فریدون جیرانی و علیرضا داودنژاد به مناسبت سالگرد ترور داریوش مهرجویی پست هایی منتشر کرده اند. جیرانی به سردردهای همیشگی مهرجویی از توقیف و سانسور فیلم هایش اشاره کرده و غم او را با سال های پایانی زندگی غلامحسین ساعدی مقایسه کرده است. علیرضا داودنژاد با انتشار ویدئویی گفت که بعد از آن شب که در اولین اکران فیلمش مقابل دوربین نشسته و با عصبانیت فریاد می زند، مهرجویی دیگر همان مهرجویی نیست. وی ایجاد بنیاد جایزه مهرجویی را کمترین کاری برای این کارگردان بزرگ دانست.

به گزارش بازتاب آنلاین، در روزهای اخیر بسیاری از کارگردانان، بازیگران و چهره های مطرح سینما درباره داریوش مهرجویی و خدماتی که او به سینمای ایران ارائه کرده، نوشته و گفته اند. صحبت های فریدون جیرانی و علیرضا داودنژاد از بهترین هاست.

فریدون جیرانی در سالگرد قتل فجیع داریوش مهرجویی و وحیدا محمدی فر با انتشار پستی با انتشار عکسی از زندگی داریوش مهرجویی درباره آخرین عکسی که از او دیده است، نوشت: جمعه گذشته، 20 مهرماه، 20 مهر، بی بی سی. پخش مستندی از داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی فر با نام «الماس در گردنه لامینور» این فیلم توسط حسن صلاح جو مجری برنامه فیلم با مدت زمان تقریبی یک ساعت و بیست دقیقه ساخته شد تماماً در سال 1401 در سفر مهرجویی و همسرش به پاریس، آخرین تصویری بود که تا جمعه شب از مهرجویی دیدم از شرایط جامعه ای که در آن زندگی می کند خسته از سانسوری که در دو دوره برای فیلم هایش رخ داد.

داریوش مهرجویی از زمان ساخت فیلم «گاو» با ظلم نظام مواجه شد.

جیرانی درباره مشکلاتی که مهرجویی در زمان اکران فیلم هایش با آن مواجه شد، نوشت: «گاو از سال 47 تا 27 بهمن 48 در انتظار نمایش عمومی بودند. «دایر مینا» از 53 تا 23 فروردین 57 نمی تواند به صورت عمومی نشان داده شود. «مدرسه ای که رفتیم» از سال 59 تا 69، «بانو» از سال 69 تا 76 و «قرن» که اصلاً در سینماها نمایش داده نشد. به این سال‌ها انتظار برای اکران فیلم مهرجویی، باید سانسورهای گاه و بی‌گاه فیلم‌های او را هم اضافه کنیم که در برخی موارد معنای آنها را تغییر داده است.»

وی درباره این سانسورها توضیح داد: از نوشته ای که در ابتدای فیلم «گاو» گذاشتند و زمان فیلم را به پایان تحمیلی «اجاره نشین ها» منتقل کردند که مفهوم فیلم را تغییر داد. فیلمی که جمعه شب دیدم مهرجویی دوبار گریه کرد. یکی دراز کشیدن روی تخت در فضایی نیمه تاریک. یکی مهرجویی بعد از صحبت از ساعدی که برای پاک کردن اشک هایش دست از حرف زدن برداشت، شاید در همان لحظه مهرجویی یاد مقاله آوارگی افتاد. مقاله ای که ساعدی در اواخر عمر نوشت. مقاله ای که به قول جواد مجابی زمانی نوشته شده بود که از قبل تصمیم گرفته بود با شراب خواری و عصبانی شدن از دنیا و خانه به خانه خود را نابود کند. مهرجویی باید در این لحظه اشک از پایان زندگی ساعدی و مرگ او در آوارگی در 50 سالگی یاد کرده باشد. مهرجویی در آن لحظه که برای ساعدی گریه کرد، از پایان زندگی خود و پایان تلخی که این دو دوست و همراه این دو نابغه داشتند خبر نداشت. یکی در تئاتر و ادبیات و دیگری در سینما و ادبیات.

فریدون جیرانی و علیرضا داودنژاد با انتشار پست هایی درباره داریوش مهرجویی و قتل فجیعش گفتند و نوشتند.
جیرانی تغییر پایان بندی «اجاره نشین ها» را ظلم به داریوش مهرجویی می داند.

علیرضا داوودنژاد اثر مهم داریوش مهرجویی را با اولین عمل پیوند قلب در جهان مقایسه کرد و در ویدئویی که منتشر کرد گفت: مهرجویی بزرگ قلب زندگی ایران را با پیکر سینمای ایران پیوند داد. گرمای زندگی ایرانی، مصنوعی و طبیعی نبودن، یکی یکی از مسائل مهمی بود که مهرجویی به ایران آورد.

وی درباره تحقق آثار مهرجویی توضیح داد: ما در تاریخ سینمای ایران فیلم های روستایی زیادی داشته ایم، اما روستای گاو متفاوت بود، نفس می کشید و زنده بود، مهرجویی بزرگ به سینمای ایران انگیزه داد. هالو، چمن‌هایش در وسط اتوبوس و رسیدنش به تهران و آن باغ حاشیه شهر و ماجراجویی‌هایش واقعاً برایم تعجب‌آور بود و شاید شعله سینما همان‌جا در دلم روشن شد.»

فریدون جیرانی و علیرضا داودنژاد با انتشار پست هایی درباره داریوش مهرجویی و قتل فجیعش نوشتند و گفتند.
داریوش مهرجویی در کنار حسن قلی زاده سر صحنه فیلم مستاجران

وی همچنین درباره آثار درخشان مهرجویی و دلایل این موفقیت گفت: روایت، شخصیت پردازی، گریم، طراحی لباس، طراحی صحنه، انتخاب لوکیشن، نور، صحنه پردازی، بازیگری، رفتار گفتاری، تنوع لحن، کادربندی، نمی توان نادیده گرفت. تدوین، آهنگسازی، هارمونی، صداگذاری، موسیقی، میکس و از همه مهمتر تنوع و تعداد فیلم های برتر در کارنامه این مرد بزرگ: گاو، مستر هالو، دایره مینا، اجاره کنندگان، هامون، پری، سارا، لیلا، میکس میهمان مامان و… او انسان دوستی اصیل بود و هر کدام از این شخصیت ها را ساز و کاری می دید. خودش، یک موجود فردی، یک انسان، یک هنرمند.

وی همچنین درباره مشکلات پیش روی مهرجویی توضیح داد: خب افرادی که شخصیت پر جنب و جوش و خلاقی دارند معمولا در محاصره سازمان ها هستند، من شبی که فیلم بزرگ مهرجویی را دیدم جلوی دوربین نشسته بود و گردن پیراهنش را تکان می داد واقعا نگران بودم. گفتن “بیا منو بکش، البته بعدا اومد تا درستش کنه، ولی به نظر من این مهرجو دیگه اون مهرجوی قدیم نیست.”

فریدون جیرانی و علیرضا داودنژاد با انتشار پست هایی درباره داریوش مهرجویی و قتل فجیعش گفتند و نوشتند.
داودنژاد معتقد است که باید بنیاد جایزه مهرجویی ایجاد شود.

وی خواستار در نظر گرفتن بنیاد جوایزی برای مهرجویی گفت: یک چیز مطمئنم این است که او گنجینه ای برای سینمای ایران به جا گذاشت و با هر فیلمی که ساخت سطح همه رشته های سینمایی سینمای ایران را بالا برد، به امید انجمن کارگردانان. یا انجمن فیلمسازان و… دور هم جمع شدند تا پایه ای برای جایزه داریوش مهرجویی ایجاد کنند، ما هر سال به فیلم هایی که گرمای انسانی زندگی ایرانی را دارند، جایزه می دهیم “من فکر می کنم این کمترین کاری است که باید برای این مرد بزرگ انجام دهیم.”

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما