به گزارش بازتاب آنلاین خبرگزاری بازتاب آنلاین؛ در یک حادثه نادر در زندان فریدونشهر در حالی که همه چیز برای اجرای حکم اعدام یک قاتل آماده بود، اتفاقات غیرمنتظره ای این روند را متوقف کرد. زمانی که ولی امر قصد داشت اهرم اجرای حکم را بکشد، اهرم به درستی کار نمی کرد و در این شرایط، محکوم به بیهوشی سقوط می کرد و در نهایت پرونده قتل به شکل دیگری بسته شد.

تحقیقات این پرونده جنایی به سال 1394 برمی گردد که در فریدونشهر در استان اصفهان بین چند عشایر درگیری رخ داد. این افراد که از قدیم با هم آشنا بودند و حتی رابطه فامیلی دوری داشتند، بر سر چرای دام هایشان اختلاف داشتند. روز حادثه که گاو یکی وارد زمین هایی از طرف دیگر شدند، دو دسته از عشایر در مقابل هم قرار گرفتند.

این درگیری ها به سرعت بالا گرفت و مردم شروع به زدن با چوب و چوب کردند. در همین حال، یکی او از پهلو به شدت مجروح شد و روی زمین افتاد. بقیه با دیدن وضعیت وحشتناک او دست از جنگ برداشتند و او را از بالای کوه به جاده بردند تا به بیمارستان برسانند. متاسفانه مرد جوان ساعتی بعد در بیمارستان جان باخت.

پس از این حادثه، عامل ضربات مهلک مقتول دستگیر و پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان اصفهان به قصاص محکوم شد. این فرد اظهار داشت که قصد کشتن مقتول را نداشته و ضربات ناخواسته وی باعث مرگ وی شده است. او و خانواده اش تلاش کردند تا رضایت دم داران را جلب کنند، اما آنها اعلام کردند که هرگز رضایت نخواهند داد و قاتل باید انتقام بگیرد. با تصویب حکم قصاص در دیوان عالی کشور، شمارش معکوس برای اجرای حکم آغاز شد.

حدود شش سال پس از قتل، قاتل در زندان فریدونشهر به دار آویخته شد. ماموران یگان اجرای احکام برای جلب رضایت بزرگان دم تلاش کردند و پیش از آن نیز بزرگان قومی با آنها صحبت کرده بودند اما این تلاش ها نتیجه ای نداشت. در لحظات پایانی در حالی که محکوم را با پاهای لرزان به چوبه‌دار می‌بردند و طناب به گردنش می‌پیچید، پدر مقتول به سمت جلو دوید و اهرم را کشید اما در اتفاقی شگفت‌انگیز اهرم کار نکرد. . این در حالی است که محکوم به قصاص ناگهان بیهوش می شود و پزشک حاضر در صحنه اعلام می کند که با این شرایط امکان اجرای حکم وجود ندارد. لذا اجرای حکم متوقف شد.

مشکلات فنی در آخرین لحظات اجرای حکم باعث شد والدین در تصمیم گیری برای انتقام دچار تردید شوند. مذاکرات جدید برای بخشش قاتل از سر گرفته شد. با اینکه از بخشش قاتل می ترسیدند و اعتراف می کردند که بخشش خون پسرشان سخت است، اما در نهایت پس از تلاش فعالان صلح با دریافت دیه موافقت کردند. آنها شرط کردند که این باج صرفاً از طریق قاتل و خانواده اش تأمین شود و هیچ کس دیگری نمی تواند به آنها کمک کند. در نتیجه خانواده قاتل مجبور شدند خانه کوچک خود را بفروشند و بستگان وی برای تامین مبلغ دیه همکاری کردند تا این پرونده که با تلخی آغاز شده بود با پایانی شیرین به پایان برسد.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما