مارکوس کراسوس؛ ثروتمندترین مرد رم که بزرگترین اشتباهش «حمله به ایران» بود.

مارکوس لیسینیوس کراسوس، معروف به “ثروتمندترین مرد روم” در سال 115 قبل از میلاد به دنیا آمد. در روم ایبریا (اسپانیا کنونی) به دنیا آمد. فاصله نسبی این منطقه از شهر رم باعث شد تا از ناآرامی های سیاسی ایتالیا که به نوعی به شکوفایی آن کمک می کرد، بگریزد.

به گزارش فرادید؛ مرد جاه طلب از ثروت خانوادگی خود برای تأمین مالی ارتش برای یک ژنرال رومی به نام لوسیوس کورنلیوس سولا استفاده کرد و در ازای آن سولا در طول فتوحات کراسوس سرزمین های زیادی را در سرزمین های فتح شده به کراسوس داد.

سارد باستان را به کراسوس نسبت می دهند

ثروتمندترین مرد رم

این دارایی ها هسته اصلی ثروت رو به رشد کراسوس را تشکیل می دادند. اما فقط همین نبود; مورخان می گویند که کراسوس با سرمایه گذاری در مشاغل مختلف، از جمله گمانه زنی املاک و مستغلات و دستیابی به املاک و مستغلات بحث برانگیز و مورد مناقشه در رم، ثروت خود را بیشتر افزایش داد. به نقل از پلوتارک، یکی یکی از روش‌های کراسوس برای افزایش ثروتش این بود که ساختمان‌های آسیب‌دیده از آتش را به قیمت ناچیز خریداری کرد، سپس آنها را بازسازی کرد و به سود قابل توجهی فروخت.

دارایی‌های عظیم کراسوس به زودی شامل ساختمان‌ها و املاک متعددی در سراسر رم می‌شد که او را به چهره‌ای غالب در بازار املاک پایتخت تبدیل کرد. ثروت زیاد کراسوس او را قادر ساخت تا کمپین های سیاسی مردانی را که با به قدرت رسیدن به او پاداش می دادند، تامین مالی کند. به این ترتیب کراسوس ثروتمندترین مرد رم شد.

کراسوس در مقابل اسپارتاکوس

کراسوس مانند هر رومی ثروتمندی به شدت درگیر تجارت برده بود. در حالی که با برخی از بردگان برجسته با احترام نسبی رفتار می شد، اکثر بردگان از شرایط کاری بسیار سخت رنج می بردند و مجبور به کار در معدن یا کشتی های پارویی در نیروی دریایی روم می شدند. این سوء استفاده ها و بی عدالتی ها در نهایت به چندین شورش بردگان منجر شد یکی یکی از بزرگترین و خطرناک ترین شورش ها، شورش برده گلادیاتور به نام اسپارتاکوس بین سال های 73 تا 71 قبل از میلاد بود. قبل از میلاد

مارکوس کراسوس؛ ثروتمندترین مرد رم که بزرگترین اشتباهش «حمله به ایران» بود.

موزاییکی رومی که نبردهای گلادیاتورها را به تصویر می‌کشد

پس از اینکه اسپارتاکوس و تعداد فزاینده بردهایش توانستند چندین شکست بزرگ را به رومیان وارد کنند، در نهایت سنای روم تصمیم گرفت مارکوس کراسوس را برای مدیریت شورش منصوب کند. کراسوس با استفاده از این فرصت نادر، نیروی بزرگی متشکل از ده لژیون را جمع آوری کرد، بیشتر سربازان را از ثروت شخصی خود تأمین مالی کرد و شخصاً آنها را فرماندهی کرد. در سال 71 ق.م. در سال 300 قبل از میلاد او موفق شد اسپارتاکوس را شکست دهد و بکشد، اما در نهایت بیشترین اعتبار این پیروزی به طور رسمی به ژنرال دیگری به نام پومپیوس رسید که توانست بقیه شورشیان را سرکوب کند و به نبرد پایان دهد.

دولت سه نفره اول

کراسوس که دارای ثروت و ارتباطات زیادی بود اما هنوز افتخارات نظامی قابل توجهی نداشت، برای تحقق جاه طلبی های خود به دنبال متحدانی بود. برای این منظور، او با ژولیوس سزار و پومپه قراردادی منعقد کرد که به عنوان اولین سه گانه یا “نخستین سه گانه” در تاریخ ثبت شد.

حدود 60 پ.م. در سال 300 قبل از میلاد، این سه ژنرال قدرتمند اولین سه گانه را تشکیل دادند، یک اتحاد غیررسمی با هدف دور زدن اختیارات سنا و پیشبرد جاه طلبی های شخصی خود. ثروت کراسوس این سه نفر را قادر ساخت تا کمپین های سیاسی خود را تأمین مالی کنند و موقعیت های کلیدی در ساختار دولت روم را برای خود و اطرافیانشان تضمین کنند. همراه با ثروت کراسوس، قدرت نظامی سزار و رهبری کاریزماتیک و اعتبار نظامی و نفوذ سیاسی پومپیوس باعث تقویت این اتحاد شد. این سه نفر با هم قصد داشتند چشم انداز سیاسی رم را بازسازی کنند و جهان روم را بین خود تقسیم کنند. این اتحاد به کراسوس فرصتی داد که او برای شکوه نظامی نیاز داشت. فرصتی که در نهایت منجر به سقوط او شد.

کراسوس در برابر اشکانیان

در سال 53 ق.م. در سال 400 قبل از میلاد، کراسوس لژیون‌های رومی را به سمت بین‌النهرین هدایت کرد، که با میل شدید به شکوه نظامی و حسادت به دستاوردهای نظامی سزار (مانند فتح فرانسه) و پومپه (مانند پایان دزدی دریایی در مدیترانه) حسادت می‌کرد. هدف او فتح امپراتوری ایران بود که در آن زمان توسط اشکانیان یا اشکانیان اداره می شد. پیروزی بر چنین رقیب قدرتمند و ثروتمندی می‌توانست کراسوس را افتخار بی‌سابقه‌ای به ارمغان بیاورد و او را از پومپه و سزار مشهورتر کند.

سرانجام در تابستان 53 پ.م. لشکرهای او در نزدیکی شهر باستانی حران با رزمندگان ایرانی درگیر شدند. اما نتیجه این نبرد افتخاری نبود، بلکه شکستی شرم آور بود که در تاریخ روم بی سابقه بود.

کراسوس که معتقد بود ارتش اشکانی ضعیف و بی نظم است، به سرعت و مستقیم حمله خود را به مرزهای امپراتوری آغاز کرد و با عجله از فرات گذشت. اما آنچه او به عنوان “بی نظمی” ارتش ایران می دید، در واقع قدرت آن بود. لژیون های کراسوس عمدتاً از پیاده نظام سنگین تشکیل شده بودند و برای مقابله با حملات سریع کمانداران اشکانی مجهز نبودند.

کمانداران سواره نظام اشکانی با تکنیک حمله ناگهانی و عقب نشینی های ساختگی رومیان را غافلگیر کردند. کراسوس شکل خود را برای مدتی حفظ کرد و پیش بینی کرد که تیرهای کمانداران اشکانی در نهایت تمام شود. اما طرفین شتر با محموله های متعدد آوردند تیر آنها با خود سلاح هایی آوردند که به تیراندازان اجازه می داد از صبح تا شب به طور مداوم به لژیون های رومی حمله کرده و تیراندازی کنند. رومی ها با وجود اینکه متحمل تلفات سنگین (از جمله پسر کراسوس) شدند، موفق شدند تا شهر هاران عقب نشینی کنند.

مارکوس کراسوس؛ ثروتمندترین مرد رم که بزرگترین اشتباهش «حمله به ایران» بود.

نقاشی قرن شانزدهم که اعدام کراسوس را با طلای مذاب به تصویر می کشد

ایرانیان به فرماندهی سرداری به نام سورنا شهر را محاصره کردند و احتمالاً کراسوس را در حالی که قصد فرار داشت، کشتند و سر او را به دربار پادشاه اشکانی فرستادند. همانطور که پلوتارک مورخ رومی گفت، در این نبرد 20000 رومی کشته و 10000 نفر از آنها اسیر شدند. ایرانی ها فقط چند صد نفر را کشتند.

بر این اساس، داستان های مختلفی در مورد چگونگی کشته شدن کراسوس وجود دارد یکی یکی از معروف ترین آنها این است که ایرانیان ابتدا او را اسیر کردند و سپس طلای مذاب را به عنوان نمادی از عطش بی پایان او برای ثروت در دهانش ریختند.

پلوتارک نیز این را در نقل قول کرده است یکی از جشن های دربار ایران که سر کراسوس را به پادشاه ارود دوم اهدا کردند، یکی او از بازیگران نگاه کرد و این سطور از یک نمایشنامه یونانی را خواند:

ما از کوه می آییم

یک شاخه تازه بریده به قصر آوردیم.

باسن شگفت انگیز

ظهور و سقوط مارکوس لیسینیوس کراسوس برای همیشه یک داستان هشدار دهنده باقی ماند و در تاریخ ثبت شد. هشداری درباره عواقب بد جاه طلبی، حسادت و غرور.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما