امیر عباس آذرموند بانک مرکزی در شرایطی تصمیم به لغو ارز نیمایی گرفت که طی روزهای پس از این اقدام، افزایش نرخ دلار و سایر ارزهای معتبر بر بازار حاکم بود. این مهم بود زیرا هر دلار آمریکا در کانال هفتاد هزار تومان افزایش یافت. بانک مرکزی برای توضیح این وضعیت مدعی است عوامل مختلفی به ویژه عوامل سیاسی و نظامی باعث این گرانی ها شده است. با این حال، منتقدان رویکرد بانک مرکزی در این شرایط را بسیار موثر و عامل اصلی گرانی های اخیر می دانند.
در همین راستا، آلبرت بغزیان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به بازتاب آنلاین گفت: در شرایط کنونی نباید اقداماتی که تورم را تحریک می کند در دستور کار قرار گیرد، کشور ما با نرخ ارز به خوبی قادر به تنظیم امور نیست. به همین دلیل بهتر بود در وهله اول از لغو ارز ترجیحی جلوگیری می شد. بغزیان معتقد است که اقدامات سیاستگذاران موتور محرکه افزایش قیمت دلار در هفته های اخیر بوده است.
مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید.
حذف سامانه نیما از بانک مرکزی چه تاثیری بر تضعیف ارزش ریال و ثبت رکورد دلار دارد؟
شکی نیست که این رویداد موثر بود. قبل از لغو فوری سامانه نیما، هر دلار حدود 70 هزار تومان معامله می شد و پس از گذشت یک هفته از این اقدام، هر دلار آمریکا حدود 77 هزار تومان قیمت داشت. در واقع تغییرات قیمت ارز باعث شده است که قدرت ریال 10 درصد کاهش یابد.
برخی می گویند عامل تعیین کننده در این ماجرا، اقدام اخیر بانک مرکزی نیست، بلکه افزایش تنش های دیگر است. حتی بانک مرکزی وقایعی مانند شایعه پرواز یک پهپاد جاسوسی بر فراز آمریکا را به عنوان عوامل تاثیرگذار ذکر کرد. دیدگاه شما چیست؟
من فکر می کنم اقدامات اخیر بانک مرکزی نقش بزرگی داشته است. اگرچه همانطور که بانک مرکزی اعلام کرد ممکن است عوامل دیگری نیز در این حادثه دخیل بوده باشند، اما نباید تردید داشت که اقدامات بانک مرکزی نیز در این حادثه نقش بسزایی داشته است. البته این روزها تنش های نظامی و سیاسی مانند حوادث سوریه یا نزدیک شدن به دوران ترامپ وجود داشته است، اما به نظر من اقدامات بانک مرکزی نقش مهمی داشته است.
می توانید بگویید اقدامات بانک مرکزی چه سهمی داشته است؟
برای تعیین درصد آن باید محاسبات جدی انجام شود، اما به اختصار می توانم بگویم که اقدام بانک مرکزی تاثیر مضاعف بر نرخ سود بازار داشت، زیرا همزمان با چند تنش دیگر بود. اگرچه میخواهم بازتر صحبت کنم، اما نقش سیاستمدار مهم است، زیرا آمدن ترامپ یک اتفاق شناخته شده است و حادثه سوریه به تنهایی نمیتواند چنین فضایی را ایجاد کند. به خصوص که فضای اجتماعی داخلی دستخوش تنش یا ناآرامی خاصی است نبود.
من حتی پا را فراتر می گذارم و می گویم بدون این اقدام، شرایط عمومی کشور به گونه ای بود که می شد انتظار توسعه آرام و باثبات بازار را داشت.
به نظر شما روند آتی بازار ارز همچنان رو به افزایش است؟
روند کلی احتمالاً به سمت گرانی نرخ ارز است. به هر حال دولتمردان گفتند که می خواهند فاصله نیمایی و بازار را کم کنند اما هر کاری کردند نرخ ارز در بازار گران شد. به جای اینکه این فاصله را کم کنند، در نهایت سامانه نیما را حذف کردند.
اکنون می گویند با توافق بر سر قیمت گذاری ارز بین صادرکننده به عنوان دارنده ارز و واردکننده به عنوان نیاز به ارز، عرضه و تقاضا نرخ ارز را تعیین می کند. اینکه چقدر این رویکرد به صلح می انجامد را نمی توان به راحتی پذیرفت. روندی که کشور در این ماه ها به ثبت رسانده است نشان می دهد که آرامش بازار به راحتی و گاه به دست سیاستمداران از بین می رود و بعید است در روزهای آینده وضعیت بازارهای ما آنقدر باثبات باشد که گویی از ثبات می توان تبعیت کرد. از طریق قوانین بازار عرضه و تقاضا احیا شده است به طور کلی، این فرض که اگر چیزها را به بازار بسپارید همه چیز خودش را حل می کند یک ایده نادرست و غیرعلمی است.
چرا ثبات نسبی در بازار طلا وجود دارد؟
زیرا بانک مرکزی سکه های جدیدی را وارد بازار کرده است. یعنی ضرب سکه از منابع طلای کشور آغاز شده است که تا حدودی جلوی گرانی ها را در بازار طلا گرفته است. شک نکنید اثر این اقدام به مرور زمان از بین می رود و قیمت طلا گران می شود.
به نظر شما آیا کشور باید سامانه نیما را حفظ می کرد؟
فکر می کنم بهتر بود ارز ترجیحی (همان ارز معروف به دلار جهانگیری و قیمت 4200 تومان) حفظ می شد و حذف نمی شد. بازار آزاد نمی تواند بین انواع مختلف تقاضا تمایز قائل شود و نمی توان همه نیازهای جامعه را در یک بازار بالا و پایین کرد. علاوه بر این، نفت منبع درآمد عمومی است و حداقل بخشی از آن باید صرف نیازهای اولیه و دارو شود.
بازار ترجیحی چنین فرصتی ندارد؟
نه، اینطور نیست، زیرا عرضه و تقاضا باید تعیین کننده قیمت باشد. اگر کسی با واردات خودش تولید و نیاز مردم را تامین کند و این کار را با نرخ مطلوب اقتصاد ما انجام دهد، باید به ارز ارزانتری دسترسی داشته باشد. همانطور که در سال 1401 دیدیم، لغو ارز ترجیحی عموماً تأثیر چشمگیری بر بازارها دارد. حتی لغو نیمایی باعث افزایش قیمت ها در این مدت شده است.
اخیرا اتحادیه های مختلف از جمله لاستیک فروشان از افزایش قیمت خبر داده اند. آیا این زنجیره به کالاهای دیگر هم می رسد؟
بله، این بدان معنا نیست که اگر قیمت خودرو 30 درصد افزایش یافته باشد، قیمت لاستیک ثابت می ماند. با توجه به اقتصاد حساس و آسیب پذیر کشورمان نمی توان قیمت خودرو را افزایش داد اما جلوی افزایش قطعات یدکی آن را گرفت. بی شک افزایش قیمت لاستیک باعث افزایش قیمت خودرو نیز می شود چرا که با گران شدن نهاده ها نسبت به محصول نهایی جای تورم بیشتر می شود.
آیا فشار حذف ارز ترجیحی در قالب تورم کالایی خود را نشان خواهد داد؟
دقیقاً همین طور است و به همین دلیل است که چنین وضعیتی به یکباره در بازارها فرو می ریزد. من درک می کنم که وجود ارز ترجیحی نیز می تواند منجر به فساد شود، اما می توان سطح فساد را کاهش داد. لغو ارز ترجیحی اشتباه بزرگی بود که باعث شد تورم مواد غذایی بالاتر از میانگین تورم باشد.
به نظر شما آیا بانک مرکزی با وجود کمبود منابع می توانست سامانه نیما را حفظ کند؟
به نظر من می شد نیما را نگه داشت و ای کاش به جای اعلام ناگهانی این خبر در آخر هفته، کم کم آن را حذف می کردند. با این حال، فساد هنوز در کشور وجود دارد و لغو نظام پولی نمی تواند منجر به غفلت از فساد شود. فرصت طلبان و سودجویان حتی بدون نرخ ارز ترجیحی و نظام نیمایی می توانند به سودهای بادآورده دست یابند. در هر صورت بهتر بود سامانه نیما در سطح پایینی نگه داشته می شد.
چرا بانک مرکزی با این اقدام موافقت کرد؟
آنچه به نظر می رسد فشار شدید وزارت امور اقتصادی بر بانک مرکزی باشد. من معتقدم که خزانه داری نسبت به داستان خوشبین و خوشبین است و اقدامات آنها اشتباه بوده است.
۲۲۳۲۲۹