سریال «بازنده» به کارگردانی امین حسین پور، جمعه نهم آذر با انتشار قسمت یازدهم به پایان رسید. سریالی معمایی و جنایی که در ده قسمت مخاطب خود را با انواع معماها مواجه کرد و در نهایت در قسمت پایانی به بهترین شکل گره ها را باز کرد و پایانی قدرتمند داشت. ما می توانیم “بازنده” شویم. یکی بیایید آن را یکی از بزرگترین سریال های معمایی شبکه نمایش خانگی بنامیم.

به گزارش بازتاب آنلاین، پس از انتشار قسمت یازدهم سریال «بازنده»، واکنش عمومی در فضای مجازی بسیار مثبت بود و اکثر بینندگان نوشتند که از دیدن آن غافلگیر شده و لذت برده اند. بهانه ای برای پایان دادن به این سریال، نگاهی به ابعاد مختلف آن می اندازیم.

ساختار و کارگردانی خوب «بازنده» مخاطب را جذب این سریال کرد.

رهبر | امین حسین پور چند سال پیش با ساخت سریال کوتاه و متفاوت «درمانگر» به تعریف جدیدی در خلق یک اثر روانکاوانه و جنایی رسید. «درمانگر» در پنج قسمت ده دقیقه ای منتشر شد و در قسمت پایانی مخاطبان توانستند پاسخ همه معماها را کشف کنند. حسین پور در قسمت پایانی «درمانگر» مخاطبانش را غافلگیر کرد و سپس تولید سریال جدیدش «بازنده» را آغاز کرد. «بازنده» از همان ابتدا رازهای زیادی درباره کودک گمشده به مخاطب ارائه کرد. در هر قسمت مجاز است. یکی او برای شخصیت‌ها از زندگی خود تعریف می‌کرد و از این طریق ویژگی‌های هر یک از آن‌ها، سوابق، افکارشان درباره مسائل اقتصادی و احساساتشان را آشکار می‌کرد. با این روش در هر قسمت هم می توانستیم احتمال ارتکاب جنایت را در هر کدام از آنها زیاد بدانیم و هم آنها را بی گناه بدانیم. در هر قسمت، کارگردان معمایی جدید مطرح می کرد و داستان ها پیچیده تر می شد، بنابراین در قسمت های آخر فکر می کردیم که کارگردان توانایی پاسخگویی به همه سوالات و حل دقیق معماها را ندارد. حسین پور با استفاده از ویژگی های شخصیت ها، گریم، فضای صحنه، رنگ، نور و موسیقی، مفهومی مرموز، نگران کننده، پیچیده و در عین حال ملموس را خلق کرد.

سریال معمایی و جنایی
حسین پور در طراحی داستان و شخصیت های «بازنده» به خوبی عمل کرد.

اسکریپت | حالا که به پایان سریال «بازنده» رسیده ایم، می توان با جزئیات بیشتری درباره قوت فیلمنامه صحبت کرد. این سریال اقتباسی است و خطوط کلی اثر برگرفته از رمان «دختر همسایه» نوشته شاری لاپنا است. «دختر همسایه» رمان معروفی نیست و خیلی ها آن را نخوانده اند، اما نکته مهم اینجاست که بخش مهمی از ماجراها و روابط از این رمان نشات گرفته است. با این حال فیلمنامه یک سریال با فضای رمان و شخصیت پردازی های روی کاغذ کاملا متفاوت است. در سریال با شخصیت‌های کاملاً زنده و ملموسی روبرو بودیم که پیشینه و شناسنامه مخصوص به خود را داشتند و هر کدام به طور بالقوه می‌توانستند مجرم یا بی‌گناه باشند. حسین پور معادلات صحیحی را بین هر کدام طراحی کرد. او بذرهای درست و دقیقی را در طول داستان کاشت و در نهایت توانست از هر یک از آنها برای این پایان موفق استفاده کند. ثروت مادر ارگوان، قتل پدرش توسط منصور، بیماری ارگوان و قتل یک همکلاسی، مخالفت خانواده با ازدواج ارگوان و کاوه، نزدیک شدن آوا با خانواده اش و بالاخره شام ​​دیشب، همه مثل یک پازل کنار هم قرار گرفتند. ، و تصویر نهایی بدون کوچکترین ابهامی است.

سریال معمایی و جنایی
بازی های خوب یکی از نقاط قوت سریال «بازنده» بود.

بازی ها | یکی یکی از عوامل مهم موفقیت سریال «بازنده» انتخاب صحیح بازیگران و درک درست آنها از نقش ها بود. همه آنها به جز علیرضا کمالی به دو صورت شاداب، افسرده و غمگین دیده شدند. با گذشت زمان آرایش آنها تغییر می کرد و وضعیت زندگی شان خراب می شد و فرو می ریختند، چهره هایشان زردتر و بی روح تر می شد. از آنجایی که بنا به تعریف، هر یک از شخصیت‌ها می‌توانند مقصر باشند یا نباشند، هر بازیگری سعی می‌کرد به گونه‌ای عمل کند که آنها را مرموز جلوه دهد و اجازه ندهد مخاطب با آنها احساس راحتی کند. علیرضا کمالی که نقش بازپرس پرونده را بر عهده داشت، اگرچه از این جهت در جایگاه بقیه قرار نداشت، اما از همه جهات عبوس به نظر می رسید. با توجه به اتفاقات تلخی که در گذشته شغلی و خانوادگی او رخ داد، تحمل او بسیار پایین بود و در برابر از دست دادن فرزند کاملا آسیب پذیر بود. در پایان سریال وقتی زیر باران قدم زد و تلفنی گفت که حقیقت را می داند، اوج شکست این شخصیت را دیدیم.

سریال معمایی و جنایی
طراحی صحنه یکی این یکی از نقاط قوت سریال بود که به باورپذیر شدن داستان کمک کرد.

طراحی صحنه | یکی یکی از نکات مهم سریال «بازنده» صحنه نگاری و استفاده صحیح از قاب، رنگ و نور بود. طراحی خانه ارغوان و کاوه به گونه ای بود که از همان ابتدا احساس می کردیم قرار است اتفاقی در آنجا بیفتد. مدل پله ها، آسانسور و چیدمان خانه آوا این حس را بیشتر تشدید می کرد. فضای این سریال با فضای معمول سریال های پلیسی در فیلم ها و سریال های ایرانی متفاوت بود و این تفاوت علاوه بر افزایش جذابیت بصری سریال و یادآوری سریال های قدیمی خارجی به مخاطب کمک زیادی به نمایش تنهایی مردم و همچنین رمز و راز تاریخ.

سریال معمایی و جنایی
صدف اسپهبدی در نمایی از سریال بازنده

موسیقی | موسیقی سریال از همان ابتدا فضایی آتش زا ایجاد کرد. در قسمت‌های مختلف، در حالی که راز جدیدی کشف می‌شود و تمرکز روی شخصیت‌ها است، از موسیقی کاملاً مناسب استفاده می‌شود و حساسیت صحنه را بالا می‌برد. با این حال در هیچ کجا شاهد معضل بازیگری موسیقی فراتر از فضای محترقه سریال و تحمیل ترس به دل مخاطب نبودیم. انتخاب دقیق موسیقی کمک زیادی به تکمیل این فضا کرد. اگرچه در تیتراژ نام روزبه بمانی به عنوان خواننده مطرح شد، اما در هیچ مقطعی شاهد قطعه ای با صدای او نبودیم و قسمت پایانی با موسیقی خارجی به پایان رسید.

سریال معمایی و جنایی
«بازنده» پایان قابل قبولی داشت.

پایان | از آنجایی که قسمت پایانی سریال فقط امروز منتشر شد و احتمالاً بسیاری هنوز آن را ندیده‌اند، نمی‌توانیم خیلی واضح درباره پایان آن صحبت کنیم، اما فقط می‌توان گفت که بهترین انتخاب از بین گزینه‌های موجود بوده است. و تقریباً به هر سؤالی که پرسیده شد پاسخ داده شد. از ابتدا در ذهن مخاطب شکل گرفت و به آن پاسخ داده شد. با این چیدمان، حضور هر شخصیت منطقی به نظر می رسد و اکنون می فهمیم که تمرکز بر پس زمینه همه شخصیت ها کاملا ضروری بوده است.

«بازنده» به نویسندگی و کارگردانی امین حسین پور و تهیه کنندگی احسان ظلی پور با بازی علیرضا کمالی، سارا بهرامی، صابر ابر، پیمان قاسم خانی، صدف اسپهبدی، رویا جاودنیا و… در یازده قسمت از روزهای جمعه از روی پلت فرم I منتشر شد. فیلم .

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما