عصر ایران؛ احمد فرتاش– قرارداد لیونل مسی با تیم فوتبال اینترمیامی حدود هفت ماه دیگر به پایان میرسد. مسی در ژوئیه 2023 از پاری سن ژرمن به اینترمیامی پیوست و در ژوئیه امسال قرارداد دوسالهاش با باشگاه آمریکایی به آخر میرسد.
اگرچه اینترمیامی میتواند قرارداد مسی را یکسال دیگر تمدید کند، و در این صورت مسی تا پایان جام جهانی 2026 عضو باشگاه اینترمیامی خواهد بود، ولی دیوید بکام، مدیر باشگاه، مایل است جوری با مسی تا کند که او پس از جام جهانی هم در اینترمیامی بماند؛ چراکه حضور مسی در هر باشگاهی، علاوه بر کسب موفقیت، مایه کسب ثروت برای آن باشگاه است.
بکام در نظر دارد قرارداد جدیدی به مسی پیشنهاد دهد که مهمترین ویژگیاش، علاوه بر افزایش قابل توجه دستمزد مسی، امکان حضور مسی در یکی از تیمهای اروپایی در پاییز و زمستان سال 2025 باشد.
لیگ برتر فوتبال آمریکا در ماه نوامبر تعطیل میشود و ادامۀ مسابقاتش در ماه فوریه آغاز میگردد. یعنی مسی در ماههای دسامبر 2025 و ژانویه 2026 در تعطیلات خواهد بود و این دو ماه با احتساب مقادیری از ماههای نوامبر 2025 و فوریه 2026 تقریبا میشود سه ماه.
سه ماه دوری از فوتبال، آن هم پنج ماه قبل از آغاز جام جهانی، قاعدتا به زیان مسی است و ممکن است او را از فرم لازم برای حضور در جام جهانی 2026 دور کند. به ویژه اینکه مسی بعد از این سه ماه تعطیلی، باید در اینترمیامی توپ بزند و سطح لیگ فوتبال آمریکا طبیعتا در حد لیگهای معتبر اروپایی نیست و این کاستی ممکن است در ممانعت از ارتقای کیفی مسی پس از سه ماه دوری از میادین فوتبال موثر باشد.
به هر حال بازگشت مسی به اروپا، در صورتی که او همچنان عضو باشگاه اینترمیامی باشد، یعنی بازی کردن به مدت دو تا سه ماه در یکی از تیمهای معتبر اروپایی به عنوان بازیکن قرضی. چنین تیمی ممکن است بارسلونا باشد یا شاید هم یکی از تیمهای فوتبال انگلیس. اگرچه بایرن مونیخ هم گزینۀ مناسبی به نظر میرسد.
لیگ فوتبال انگلیس بهترین لیگ اروپایی است ولی احتمال آسیبدیدگی در این لیگ، به نظر میرسد که بیشتر از بوندسلیگا باشد. همچنین حضور احتمالی مسی در یکی از تیمهای سری آ، با توجه به مدافعان بسیار محکم فوتبال ایتالیا، به نظر نمیرسد که به صلاح کاپیتان تیم ملی آرژانتین باشد.
بایرن مونیخ مجموعهای از ستارهها و بازیکنان طراز اول را دارد و ضمنا رقابت این بایرن با سایر تیمهای آلمانی معمولا به فشردگی رقابت تیمهای لیگ برتر انگلیس نیست. بنابراین مسی میتواند در تیمی مثل بایرن مونیخ در کنار بازیکنانی طراز اول و در یک امنیت نسبی، فرم مطلوب خودش را برای حضور در جام جهانی 2026 حفظ کند یا حتی ارتقا دهد.
قهرمانی در جام جهانی آتی برای مسی از این حیث اهمیت دارد که اولا او را در تاریخ فوتبال آرژانتین بالاتر از مارادونا قرار میدهد و تقریبا به این بحث خاتمه میدهد که مارادونا بهترین بازیکن آرژانتین بوده یا مسی؟ دوم اینکه، مسی در صورت قهرمانی مجدد در جام جهانی، کمبود افتخار فعلیاش نسبت به پله برطرف میشود.
فابیو کاپلو چند ماه قبل در پاسخ به این سوال که چه کسی بهترین بازیکن تاریخ فوتبال بوده، پله را برتر از مسی و مارادونا دانست و دلیل او نیز این بود که پله با سه بار قهرمانی در جام جهانی، دستاوردهایش بیشتر از دو ستارۀ آرژانتینی بوده.
مسی اگر دوباره قهرمانی در جام جهانی را برای آرژانتین به ارمغان بیاورد، از این حیث همانند پله میشود که پله در اصل دو بار برزیل را قهرمان جهان کرده است. یکبار در سال 1958 و بار دوم در سال 1970.
اگرچه قهرمانی در جام جهانی 1962 هم در کارنامۀ پله ثبت شده، ولی واقعیت است که پله در 1962 تاثیری در قهرمانی برزیل نداشت. او در آن جام در بازی اول برای برزیل به میدان رفت و یک گل هم زد و در اوایل بازی دوم هم آسیب دید و چون آن موقع قانون تعویض وجود نداشت، تا پایان بازی فقط لنگلنگان راه رفت یا به آرامی و بدون اثرگذاری خاصی در روند مسابقه، دوید.
از بازی سوم هم آماریلدو جانشین پله شد و انگار نه انگار که پله در زمین نیست! آماریلدو در سومین بازی مرحلۀ گروهی و سه مسابقۀ بعدی برزیل، یعنی بازیهای مرحلۀ یکچهارم نهایی و نیمهنهایی و فینال برای برزیل بازی کرد و در فینال هم، که برزیل 3 بر 1 چکسلواکی را شکست داد، گل اول برزیل را زد. آماریلدو در سومین بازی گروهی هم، که برزیل 2 بر 1 اسپانیا را شکست داد، زنندۀ هر دو گل برزیل بود.
در 1962 در غیاب پله، تیم ملی برزیل با درخشش گارینشا و واوا و آماریلدو قهرمان جهان شد. آماریلدو سه گل در چهار بازی زد، گارینشا و واوا هم در نیمهنهایی هر کدام دو گل به شیلی زدند و برزیل را به فینال رساندند، در یکچهارم نهایی هم موجب پیروزی 3 بر 1 برزیل مقابل انگلستان شدند. گارینشا دو گل به انگلیس زد و واوا یکی.
در فینال هم به غیر از آماریلدو، دو گل دیگر برزیل را واوا و زیتو به ثمر رساندند و برزیل از سد چکسلواکی گذشت و به جام قهرمانی رسید.
بنابراین کاملا پیداست که پله در جام جهانی 1962 در قهرمانی برزیل کارهای نبود و اگرچه این قهرمانی هم جزو افتخارات اوست، ولی او در خلق این افتخار نقشی نزدیک به صفر داشت. البته اگر پله بدشانسی نیاورده بود و آسیب ندیده بود، جام جهانی 1962 هم جزو “افتخارات حقیقی” او میشد ولی الان چنین نیست.
رونالدو نازاریا هم مدال قهرمانی جام جهانی 1994 را در کارنامهاش دارد ولی او در آن زمان به دلیل سن کم، نامش صرفا جزو 22 بازیکن تیم ملی برزیل بود و برای این تیم به میدان نرفت و نقشی در قهرمانی برزیل ایفا نکرد. افتخار حقیقی او قهرمانی در جام جهانی 2002 است نه قهرمانی در 1994.
البته همین که کسی عضو تیم ملی برزیل یا آرژانتین یا هر کشور دیگری باشد و نهایتا به مدال قهرمانی جهان برسد، ارزشمند است، ولی در بحث مقایسۀ افتخارات بازیکنانی که قرار است یکی از آنها را بهترین بازیکن تاریخ فوتبال بدانیم، قهرمانی در جام جهانی وقتی حقیقتا مایۀ افتخار و برتری است که آن بازیکن در موفقیت تیمش نقشی ایفا کرده باشد نه اینکه مسابقات منتهی به قهرمانی تیمش را از روی نیمکت ذخیرهها یا از روی تخت بیمارستان تماشا کرده باشد.
بنابراین قهرمانی مسی در جام جهانی 2026، او را در کنار پله قرار میدهد. حتی میتوان گفت تاثیر مسی در نایبقهرمانی آرژانتین در جام جهانی 2014، باارزشتر از کارنامۀ پله در جام جهانی 1962 است. در سال 2014، آرژانتین بدون مسی به فینال نمیرسید ولی در سال 1962 برزیل بدون پله قهرمان جهان شد.
اگر بخواهیم پرافتخارترین بازیکن جام جهانی را انتخاب کنیم، پله همچنان با کسب سه قهرمانی پرافتخارتر از بقیه است. ولی اگر بخواهیم بهترین بازیکن تاریخ فوتبال را انتخاب کنیم و در این انتخاب، قهرمانی در جام جهانی نقش مهمی داشته باشد، در این صورت نمیتوانیم فقدان تاثیر پله در قهرمانی برزیل در 1962 را نادیده بگیریم.
واقعیت این است که پله دو بار در قهرمانیهای برزیل در جام جهانی موثر بوده. مسی هم سال آینده اگر دوباره با آرژانتین قهرمان جهان شود، مثل پله میشود. یعنی دو بار در قهرمانیهای آرژانتین در جام جهانی موثر بوده.
وقتی هر دو با توجه به این “ملاحظۀ کیفی” برابر شوند، آن وقت برای پاسخ دادن به این سوال که پله بهترین بازیکن تاریخ بوده یا مسی، باید به سراغ فاکتور دیگری غیر از “تعداد قهرمانی در جام جهانی” رفت.
نگارنده شخصا پله را بهترین بازیکن تاریخ فوتبال میداند، ولی بسیاری هم معتقدند مسی بهتر از پله بوده. اما این خیل کثیر دوستداران مسی، که بسیاری از آنها بزرگترین بازیکنان فوتبال جهان در دو سه دهۀ اخیرند، به خوبی میدانند که با وجود سه قهرمانی پله و فقط یک قهرمانی مسی در جام جهانی، انتخاب مسی به عنوان بهترین فوتبالیست تاریخ همیشه با اما و اگر مواجه میشود.
اما اگر مسی فاتح جام جهانی آتی باشد، توجه به ماجرای قهرمانی پله در جام 1962، میتواند مسی و پله را در کنار هم قرار دهد. اما شرط این همنشینی در تالار افتخارات جام جهانی این است که مسی کاپ قهرمانی 2026 را بالای سر ببرد.
دیوید بکام به اهمیت این نکته واقف است و به همین دلیل میخواهد راه را باز کند تا مسی در پاییز و زمستان سال آینده (1404) در فوتبال اروپا توپ بزند تا شانساش برای قهرمانی مجدد در جام جهانی کاهش نیابد.
در کنار مسی، رونالدو هم به شدت مشتاق قهرمانی در جام جهانی آتی است، اما این مسئله برای رونالدو از این حیث اهمیت دارد که میتواند در کنار بزرگانی قرار گیرد که یکبار قهرمان جام جهانی شدهاند. چهرههایی نظیر بکنبائر و ماتیوس و زیدان و رونالدو نازاریا. و البته قهرمانی رونالدو در 2026 در حکم ممانعت از قهرمانی مجدد مسی در جام جهانی است.
ولی برای مسی قصه مهمتر است. او برخلاف رونالدو نمیخواهد صرفا در کنار “ّبزرگان فاتح جام جهانی” بایستد. او میخواهد کمبودش نسبت به پله برطرف شد و با ایستادن در کنار پله، دنیا را با قاطعیت بیشتری مجاب کند که بهترین بازیکن تاریخ فوتبال است.
اگر مسی فاتح جام جهانی آتی شود، با توجه به اینکه افتخاراتش در مسابقات باشگاهی بیشتر از پله است، رای کسانی که مدعیاند مسی بهتر از پله بوده، بیش از پیش قابل قبول به نظر خواهد رسید.
منبع:عصرایران