به گزارش بازتاب آنلاین، روزنامه ایران نوشت: او در سال 2016 موفق شد با شکست هیلاری کلینتون، نامزد دموکرات ها، کلید کاخ ریاست جمهوری آمریکا را به دست آورد، اما مانند اکثر روسای جمهور آمریکا، نتوانست به مدت چهار گارانتی دیگر به دولت خود ادامه دهد. ماه ها در نوامبر 2020، او شکست از حزب دموکرات را پذیرفت و کلید کاخ سفید را به جو بایدن، یک سیاستمدار حاشیه‌ای دموکرات سپرد. با توجه به کارنامه رئیس جمهور جدید آمریکا در مورد ایران، به نظر می رسد ایران با اتخاذ تدابیر و برنامه ریزی برای مقابله با سیاست های خصمانه آمریکا از ریاست جمهوری دونالد ترامپ استقبال کرده است.

سیاست فشار حداکثری علیه ایران
در سال‌های اخیر، «تحریم‌ها» همواره ابزار اصلی آمریکا علیه کشورهای مختلف مخالف سیاست‌های جهانی آمریکا و شرکای اروپایی آن بوده است و جالب اینجاست که اگر دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان را با هم مقایسه کنید، این دموکرات‌ها بودند که تحریم های بیشتری بر کشورهای غیر متعهد نسبت به رقبای سنتی خود اعمال کرده اند. آنها با آمریکا ضربه زدند. با این حال، پس از پیروزی ترامپ در اواخر سال 2016، دولت آمریکا تحریم‌های تهاجمی‌تری را به‌ویژه علیه ایران، کره شمالی و ونزوئلا اعمال کرد. تشدید تحریم ها علیه صنعت نفت، نظام بانکی و قدرت نظامی ایران و البته ایجاد اختلال در مبادلات بین المللی و اقتصادی ایران با کشورهای مختلف با هدف انزوای تهران از سیاست های ضد ایرانی ترامپ بود که به عنوان «فشار حداکثری» دنبال شد. . در سال 1998 صادرات نفت ایران به کمتر از یک میلیون بشکه در روز رسید.
علاوه بر این، دونالد ترامپ در سال 2018 از این توافق خارج شد و برجام را ناقص خواند و قصد داشت محدودیت‌های بیشتری برای برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران ایجاد کند و دامنه توافق را به موشک‌های بالستیک ایران و سایر فعالیت‌های منطقه‌ای کشورمان در زمینی گسترش داد.

تمرکز بر بهره برداری از فرصت های اقتصادی ایران است
سرمایه گذاری و تمرکز بر بهره برداری از فرصت های اقتصادی ایران برای تکمیل کمپین فشار حداکثری و منزوی ساختن تهران در عرصه تجارت بین الملل از دیگر برنامه های ترامپ برای ایران بود.
با تشدید تحریم ها، دولت ترامپ نیز شروع به تسلط بر توانایی ها و قابلیت های اقتصادی ایران کرد. ترانزیت، گاز، برق و محصولات پتروشیمی حوزه هایی بودند که دولت آمریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ به آن ها نقل مکان کرد.
پروژه اتصال بنادر شرق دریای خزر به بنادر دریای سیاه به موازات مسیر ایران، ایجاد کریدور شمال به جنوب بین کشورهای آسیای میانه به موازات کریدور شمال به جنوب ایران و طراحی لازورده. مسیر موازی مسیر ایران به کریدور شرق به غرب و کریدور «IMEC» از جمله پروژه‌هایی بودند که با حمایت دولت آمریکا و تا حدودی با مشارکت مستقیم شرکت‌های آمریکایی با هدف دور زدن ایران پایه‌گذاری شدند.
خط لوله ترکمنستان – افغانستان – پاکستان – هند که به خط لوله تاپی معروف است، در دوره ریاست جمهوری ترامپ نیز توسط شرکت نفتی “یونوکال” آمریکا اداره می شد.
از سرگیری پروژه خط لوله ترانس خزر که اولین بار در سال 1996 با حمایت ایالات متحده آمریکا و پیشنهاد آن کشور مطرح شد، اقدام دیگری از سوی آمریکایی ها برای دور زدن ایران در معادلات بین المللی بود. اما با وجود مخالفت شدید ایران و روسیه، این توافق چیزی جز قابل تصور و بعید به نظر می رسد.
پیشنهاد و حمایت از طرح جایگزینی انتقال انرژی برای کاهش ظرفیت ترانزیتی ایران در تنگه هرمز و مقابله با اقتدار ایران در خلیج فارس را نیز باید به برنامه‌های ضدایرانی آمریکا در آسیا اضافه کرد.

سنگ اندازی در روابط همسایگی
زمین خوردن ایران در روابط اقتصادی با همسایگانش از جمله افغانستان و عراق را باید به فهرست بلندبالای برنامه های اقتصادی آمریکا برای انزوای ایران اضافه کرد. در این راستا می توان به تشکیل مسیرهای موازی صادرات برق در منطقه اشاره کرد.
ایران با 93000 مگاوات ظرفیت نصب شده یکی این کشور یکی از بزرگترین کشورهای تولید کننده برق در منطقه است. این مشکل ما را بر آن داشت تا تلاش های آمریکا در سال های اخیر برای جلوگیری از صادرات برق به همسایگان شرقی و غربی خود را رصد کنیم.
به عنوان مثال، پس از خروج از برجام در سال 2018 و اعمال مجدد تحریم ها بر بخش های مختلف اقتصاد ایران، از جمله صنعت نفت و گاز، دولت آمریکا همواره عراق را تحت فشار قرار داده است که دیگر به برق و گاز ایران وابسته نباشد. این فشار از زمان ترامپ آغاز شد و در دوران ریاست جمهوری بایدن نیز ادامه یافت. در این راستا، ایالات متحده از عراق خواست ضمن جستجوی جایگزینی برای گاز ایران، سرمایه گذاری در بخش برق و گاز این کشور را تسریع بخشد. بخشی از این فشار در اواخر سال 1401 پاسخ داد و در نتیجه شرکت جنرال الکتریک آمریکا در قالب قراردادی 5 ساله متعهد شد تا کلیه تأسیسات تولید برق، بهینه سازی و احداث نیروگاه های جدید را در عراق حفظ و بهبود بخشد.

شرایط مثل قبل نیست
با چنین رکوردی، دونالد ترامپ بار دیگر وارد کاخ سفید خواهد شد. البته مقابله با ایران و از سرگیری یا تشدید اقدامات انجام شده از سوی آن، یکی این یکی از مهمترین برنامه ها در آسیا خواهد بود. اما شرایط امروز تفاوت چشمگیری با سال های 2017 تا 2021 دارد، در این میان اقتصاد ایران از خروج آمریکا از برجام متحمل آسیب های قابل توجهی شد و فشار حداکثری ترامپ این آسیب را افزایش داد. تهران در سال‌های اخیر بر ایجاد تمهیدات و برنامه‌هایی برای خنثی کردن طرح‌های ضد ایرانی تمرکز کرده است و می‌توان امیدوار بود که برخلاف دوره قبلی ترامپ، خبری از آسیب‌پذیری و انزوای اقتصادی ایران نباشد.

بدون شک یکی یکی از مهمترین مصادیق خنثی سازی تحریم ها و برنامه های آتی رئیس جمهور آمریکا، فعال شدن فرصت های اقتصادی کشور در تعامل با همسایگان است. اجرای استراتژی خنثی سازی تحریم ها مستلزم فعالیت هوشمندانه در روابط اقتصادی خارجی به منظور استفاده حداکثری از فرصت های اقتصادی ناشی از تعاملات منطقه ای است. موضوعی که در دولت سیزدهم پیگیری شد و منجر به خنثی شدن طرح های ترانزیتی غرب برای منطقه شد و مهمتر از آن دستگاه دیپلماسی دولت چهاردهم به خوبی آن را درک کرد و سفرهای متعدد وزیر امور خارجه کشورمان به کشورهای منطقه و رایزنی با همتایان خارجی آن این مشکل را نشان می دهد. رئیس جمهور کشورمان تاکید کرد: ایران در تلاش است تا از ظرفیت های همکاری های بین المللی از جمله سازمان همکاری شانگهای و گروه اقتصادی بریکس حداکثر استفاده را ببرد.

به دلیل چنین تجربیاتی، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، دیروز پس از جلسه شورای دولت در جمع خبرنگاران حاضر شد و در واکنش به نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تاکید کرد: برای ایران مهم نیست چه کسی در آمریکا رئیس جمهور می شود. زیرا برنامه‌های دولت قبلاً عملی شده است و همچنین به دلیل تحریم‌های چند دهه اخیر کشور، ایران آب رفته و ترسی از گرفتن مجدد رای ترامپ ندارد.

23302

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما