جدیدترین «شبگرد» ساخته فرزاد موتمن با بازی امیر آقایی، روشنک گرامی، امیرحسین فتحی و مهشید افشارزاده این روزها در سینماهای کشور اکران می شود. فیلمی که روایتی کلاسیک دارد و در آن شخصیت ها داستان هایی را به یکدیگر منتقل می کنند، اما در عمل همگی یک داستان را روایت می کنند.

به گزارش اعتماد، شبگرد فیلمی است که به ما می گوید موضوع داستان و حتی روایت آنچنان مهم نیست، بلکه اصل سینما مهم است، فضایی که از تلفیق تصویر و صدا شکل می گیرد، دلیل اصلی آن است. جذابیت فیلم ها به گزارش موتمن، شبگرد فیلمی است که اول از همه از عشق به اصل سینما نشات می گیرد. آنچه مهم است فضایی است که پیش روی ماست و آن را احساس می کنیم.

به نظر می رسد علاقه خاصی به شب دارید، در بیشتر فیلم هایتان شخصیت ها شب ها پرسه می زنند و اتفاقات تحت تاثیر شب قرار می گیرد. نظر شما چیست؟

در اولین شعری که رویا در فیلم «شبهای روشن» می خواند، جمله ای وجود دارد که می گوید: داستان همیشه از دل شب شروع می شد، اما معتقدم در دو فیلم تور تمام شب و شب ماجراها اتفاق می افتد. در شب چون داستان ها رمز و راز دارند. تاریکی شب همیشه به رازها نیرو می دهد، علاوه بر این، برای من که فیلمساز ژانر هستم، شب تهران کاملا ایده آل است، مشکل گمنامی شهر در روز مشکل است. تهران و فرم آشفته این شهر عناصر ژانری فیلم را مخدوش می کند، به همین دلیل اغلب ترجیح می دهم فیلم هایم در شب اتفاق بیفتد، اما گذشته از همه اینها، به نظر می رسد بعد از ساختن شب های روشن، فیلم هایی بسازم که به نوعی در شب چون به آن عادت کردم، یا اتفاقی افتاد که باعث شد شب ها روی برخی فیلم ها کار کنم.

زمانی که مشغول تماشای شبگرد بودم به نظرم رسید که این فیلم با دیگر آثار شما همخوانی دارد. شما یکی از کارگردانانی هستید که از قوانین خاصی پیروی نمی کنید و در هر فیلمی قوانین را به هم می زنید. در این مورد کمی صحبت کنید.

شبگرد روایتی کلاسیک دارد، سه پرده با دو نقطه عطف است، البته پرده اول و آخر بسیار کوتاه است و پرده میانی بسیار گسترده ای دارد، اما از آنجایی که به شگردهای فیلم های دسته B چشم دوخته است. مخاطبانی که با این ترفندها آشنا هستند نه، ممکن است کمی تجربی به نظر برسد. شکل روایتی که مملو از داستان های کودکانه است و شخصیت ها داستان ها را به یکدیگر منتقل می کنند تا در نهایت متوجه شویم که عملاً همه داستان ها پشتیبان و تعریف کننده یک داستان هستند، شکل بسیار قدیمی روایت است، شکل سنتی روایت است. روایت و معادل آن در ادبیات فارسی. خیلی هستند، حتی در داستان های کودکانه و متل های مشابه آن را می توانید پیدا کنید، مانند دویدم و دویدم، به کوهی رسیدم، دو خانم دیدم، یکی به من آب داد، یکی به من نان داد، نان را خودم خوردم، آب را به زمین دادم و …. در واقع شبگرد چنین رمانی است.

در واقع داستان هایی جدا از هم که در نهایت به یک مسیر ختم می شوند.

رمانی که در آن شخصیت ها داستان ها را به یکدیگر منتقل می کنند، اما همه آنها در عمل یک داستان را تعریف می کنند، همانطور که این متل یک داستان را تعریف می کند، این متل می خواهد به کودکان مشاغل سنتی این کشور را آموزش دهد. اما وقتی ظاهراً همه به فیلم‌های هالیوود، کتاب‌های آشپزی سید فیلد و مدل‌های سه صفحه‌ای عادت کرده‌اند و فکر می‌کنم کاملاً مسموم شده‌اند، چه کنیم.

در گفتگویی که چند روز پیش داشتیم اشاره کردید که در شبگرد مخاطب با موقعیت های جافنگ مواجه می شود، کمی از واژه جافنگ و شکل گیری و ارتباط داستان فیلم با موقعیت جافنگ بگویید.

وقتی در میانه صحنه ای که حاوی یک رویداد جدی است، از دیالوگ های نامرتبط با موضوع استفاده می کنیم یا شروع به خلق اتفاقاتی می کنیم که با روح داستان سازگار نیست، وضعیت جفنگ را به دست می آوریم. و قبلاً در مورد سرگرم کننده بودن نوشته می شد. حالات جافنگ در سینما و ادبیات امروزی معانی کنایه آمیزی پیدا کرده است، در فیلم شبگرد. صحنه اول و صحنه آخر گرایش های کاملا متفاوت خودشان را نشان می دهند.

آیا برای رسیدن به چنین رمانی مدل خاصی در نظر داشتید؟

بلبل همان کاری را که کوئنتین تارانتینو در فیلم «ضد مرگ» انجام داد، با پلاستیک فیلم‌های اکشن درجه دو دهه 70 انجام می‌دهد.

شبگرد در اینجا از ظاهر فیلم های استثماری استفاده می کند و این پلاستیک را با آنچه در ایران به عنوان درام اجتماعی شناخته می شود مقایسه می کند و در عمل شباهت هایی بین استثمار و درام اجتماعی می یابد، به عبارت دیگر شبگرد در واقع یک طنز است و به نوعی می توان گفت طنز اجتماعی ایران است. درام ها

چند وقت پیش با یکی از منتقدان سینما صحبت می کردم، می گفت جامعه امروز ایران متاثر از فیلم های بی کیفیت است، الان ممکن است لحن فیلم شما تحت تاثیر چنین چیزی باشد؟

مدت زیادی است، عملاً نزدیک به پنج دهه یا شاید بیش از چهار دهه که نه تنها من، بلکه بسیاری از ما احساس می کنیم که عناصر انتزاعی، انتزاعی و حتی سوررئالیسم در جامعه ما وجود دارد. شکل گرفت

با این حال، نگران ارتباط مخاطب با فیلم نبودید؟

اگر شبگرد در همان سال تولید می شد و با تبلیغات مناسب اکران می شد، فکر می کنم 3-4 میلیارد می فروخت که با توجه به بودجه کم فیلم، گیشه فوق العاده بود. مخاطب اصلی جغدهای شب هستند، آنها با سینما قهر کردند و شعارشان «نه به هر چیزی که مجوز دارد» است، حالا جوانان بیشتر وقت خود را در آنجا می گذرانند و به کافه گردی می روند، پدیده ای که باعث شده است گسترش کافه ها در سطح شهر در سه چهار سال اخیر. همانطور که می بینید بسیاری از خانه هایی که بین خیابان کریم خان و خیابان فرانس از سبک وارطان ​​باقی مانده است، تبدیل به کافه شده اند. پدیده دیگری مانند محبوبیت تئاترهای زیرزمینی را دامن زده است که الان خیلی طرفدار دارد، اما من که ارتباط زیادی با جوانان دارم. می دانم که این تحریم ها بیشتر یک روحیه و روحیه است تا یک تصمیم آگاهانه و سیاسی. امیدوارم عده ای از جوانانی که می شناسم خیلی از آنها اهل سینما هم هستند عصبانیتشان را بشکنند و به تماشای شبگرد بنشینند. این فیلم برای آنها ساخته شده است، مشکل اصلی ما الان این است که شبگرد اکران می شود اما مخاطبش به سینما نمی رود.

شرایط برای فیلم های اجتماعی بسیار سخت است.

در سینمای امروز ایران، کمدی ها از یک سو و فیلم هایی که از سوی دیگر به فیلم های ارگانیک معروف شدند، تقریباً تنها فیلم هایی هستند که اکران می شوند، بسیاری از فیلمسازان دیگر به اکران داخلی فکر نمی کنند و برای آن محدودیت قائل می شوند و بسیاری از آنها. تولید فیلم در ایران آزاد است. به صورت زیرزمینی فیلم می سازند و در خارج از کشور نمایش می دهند و نسخه هایشان از طریق اینترنت برای ما ارسال می شود. فکر می کنم به تدریج نوعی سینمای ایران در اروپا و آمریکا در حال شکل گیری است و مدیریت های سینمایی مسئول اصلی این شرایط در دو دهه اخیر هستند.

قبول دارید سینمای ایران نیاز به تغییر قوانین دارد و باید بر اساس قوانین و مختصات جامعه امروزی حرکت کند؟

یا سینمای ایران تغییر خواهد کرد و تولید و اکران فیلم از این فرم به شدت بوروکراتیک و کنترل شده خارج خواهد شد و یا محدودتر می شود تا جایی که فقط در خارج از ایران به دنبال نشانه هایی از سینمای ایران باشیم، پدیده ای به نام سریال. شبکه های تلویزیونی خانگی به این شرایط بد دامن می زنند، پدیده ای که همه به اشتباه فکر می کنند مخاطب دارد، اما اینطور نیست. ترافیک دارد و دارند ترافیک می فروشند و با پول کلانی که به دست می آورند در واقع سینما را بدون مشتری می سازند در حالی که خودشان واقعا مشتری پیدا نمی کنند و فقط ترافیک می فروشند.

شما همیشه عنوان کرده اید که عاشق سینما هستید، به نظر می رسد ساختار شبات با عشق شما به سینما تعریف می شود.

من قبلا در دو فیلم سایه روشن و تمام شب با مضامینی شبیه به تم اصلی شبگرد کار کرده ام، فیلم هایی که قرار است ما را متقاعد کنند که موضوع داستان و حتی روایت آنچنان مهم نیست، جوهره سینمای جوی است. ترکیبی از تصاویر و شکل گیری صدا از دلایل اصلی جذابیت فیلم ها هستند، شبگرد فیلمی است که اول از همه نشات گرفته از عشق به اصل سینما آنچه مهم است فضایی است که پیش روی ماست و آن را احساس می کنیم.

آقای موتمن! به طور کلی بازیگران فیلمتان را بر چه اساسی انتخاب می کنید؟ فیلم های شما ترکیب های متفاوتی از بازیگران دارند.

بازیگران تقریباً مثل همیشه انتخاب می شوند، بر اساس بهترین چیزی که امکانات پروژه اجازه می دهد شکل می گیرند و البته در انتخاب آن ها باید به یک زبان مشترک با تهیه کننده و گروه سازنده برسیم.

خیلی خوشحالم که توانستم دوباره با یکی از بازیگران محبوبم روشنک گرامی در این فیلم همکاری کنم. خیلی خوشحالم که توانستم او را به سینما برگردانم و دوباره با خانم مهشید افشارزاده که سال ها با او کار نکرده بودیم ببینمش. خیلی خوشحالم که توانستم با بازیگر مطرحی مثل امیر آقایی کار کنم. خوشحالم با بازیگرانی که در سال های اخیر وارد سینمای ایران شدند و نشان دادند استعداد خوبی دارند مثل نازنین صلاح جو و امیرحسین فتحی کار می کنم.

یکی از ویژگی های فیلم شبگرد شخصیت های زیاد آن است و به نظر می رسد از بازیگران جوان جدید استفاده کرده اید.

خوشبختانه این فرصت برای ما ایجاد شد که از تعدادی از بازیگران جوانی که تازه از کلاس های بازیگری بیرون آمده اند و تجربه بسیار کمی دارند استفاده کنیم. به نظرم تجربه خوبی بود، به هر حال این جوانان باید بیایند و توصیه می کنم اگر پروژه ای در دست داریم که به این جوان ها فرصت کار می دهد، تردید نکنیم. خیلی خوشحالم که این اتفاق افتاد.

با توجه به این که فیلم های پرفروشی در ژانر کمدی دارید، آیا در یکی دو سال اخیر در دام فیلم های کمدی نیفتید؟

من هیچ وقت دنبال کننده نبودم، همیشه بدون توجه به مد و آنچه در بورس به قول بازاریاب ها وجود دارد، کار می کردم. البته وقتی همه در حال ساخت کمدی هستند، ترجیح می دهم کار دیگری انجام دهم، با اینکه در گذشته دو کمدی پرفروش داشتم، اما در چنین شرایطی ترجیح می دهم کار دیگری انجام دهم و اتفاقاً ترجیح می دهم بیشتر آزمایش کنید

و سوال آخر چرا شبگرد را زودتر آزاد نکردید؟

شبگرد باید دو سال پیش اکران می شد اما متاسفانه مسیر بسیار ناهموار و ناهماهنگی را طی کرد تا به این اکران کم و بیش محدود رسید، اما چون اهل غر زدن نیستم ترجیح می دهم در مورد آن صحبت نکنم، فیلم در حال حاضر روی صفحه نمایش

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما