باز هم انتخاب واژه ها توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسی سر و صدای زیادی به پا کرده است. این بار موضوع مربوط به کلمه پیکسل است که آکادمی گفته است از این به بعد به جای پیکسل بگوییم: «تصدانه».
آکادمی کی شروع شد؟
به گزارش «تابناک»، از اواخر دوره قاجار و حتی اوایل دوره پهلوی که ارتباط با جهان خارج از ایران افزایش یافت، کم کم واژه های بیگانه وارد زبان فارسی شد. درست مثل امروز که از کلماتی مثل پیکسل، کامپیوتر، سینما، موبایل و… استفاده می کنیم، دغدغه نویسندگان و انجمن ها و محافل ادبی، ریشه اصلی شکل گیری چنین مرکزی بود که اتفاقاً دغدغه ای بجا بود. که اگر فرهنگستان نبود دایره لغات واژگان بیگانه در فارسی بسیار بیشتر از امروز می شد.
اولین نشست رسمی «فرهنگ اول» 12 خرداد در سال 1314 در زمان نخست وزیری محمدعلی فروغی تشکیل شد. رئیس فرهنگستان اول آقای فروغی و 24 نفر از اعضای مستمر بود. یکی از یکی مهمتر: ملک الشعرای بهار، سعید نفیسی، علی اکبر دهخدا، بدیع الزمان فروزانفر، علی اصغر حکمت، محمود حسابی و… اعضای وابسته فرهنگستان اول چه کسانی بودند؟ آنها همچنین از بزرگترین نویسندگان، محققین و دانشمندان زمان خود هستند: محمدعلی جمالزاده، ابراهیم پورداود، عباس اقبال آشتیانی، علی اکبر سیاسی و…
فرهنگستان مسیری طولانی و پرفراز و نشیب را طی کرده، بارها تعطیل و جابه جا شده است، اما اکنون در ساختمانی 5 طبقه در بزرگراه حقانی، نزدیک کتابخانه ملی، جای ثابتی پیدا کرده است.
چه واژه های تایید شده ای از فرهنگستان پذیرفته ایم؟
منظور ما مردم عادی است. یعنی همه ایرانی ها. یعنی حافظه و ذهن زبانی ما یک کلمه جدید را به جای یک کلمه بیگانه می پذیرد و آماده استفاده از آن است. بیایید یک مثال از چند سال اخیر بزنیم. درست است که کلمه پیام به جای اس ام اس انتخاب شده است اما راستش را بخواهید هنوز هم خیلی ها همان اس ام اس را می گویند و از طرفی اگر اس ام اس (که اتفاقا کلمه کوتاه و زیبایی است) بگویید. ، لبخند می زنند و جواب می دهند: چقدر مودب هستی. زدی!” و حتی بیشتر منتسب به ادبیات مجریانی است که ظاهراً از اهالی کوچه و بازار جدا هستند و باید طبق یک سری قواعد زبانی صحبت کنند. کلمه موبایل به جای موبایل هم همین وضعیت را دارد. فقط برخی از ما در صحبت های روزانه خود می گوییم موبایل وگرنه در لحظه ای که عجله داریم و می خواهیم به دوستمان بگوییم که به من زنگ بزند (و نه مثلاً به شماره منزل یا محل کار). : «به موبايلم زنگ بزن» در چنين موقعيتي گفته ايد: «به تلفن همراهم زنگ بزن» تا بگويم در بحران است كه شكل ضبط شده اين كلمه زنده مي شود شاید یکی از دلایلی که تلفن همراه در مکالمات روزمره (و نه در رسانه های رادیویی و تلویزیونی و نه در پرکردن برگه های اطلاعات بانکی و اداری) رواج پیدا می کند، این باشد که یک کلمه مرکب است. از 2 کلمه تشکیل شده است، اما موبایل تنها 1 کلمه است و استفاده از آن راحت تر است.
اما انتخاب کلمات همیشه اینطور نبود. در مورد واژه دانشگاه، فرهنگستان زبان فارسی بود که واژه «دانشگاه» و سپس دانشکده را انتخاب کرد. و این دو کلمه هم در زبان فارسی و هم در ذهن ما به خوبی جا افتاده است. همونطور که کلماتی مثل: دادگستری، دادگاه، شهرداری و… لطفا اولین انتقادی که میخوای بگیری نباید این باشه که خب سالها از تایید این حرف ها گذشته و به مرور زمان همه ثبتشون کرده اند. ذهن آنها و نسل جدید هم همین را شنیده است. و او هرگز نام دانشگاه را نشنید. این یک موضوع برای بحث طولانی است …
نگاهی می اندازیم به واژه های مورد تایید فرهنگستان که کاملا در بین ما جا افتاده است و شاید خیلی ها ندانند که این واژه صحیح فارسی حاصل تلاش اساتید و پژوهشگران فرهنگستان بوده است:
اینها تنها بخشی از کلمات مورد تایید فرهنگستان و در 22 بود مرداد محمود احمدی نژاد در سال 1390 طی نامه ای خطاب به سازمان ها و نهادها گفت: «در اجرای تبصره (1) ماده 1 قانون ممنوعیت به کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه – مصوب 1375 – و ضمن اینکه ابلاغ فرهنگ لغات هشتم مورد تایید فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی از همگان و در تمامی سطوح انتظار دارد که طبق توضیحات پیوست به این موضوع توجه ویژه داشته باشند.
فهرست بلند و بلندی نیز به این نامه پیوست شده است که در آن کلمات به همان شکل ارائه شده اند. با جستجو در گوگل می توانید این نامه و پیوست آن را پیدا کنید.
آکادمی آنقدرها هم بی تاثیر نیست…
یادمان باشد وقتی انتقاد می کنیم باید منصف باشیم. درست است که فرهنگستان گاهی کلمات نچسب و دوست داشتنی را تایید می کند و ما مردمی که مجبوریم از آنها استفاده کنیم به هیچ وجه با کلمه ارتباط برقرار نمی کنیم و حتی امروز که رسانه های جمعی زیاد شده است این عدم علاقه. راحت تر اعلام می شود، اما یک سری تهمت ها را نباید باور کرد. انجام دادن
مثل اینکه گفته اند فرهنگستان تصویب کرده است به جای کروات بگوید: «آویز زینتی». یا کلمه لقمه به جای پیتزا یا کلمه دست به بوق به جای تلفن یا ماشین عمومی بزرگ به جای اتوبوس و…
این سخنان هرگز مورد تایید فرهنگستان قرار نگرفت و فقط یک شوخی یا حتی تمسخر بود که در بین مردم رایج شد.
در مورد کلمات جدید چطور؟
این روزها مانند چند ماه پیش که فرهنگستان زبان و ادب فارسی واژه جدیدی از سوی کارگروه واژه گزینی معرفی کرد، بازار جوک با آن داغ شد.
کلمه «تصدانه» جایگزین کلمه خارجی «پیکسل» می شود که به گفته نسرین پرویزی از ترکیب دو واژه «تصاویر» و «عنصر» و معادل آن «تصویر» است. ولی چون پیکسل خلاصه اون کلماته (pics+el) تبدیل به تصویر هم شده: Tasdane!
اواخر مهرماه امسال بود که خانم پرویزی کلمه ترند را به جای ترند انتخاب کرد و گفت: ترند بودن یعنی اینکه در کوتاه مدت چیزی مورد پسند مردم قرار گیرد و به همین دلیل از ترند و به نام روند ما آن را ساختیم.”
یا کمی زودتر که اعلام شد به جای کلمه چکاپ باید از معادل تست استفاده کنیم.
با این همه بودجه؟!
هر ساله بحث های زیادی درباره بودجه اختصاص یافته به فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی مطرح می شود. بودجه 1403 را ببینید:
البته گاهی از فرهنگستان گلایه می شود که بودجه خیلی کم است و حتی ما برای پرداخت حقوق اساتید مشکل داریم. بودجه هر سال با رشد خوبی روبرو بوده است. یادمان باشد که انتخاب کلمات در فرهنگستان اینطور نیست که دو سه شخصیت از اساتید بزرگ ما دور هم بنشینند و یک کلمه را تایید کنند. آکادمی گویا دارای 70 گروه تخصصی است که هر گروه بین 6 تا 8 عضو دارد و به طور خلاصه برای رسیدن به یک کلمه پروسه طولانی می طلبد. البته میزان موفقیت آن بحث دیگری است.
البته بد نیست بدانید در سال 1395 هزینه ساخت هر کلمه چه پرطرفدار و چه غیر پرطرفدار 3 میلیون و 250 هزار تومان است. حالا باید عدد امروز را محاسبه کنیم.
اما این سوال را هرگز نمی توان از ذهن ها پاک کرد که با این بودجه سنگین، فرهنگستان زبان و ادب فارسی دقیقا چه خروجی ای جز عددی و ملموس برای حفظ و توسعه این زبان و ادبیات دارد؟ وقتی ما مردم عادی خوشحال باشیم که چنین بخش مهمی از بودجه صرف چنین آکادمی می شود، چه اتفاقی می افتد؟
به راستی برای ساخت کلمه به جای پیکسل با استفاده از کلمه عربی تصویر و ترکیب آن با یک کلمه فارسی دیگر که در نهایت به تاسدانا منتهی می شود چقدر بودجه باید صرف کرد؟ عجیب نیست اگر بپذیریم گاهی استفاده از عقاید و حرف های مردم عادی جامعه خیلی بهتر عمل می کند و نیازی به بودجه نیست.