که تحت لوای اقتصاد بازار با پدیده غارت و غارت اموال عمومی مواجه شدیم که منجر به خروج منابع کلان از کشور شد. این به جایی رسیده است که هر ساله با کمبود مواد غذایی اصلی مانند پیاز و سیب زمینی مواجه هستیم که این نیز بازتابی از ناکارآمدی سیاسی است. در سالهای پس از جنگ ائتلافی تشکیل شد که کشور را اداره می کرد و هنوز هم وجود دارد و اقتصاد را به گونه ای سامان داد که عده کمی از آن منتفع شدند و مردم برای همیشه فقیر شدند.

علاوه بر این سه عاملی که اشاره کردید، چه عوامل دیگری باعث شده تا کشور در تامین نیازهای خود دچار مشکل شود؟

یکی دیگر از عوامل مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که به نهادهای قدرتمند و تأثیرگذار اجازه داده شود تا هر طور که می خواهند از این اقتصاد درآمد کسب کنند. این امر به حدی گسترده شده است که برخی حتی به نام تامین امنیت شروع به کسب درآمد کرده اند. بنابراین نهادهایی که باید با قاچاق از جمله قاچاق سوخت که بزرگترین چالش امروز کشورمان است، مقابله کنند، به اصطلاح تجارت روی آورده اند.

چه نقشی برای دولت چهاردهم در اینجا می بینید؟

رویکرد دولت فعلی تفاوت چندانی با گذشته ندارد. به عنوان مثال اقدام دولت برای تامین سه و نیم میلیارد دلار ارز برای واردات خودرو. اگر دقت کنیم متوجه می‌شویم که این اقدام در شرایطی انجام شد که دولت برای دو سال متوالی با اختصاص 600 میلیون دلار برای واردات داروهای مورد نیاز داخل موافقت نکرده بود. در واقع دولت فعلی از روی ناچاری مسیر دولت های قبلی را طی می کند.

به نظر شما این وضعیت نارضایتی و بحران قابل حل است؟

ابتدا همانطور که گفتم باید بپذیریم که رژیم مبدع این درگیری های موجود بوده است. اتلاف منابع این بحران ها را تشدید کرده و می کند. اگر منابع پولی کشورمان به درستی مدیریت شود، می توان کشور را بسیار بهتر از امروز مدیریت کرد. در سال گذشته 80 تا 100 میلیارد دلار درآمد ارزی داشتیم، اما به دلیل هدر رفت گسترده منابع چه توسط مافیای خصوصی و چه خصوصی، این منابع نه تنها وارد کشور نمی شود، بلکه در قالب ملک و زمین سرمایه گذاری می شود. در کشورهای همسایه ناگفته نماند که با این اتلاف منابع نمی توان کشور را در مسیر درست هدایت کرد.

راه حل های امروز کشور ما چندان پیچیده نیست. اصولاً اینها همان راهکارهایی است که در زمان جنگ اجرا شد و باعث شد کشور در سال 65 تنها با 7 میلیارد دلار اداره شود، اما همانطور که گفتم الان حتی 100 میلیارد دلار هم نمی تواند برای اقتصاد ایران موثر باشد، زیرا شبکه قدرتمندان. ذی نفعان از این وضعیت سوء استفاده می کنند.

با فرض ثابت ماندن شرایط فعلی مانند تحریم، آیا می توان راه حلی برای برون رفت از شرایط فعلی متصور شد؟

ما راه حل های خاصی برای این مشکل داریم. تحریم ها نوعی جنگ است، جنگ اقتصادی که از پایان جنگ هشت ساله به اشکال مختلف علیه ایران در جریان است. ما باید با کسانی برخورد کنیم که می خواهند وضعیت کشور را «عادی» جلوه دهند. در همان زمان جنگ این افراد بودند و دوست داشتند وانمود کنند که جنگ به بخشی از مناطق مرزی و خود جبهه ها محدود می شود، اما باید بپذیریم که بعد از انقلاب 57 هیچ وقت در وضعیت عادی نبودیم.

در شرایط غیرعادی مانند ایران، تقاضا برای ارز افزایش می یابد. این در حالی است که در شرایط بحرانی همواره محدودیت منابع وجود دارد و نیازهای اولیه مردم می تواند بازیچه این نوسانات قیمتی شود. ما با فساد قدرتمندی در اقتصاد خود مواجه هستیم که تلاش می کند منابع ارزی را از بین ببرد. اقداماتی مانند اختصاص 3.5 میلیارد دلار برای واردات خودرو یا فساد تقریبا 4 میلیارد دلاری در چای دباش از جمله این اقدامات است.

به نظر شما دلیل نوسانات فعلی بازار ارز چیست؟

من در مورد نقش نهادهای بالادستی بیشتر می دانم. در واقع تصمیمات غیراقتصادی و عوامل سیاسی مانند تحریم و… عامل این بحران هستند. باید بپذیریم که دولت امروز ما دولتی نیست که بتواند با تصمیمات اقتصادی مشکل اقتصادی را حل کند. این دولت حتی اجازه تعدیل بودجه را ندارد و به همین دلیل مسئولان اقتصادی ناکارآمد هستند.

ادعای برخی افراد مبنی بر نگرانی موافقان حفظ ارز نیمایی چقدر صحت دارد؟

اولاً، ارز نیمایی در زمان خود همتی ایجاد شد و نه توسط افرادی مثل من که منتقد روند فعلی کشور و گرانی ارز هستیم. خودشان یک کاری می کنند و بعد طرفدارانشان می گویند ما لیبرال و ضد رانت هستیم. اینطور نیست. من کاری به اطرافیان و وزرا ندارم و فکر می کنم همانطور که از صحبت های آقای همتی در سال 1401 نشان می دهد آقای همتی به طور خاص از اقدامات انجام شده استقبال نکرده و باید به دفاع از آنها ادامه دهد، اما باید دفاع کند.

اما با نگرانی ها و حرف هایی از این دست که اغلب ناعادلانه به دیگران منتقل می شود، باید بگویم که افزایش نرخ ارز تنها به نفع صاحبان ثروت و سرمایه های کلان است. افزایش نرخ ارز برای همه نیست، اما برندگانی هستند که هر بار کشور را به این دام می کشانند. ما باید در این زمینه برنامه ریزی کنیم. با اتخاذ تصمیماتی که بتواند جنگ اقتصادی غرب علیه ایران را خنثی کند، باید اقداماتی را برای مهار تورم، حفظ ارزش ریال و … انجام داد، باید معتقد بود که شرایط ما عادی نیست، بنابراین باید تدابیری اتخاذ کرد تا شرایط عادی شود.

۲۲۳۲۲۹

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما