بان بر ابروی٠عید از . کش ید
ه٠عید در ابروی٠یار
الف
ØÚ©Ø³ØªÙ‡ گشت Ú†Ùˆ پشت٠هلال قامتÙ
کمان٠ابروی٠یارم چو وَسمه باز
الف
مگر نسیم٠خَطَت ØµØ¨Ø Ø¯Ø± چمن بگذشت
که گ٠ل به بوی٠درید
الف
یک د
گ٠ل٠وجود٠من آغشتهٔ
الف
بیا که با تو بگویم غم٠ملالت٠دل
چرا که بی تو ندارم مَجال٠گ٠ت شَنید
الف
بهای٠وصل٠تو گر جان ب٠وَد خریدارم
الف
الف
Ú†Ùˆ ماه٠روی تو ØØØ± شام٠زل٠می‌دیدم
ØØ¨Ù… به روی٠تو روشن Ú†Ùˆ روز …
الف
به لب رسید مرا جان و برنیامد کام
به سر رسید Ø§Ù…ÛŒØØ¯ Ùˆ طلب به سر نرسید
الف
ز شوق٠روی٠تو ØØ§Ù ظ نوشت ØØ±Ù ÛŒ چند
O