ما هر روز تصمیمات زیادی می گیریم، برخی با دقت و تأمل، برخی به صورت شهودی و از صمیم قلب. گاهی اوقات میخواهیم تصمیم بگیریم چه غذایی بخوریم، چه فیلمی ببینیم یا چه تیشرتی بخریم، اما گاهی اوقات وقتی کاری را در زمینه جدیدی شروع میکنید یا متوجه رفتار یک فرد ناآشنا میشوید، اوضاع پیچیدهتر میشود. محیط فرهنگی باید واکنش نشان دهد. در هر یک از این موقعیتها، کاری که باید انجام دهید در اینجا آمده است یکی بیایید دو گزینه ذکر شده در بالا را انتخاب کنیم: یا با ذهن یا با قلب. اما چگونه به این تصمیم می رسید؟
ما هر روز تصمیمات زیادی می گیریم، برخی با دقت و تأمل، برخی به صورت شهودی و از صمیم قلب. الان ساعت هفت صبح است، اما من قبلاً تصمیماتی گرفته ام. پسر چهار ماهه من ساعت 5 صبح گرسنه بود. وقتی به او شیر دادم، می خواست مثل همیشه صبح با هم بازی و آواز بخواند. اما وقتی به او نگاه کردم احساس کردم هنوز خیلی خسته است. دقیقاً نمی دانم دلیل این احساس چه بود. شاید این نگاهش بود، شاید هم نحوه حرکتش. به هر حال از شهودم پیروی کردم و تصمیم گرفتم او را ببوسم و بگذارم دوباره بخوابد. از تصمیمم راضی بودم. بعد از اینکه خودم به رختخواب رفتم، متوجه شدم که بر خلاف پسرم، خواب آلود نیستم. پر انرژی بودم بدون اینکه زیاد به آن فکر کنم تصمیم گرفتم برای نوشتن این مطلب قهوه درست کنم و از آرامش این لحظات لذت ببرم.
حالا به تصمیماتی که امروز گرفته اید فکر کنید، بزرگ یا کوچک. سپس در نظر بگیرید که آیا با بررسی دقیق یا شهودی اتفاق افتاده است. بعد از آن چه احساسی داشتید؟
این دو رویکرد تصمیم گیری (بازتابی و شهودی) با دو روش پردازش اطلاعات که در روانشناسی توصیف شده است، سازگار است. حالت اول، حالت بازتابی، عملکردی نسبتاً کند، خطی و آگاهانه دارد. به عنوان مثال، زمانی که می خواهید «24×18» را حل کنید یا زمانی که به مزایا و معایب سفر به تایلند فکر می کنید، مفید است. تصمیم نهایی معمولاً قابل توجیه است. به عنوان مثال، پس از سنجیدن گزینه های خرید خودرو، به فردی بگویید که به دلایلی تصمیم گرفتم این خودرو را بخرم و نه آن خودرو را.یکی.
روش دیگر پردازش اطلاعات، شهود، عملکردی سریع و تداعی کننده دارد. نتایج آن به صورت احساسات قلبی، ادراکات حس ششم یا شهود تجربه می شود. گویی چیزی را می دانیم بدون اینکه بدانیم چگونه آن را می دانیم. آنها همچنین ارتباط زیادی با عواطف یا احساسات فراشناختی مانند احساس درستی و اعتماد به نفس دارند. وقتی در یک رستوران تصمیم جدی می گیریم، به سادگی تصمیمی گرفتیم که احساس درستی داشت، مانند تصمیماتی که امروز صبح گرفتم.
نتایج تحقیقات من نشان می دهد که معمولاً به افراد توصیه می شود بسته به احساسی که دارند، شهودی عمل کنند. برخی شواهد نشان می دهد که تصمیم گیری (به ویژه تصمیم گیری قلبی) پاداش های عاطفی به همراه دارد.
علاقه من به این امکان تا حدی ناشی از کار من به عنوان یک روان درمانگر است. من متوجه شده ام که افرادی که با افسردگی به من مراجعه می کنند اغلب می گویند که در تصمیم گیری مشکل دارند. مشتریان همچنین گزارش می دهند که دیگر به شهود خود اعتماد ندارند. مثلاً میگویند: «قطبنمای درونی من از کار افتاده است» یا «قبلاً به حرف قلبم گوش میدادم، اما من و همکارانم در مورد این که آیا افراد افسرده دچار اختلال هستند یا خیر، به نتایج متناقضی رسیدهایم». فرآیندهای مرتبط با شهود سلامت روان آنها یا نه. برخی از نتایج نشان می دهد که افراد هنگام ترس کمتر شهودی دارند. سپس علاقه من به شهود و رفاه باعث شد تا رابطه گسترده تر بین این دو مقوله را کشف کنم.
یکی یکی از فرضیه های کلیدی این است که تصمیمات روزمره (به ویژه تصمیمات شهودی) احساس خوبی دارند. چرا باید اینطور باشد؟ اولاً، تصمیم گیری نیز باید احساس خوبی داشته باشد زیرا پس از تصمیم گیری، انرژی شناختی برای کارهای دیگر آزاد می شود. در عین حال، افراد را به اهداف شخصی خود نزدیک می کند و به همه کمک می کند تا نیازهای خود را برآورده کنند. شهود در اینجا اهمیت ویژه ای دارد، زیرا اطلاعات زیادی (از جمله سیگنال های فیزیکی، نشانه های عاطفی و اطلاعات محیطی) را در یک کل منسجم ترکیب می کند و در نتیجه به فرد کمک می کند تا تصمیمی متناسب با نیازهای خود در آن لحظه بگیرد. می تواند داشته باشد. ارضای یک نیاز معمولا احساس خوبی دارد. نکته پایانی این است که ما معمولاً تصمیمات شهودی را راحتتر از تصمیمهای انعکاسی میگیریم و مردم معمولاً چیزهایی را دوست دارند که آسان هستند (و از چیزهایی که خستهکننده و نه چندان آسان هستند بیزارند).
برای آزمایش فرضیههایمان، من و همکارانم از دانشآموزان خواستیم درباره تصمیمهایی که در آن روز گرفتهاند فکر کنند و احساس خود را قبل و بعد به اشتراک بگذارند. به طور کلی، ما متوجه شدیم که آنها بعد از تصمیم گیری احساس بهتری داشتند. و همانطور که انتظار داشتیم، این تغییر خلق و خوی ظاهری برای تصمیمات شهودی بیشتر از تصمیمات انعکاسی آشکار بود.
ما می خواستیم نتایج قابل اعتمادتری در مورد علت و معلول بگیریم، بنابراین اخیراً یک مطالعه میدانی تجربی را به عنوان ادامه مطالعه قبلی انجام دادیم که در آن بزرگسالان را به طور تصادفی تشویق کردیم تا تصمیمات شهودی یا تأملی در زندگی روزمره خود بگیرند. حداقل به مدت چهارده روز، شرکتکنندگان در پروژه ما باید هر زمان که میخواستند تصمیمی بگیرند، به صورت آنلاین به ما میگفتند، مثلاً به ملاقات دوستی برویم یا نه، چه غذایی بخوریم، یا چگونه درگیری با شخص دیگری را حل کنیم. وقتی به آنها گفتیم که تصمیم خود را شهودی بگیرند (به قلبشان گوش کنند) یا متفکرانه (با دقت و آرام فکر کنند)، تصمیم و احساس خود را با ما در میان گذاشتند.
در اینجا نیز متوجه شدیم که مردم معمولاً بلافاصله پس از تصمیم گیری احساس بهتری دارند و این بهبود خلق و خوی برای تصمیمات شهودی بیشتر از تصمیمات منعکس شده است. این تغییر مثبت در خلق و خوی پس از تصمیم گیری های شهودی تا زمان اجرای تصمیم ادامه داشت. علاوه بر این، افراد تصمیمات شهودی را رضایتبخشتر، سازگارتر با ترجیحات آنها و احتمال بیشتری برای اجرا یافتند (مثلاً تصمیم به رفتن به باشگاه پس از کار). یکی ما مکانیسم های احتمالی پشت تغییرات مثبت در خلق و خوی (تصمیم گیری) را بررسی کردیم و دریافتیم که هر چه تصمیم گیری آسان تر باشد، خلق و خوی فرد بعد از آن بهتر خواهد شد. تصمیم گیری های شهودی آسان تر از تصمیم گیری های انعکاسی بود.
در بسیاری از موارد، روده ما به ما می گوید چه چیزی در زندگی روزمره ما بهترین است، زیرا شهود در طول زمان به وجود می آید و بر اساس هزاران تجربه ای است که ما داشته ایم. هرچه در یک زمینه خاص تجربه بیشتری داشته باشیم و شهود ما در شرایط یادگیری بهتر بیشتر پرورش یابد، اعتماد به کلام قلبی مفیدتر است. این در مورد تصمیماتی که قبلاً بارها گرفته اید صدق می کند، و درست یا نادرست بودن تصمیم خیلی مهم نیست: تصمیمات روزمره مانند غذایی که می خورید، فیلمی که تماشا می کنید و پیراهنی که می خرید احتمالاً تصمیم شما را بهبود می بخشد. خلق و خوی سلامت زمانی که به طور شهودی ساخته شده است به فکر کردن. حداقل این چیزی است که نتایج تحقیقات فعلی ما می گوید.
بیایید یک مثال پیچیده تر بیاوریم. اگر بعد از تماس تلفنی احساس احمقانه ای دارید که حال همسر یا دوستتان خوب نیست، بهتر است از شهود خود پیروی کنید و به دنبال آنها باشید. احتمالاً سرنخهای زیادی به این شهود منجر شدهاند، از لحن صدای او گرفته تا مکثهای ظریف بین جملهها، سرنخهایی که بر اساس تجربه گستردهتان با این شخص برای شما معنادار شدهاند. اگر در چنین موقعیتی از دل خود پیروی کنید، هیچ ایرادی ندارد و احتمالاً احساس بهتری نسبت به اینکه بخواهید ابتدا مزایا و معایب پرسیدن در مورد وضعیت او را بسنجید، به شما کمک خواهد کرد.
البته طرف دیگر ماجرا این است که تصمیمات شهودی ممکن است چندان سازگار نباشند. مثالی از این موضوع این است که نمیدانید کدام تصمیم بهتر است، زیرا تجربه لازم را ندارید، مانند زمانی که در یک زمینه جدید کار میکنید یا زمانی که مجبور هستید به رفتار فردی در یک محیط فرهنگی ناآشنا پاسخ دهید. یک تصمیم شهودی در موقعیتی که تجربه نداریم ممکن است در لحظه حال ما را خوب کند، اما در نهایت بهتر است به گزینه های مختلف فکر کنیم و واکنش اولیه قلبی خود را با آنچه “مغز”مان می گوید مقایسه کنیم.
تمرین بالینی من نشان داده است که مزایای شهود تا حد زیادی به تجربیات قبلی و کیفیت محیط یادگیری بستگی دارد. در این زمینه این را در نظر داشته باشید یکی من یکی از مشتریانم هستم، زن جوانی که در برقراری روابط صمیمانه دچار مشکل شده است. زمانی که از مردم فاصله میگرفت، احساس امنیت میکرد، اما در عین حال احساس تنهایی میکرد. در ملاقاتهای ما معلوم شد که مادرش فردی بداخلاق است: گاهی وقتی دختر به دنبال صمیمیت بود به گرمی پاسخ میداد و گاهی او را دور میزد و تحقیر میکرد. این مشتری کم و بیش آگاهانه عادت کرده بود که دیگر نیاز خود به صمیمیت را ابراز نکند. با این درسی که دریافت کرده بود، یک احساس دائمی قلبی نیز دریافت کرده بود که او را در میان جمعیت منزوی و بی عاطفه کرده بود. پیروی از این شهود در کوتاه مدت به او احساس امنیت خوبی داد، اما در ایجاد روابط سالم و قابل اعتماد چندان مؤثر نبود. در واقع شهود او را به بیراهه کشاند.
در مواردی مانند اینها و موارد بیشماری دیگر، شهود میتواند تأثیر عمدهای بر افکار و اعمال فرد داشته باشد. شهود پتانسیل زیادی دارد، به ویژه به این دلیل که فرآیندهای ناخودآگاه پشت آن به ترجیحات و تجربیات یادگیری قبلی ما مرتبط است. در بسیاری از موقعیتهای روزمره، پاسخگویی به قلبهایمان باعث میشود در لحظه احساس خوبی داشته باشیم و گاهی اوقات خطر زیادی وجود ندارد. لطفا در چنین شرایطی به دنبال قلب خود باشید. اما در موارد دیگر، ترجیحات شخصی ما ممکن است به درستی تصمیم ما را هدایت نکند، یا ممکن است تجربیاتی داشته باشیم که درس های اشتباهی به ما داده است. گاهی اوقات بهتر است به جای تکیه بر شهود، به جنبه های مختلف موضوع فکر کنید. خوشبختانه، ما هر دو گزینه را در این شرایط مختلف داریم.
این مقاله کارینا رامیرز نوشته و منتشر شده در 23 سپتامبر 2024 با عنوان “رفتن با روده احساس خوبی دارد، اما همیشه هوشمندانه نیست” در وب سایت روان منتشر شد و اولین بار در 7 سپتامبر منتشر شد. آذر 1403 با عنوان “تصمیمات شما شهودی تر هستند یا بازتابنده تر؟” ترجمه علیرضا شفیع نسب در وب سایت مترجم علوم انسانی منتشر شد.
کارینا رمرز استاد روانشناسی بالینی و روان درمانی در دانشگاه پزشکی و سلامت پوتسدام است و مقالات مختلفی در زمینه شهود، تنظیم هیجان و آسیب شناسی روانی منتشر کرده است.
پاورقی
1
منظور از فراشناخت اندیشیدن به فرآیند تفکر و اندیشه است [مترجم].