احمد زیدآبادی در کانال تگرامی خود نوشت: بعد از لبنان نوبت سوریه است؟ بحران سوریه از زمان آغاز آن در سال 2011 ابعاد پیچیده و مرموزی به خود گرفته است.
به دست آوردن یک تصویر نسبتاً روشن از وضعیت بحرانی بسیار آشفته در این کشور کار آسانی نیست. هیچ بحران کلی وجود ندارد و هر یک از اجزای آن به یک بحران جزئی مستقل تبدیل شده است.
تعداد گروه های متاثر از بحران بسیار زیاد است و ماهیت، جهت و وابستگی هر یک از آنها گاه نامشخص است. علاوه بر این، بسیاری از بازیگران منطقهای و بینالمللی درگیر بحران سوریه هستند.
از آمریکا و روسیه گرفته تا ترکیه و ایران، از قطر و اسرائیل گرفته تا مصر و عربستان سعودی، هر کدام اهداف خود را در سوریه دنبال میکنند، در حالی که اهداف هر یک در همه ابعاد و مولفههای بحران با یکدیگر منطبق یا کاملاً در تضاد هستند. این نیست
به عبارت دیگر: هیچ جهت روشنی را نمی توان تدوین کرد. ممکن است دو دولت متخاصم در مقطعی منافع مشترک داشته باشند و دو دولت دوست همزمان دارای منافع متضاد باشند.
در جنگ های کنونی بر سر حلب، مشخص نیست که آیا گروه سلفی تحریر الشام در درجه اول تلاش می کند تا از تضعیف نیروهای اسد در لبنان سوء استفاده کند یا با برخی از کشورهای درگیر در این بحران تبانی کرده است.
اگر جنبش تحریرالشام خودجوش باشد، واکنش کشورهای دیگر را به دنبال خواهد داشت و تاثیر تحرکات آن محدود می شود، اما اگر نوعی تبانی صورت گرفته باشد، سوریه با تغییرات قابل توجهی مواجه خواهد شد.