به گزارش خبرگزاری بازتاب آنلاین، روزنامه ایران بازتاب آنلاین نوشت:
2 اکتبر 2024 (11 مهر 1403) دو ماه قبل از حادثه دمشق همه چیز عادی به نظر می رسید. همه اخبار مربوط به لبنان و غزه و آتش بس بود که هنوز نیاز به زمان داشت تا به متنی قابل اعتماد تبدیل شود.
اما گفتگو، آن است یکی در اتاق های وزارت خارجه تهران بین دیپلمات ایرانی و لاورنتی اف، نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور سوریه برگزار شد و مشخص شد که اوضاع سوریه دیگر آنطور که باید عادی نیست.
طرف ایرانی برگزاری فوری نشست در آستانه را توصیه کرد. «لورنتیف» همچنین موافقت کرد که حساسیت شرایط، برگزاری فوری نشست آستانه را ضروری کرده است.
این مقام نظامی که به نمایندگی از روسیه در اجلاس هیئت های ایران، روسیه و ترکیه در بیست و دوم برگزار شد آبان زمانی که او را همراهی کرد، اطلاعاتی را با خود آورد که نشان می داد در آستانه وقوع حوادث طوفانی در سوریه است. خاطرنشان شد که 30 هزار نیرو برای عملیات در ادلب آماده هستند و 20 هزار نیرو دیگر نیز در حال آماده شدن هستند. گفتگو با هیئت ترکیه آنطور که باید پیش نرفت. آنها معتقد بودند که توقف افراط گرایان اسلامی در سوریه که رویاهایی در سر می پرورانند، غیرممکن است.
اینجوری به نظر می رسید. «حما» و «لاذقیه» در «ادلب» در دست دولت سوریه بود و بخشی از آنها متعلق به مناطق کاهش تنش بود که ترکیه قول داده بود که مخالفان سلاح در دست ندارند، اما آنها مسلح بودند و برنامه ریزی برای قیام علیه اسد. اختلافات بین آنکارا و دولت دمشق مذاکرات آستانه را پیچیده کرده بود. ترک ها گفتند بشار درک و مذاکره شرط خروج نیروهای ترکیه از سوریه را دشوار کرده است. آنها حاضر نبودند موضوع جدول زمانی خروج از خاک سوریه را در دستور کار قرار دهند.
به هیئت ترکیه ای گفته شد که اسد نمی گوید شما عقب نشینی کنید و من بعداً مذاکره می کنم، او می گوید باید آن را در دستور کار قرار دهم اما بعدا اقدام کنم تا بتوانم چشم انداز خروج ترکیه از خاک سوریه را در نظر بگیرم. ترک ها گفتند آن را به آنکارا منتقل می کنیم اما خبری از آنها نشد.
جدای از تاریخچه اختلاف بین «اسد» و «اردوغان»، اوضاع داخلی سوریه برای گوش دادن به مخالفانی که راه خود را روی زمین هموار می کردند، جدی بود. به همین ترتیب، صدای تهران که بارها به دولت سوریه توصیه کرده بود برای مشارکت مخالفان چراغ سبز نشان دهد، شنیده نشد. به خصوص که آمریکا قصد خود را برای همکاری با اسد نشان داده بود. اگر او مخالف اشغال کشورش از سوی ترکیه بود، نباید از گفتگو با ترک ها خودداری می کرد.
تحریم و اقتصاد دولت دمشق را فلج کرده بود، جنگ در منطقه بر آن سایه افکنده بود، مردم عصبانی بودند و دلیلی برای مقاومت در برابر برکناری دولتی که آنها را تحت فشار شدید قرار داده بود نمی دیدند. بنابراین صحنه سازان و مخالفان مسلح کشوری را آماده تسلیم دیدند. فرصتی بهتر از این برای فتح دمشق وجود نداشت.
پرده دیگر
در آخرین ساعات 26 نوامبر، سوریه آماده ورود به فصل جدیدی در تاریخ شد. سلاح و آموزش از ترکیه، پول و حمایت سیاسی از قطر می آمد. کمی جلوتر، «بنیامین نتانیاهو» از توافق آتشبس در لبنان و همچنین هدف قرار دادن دولت سوریه خبر داد و گفت: «اسد با آتش بازی میکند». چند ساعت بعد، آتش بازی بزرگ «تحریر الشام» به سرپرستی «محمد الجولانی» آغاز شد. جوانی آرام که گروه های مختلف جبهه فتح شام را بسیج کرده بود تا آزادی را برای مردم سوریه به ارمغان بیاورد.
تحولات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه بر متحدان رژیم سوریه تأثیر گذاشت و فرصت بی نظیری را برای انجام این حمله فراهم کرد و ما از این فرصت استفاده کردیم.» یکی او در مورد فرماندهان ارشد می گوید: «جولانی». عملیات لغو تجاوز از 27 نوامبر در شمال غرب سوریه آغاز شد و تصرف فوری مناطق استراتژیک و پیشروی زمینی به سمت حومه حلب نشان داد که برای رسیدن به هدف نهایی کار سختی در پیش نیست.
روسیه دامنه و شدت حملات نظامی خود را افزایش داد، دولت دمشق با پیشنهادهای مالی جذاب سعی کرد ارتش را متقاعد کند که باقی بماند و ایران نیز آمادگی خود را برای افزایش حملات هوایی در ادلب به منظور تسهیل در نبرد در حماه و مخالفان نشان داد. برای کاهش فشار، نیروها مجبور شدند از حلب عقب نشینی کنند. اما ناموفق بود و جولانی با سرعتی غیرمنتظره در حلب ظاهر شد. نه اینکه ارتش نمی خواست بایستد، بلکه نمی خواست بجنگد، ارتش برای کمک به یاران جولانی اسلحه ها را زمین گذاشت. خط اول و دوم جبهه جنگ فرو ریخته بود و همه چیز به سرعت پیش می رفت.
سوریه در حال جنگ بود، بشار اسد خطر ترک کشورش را برای اولین بار در 13 سال جنگ داخلی احساس کرد. عصر جمعه 15 آذرماه سید عباس عراقچی و علی لاریجانی برای تشویق وی وارد دمشق شدند. اما خیلی دیر شده بود. ارتش سوریه سلاح های خود را زمین گذاشته و میدان نبرد را ترک کرده بود. برای سربازی که قصد جنگیدن برای وطن خود را ندارد نمی توان جنگید. سرعت تصرف تحریرالشام همه را شوکه کرد.
مسکو از اسد خواست کشور را ترک کند، اما او به این توصیه عمل نکرد. مخالفان در 200 کیلومتری دمشق بودند که عراقچی و لاوروف تصمیم گرفتند فرصتی دیگر به دیپلماسی بدهند و هاکان فیدان همتای ترک خود را برای حضور در دوحه متقاعد کنند تا “آستانه” دیگری بتواند محرک نهایی برای بازگشت اوضاع باشد. شرکای آستانه در 8 دسامبر در دوحه گرد هم آمدند تا اذعان کنند که ترکیه که در معامله تصرف دمشق بر دوش مخالفان مسلح ایستاده بود، هنوز زمان دارد تا اختلاف خود با دمشق را حل کند.
برخلاف انتظار، بیانیه مشترک سه وزیر امور خارجه امیدوارکننده بود و نشان داد که به نظر میرسد ترکیه متقاعد شده است که درهای دیپلماسی را با احتمال باقی ماندن دولت در دمشق، باز نگه دارد. با این حال، شورای مخفی آنکارا که از ایران و روسیه خواسته بود وارد میدان نشوند، اسد را متوجه شد که زمان پایان بازی فرا رسیده است.
هنگامی که دیپلمات ها در ساعت 12:00 روز 8 دسامبر به هتل خود بازگشتند، مخالفان به دروازه دمشق رسیده بودند. جایی برای اسد نیست نبود. مسکو وارد عمل شد و به مرکز فرماندهی پایگاه خود در «لاذقیه» دستور داد تا مقدمات خروج فوری اسد به روسیه را فراهم کند.
او که چاره ای جز رفتن نداشت، با بوتینه شعبان مشاور رسانه ای خود تماس گرفت و از او خواست برای نوشتن متن سخنرانی به خانه او بیاید. خیلی دیر شده بود که شعبان آمد و اسد آنجا بود نبود و فرصت سخنرانی خداحافظی را نداشت.
هنوز خورشید دمشق در روز یکشنبه 8 دسامبر (18 آذر) هنوز سحر نشده بود که رئیس جمهور سوریه رادار را در هواپیمایی که فرستنده آن خاموش بود رها کرد تا به همسر و فرزندانش که در مسکو منتظر او بودند بپیوندد. وی افزود: «من تا ساعات اولیه روز یکشنبه 8 دسامبر 2024 در دمشق ماندم و انجام وظایف خود را دنبال کردم. هنگامی که تروریسم به دمشق رسید، با هماهنگی دوستان روسی خود از آنجا به لاذقیه رفتم تا از این طریق اقدامات لازم را انجام دهم. اقدامات نظامی.»
این اولین جملاتی بود که اسد پس از خروج نهایی از دمشق گفت که تا آخرین لحظه برای کشورش جنگید. اینطور شد که فرودگاه حمیمیم شاهد عزیمت سربازانی به مسکو و تهران بود که سال ها دور از وطن خود با داعش می جنگیدند اما اکنون در انتظار سرنوشتی مشابه تاریخ بودند.
۲۷۳۰۲