معمولاً یا به طور کلی می گویم زیرا افراد زیادی هستند که با این روند مخالف هستند. یعنی خیلی پیش آمده که در فیلم یا سریالی از این دست، در موقعیت دردناک یا وحشتناکی قرار می گیرید و موسیقی آرام آرام جریان پیدا می کند و خلاف جریان است که این هم یک استراتژی است. مرز بین موسیقی فیلم ها و سریال های پلیسی و اکشن نسبتاً باریک است. در اکشنهایی مانند «24» یا «فرار از زندان» به طرح شخصیت اصلی، داستانهای هیجانانگیز پیرامون او، نقشههایی که میکشد و سرعت سریع داستان بیشتر توجه میکنید. در چنین فضایی، نیاز مخاطب به انگیزه مستمر، تدوین و تولید ریتم موسیقایی سریع و همزمان است که تصاویر را تا گوش او همراهی کند. با این حال، نسخه ای وجود ندارد که دقیقا بگوید موسیقی در یک سریال معمایی، پلیسی یا جنایی چگونه باید کار کند، چه فضایی باید داشته باشد، بهتر است یا نه. شاید تنها عنصری که بتوان قاطعانه آن را دستکاری کرد، تاثیرگذاری بر مخاطب در لحظات خاص باشد و بس! برای واضح تر شدن این بحث، چند نمونه را یادآوری می کنم. به عنوان مثال موسیقی نمونه های موفق موسیقایی در سریال های خارجی مانند گمشده، فراموش نشده، شرلوک یا مدل های قدیمی آن پوآرو، ناوارو، کارآگاه و رکس یا مدل های ایرانی آن کارآگاه علوی، سورنخ، پست شیر و غیره که موسیقی شبیه به آن است. موسیقی یکدیگر؟ فکر می کنم پاسخ روشن است! هیچکدام حتی اتاق هایشان یکی نیست سرنخ یک موسیقی کاملا سنتی/ایرانی داشت و Lionskin یک بخش مدرن/راک داشت. ناوارو یک موسیقی عاشقانه غمگین و پوآرو یک موسیقی پاپ/کلاسیک عالی داشت. «گمشده» یک موسیقی اکشن و «شرلوک» یک موسیقی ارکستر ملودیک داشت. بنابراین، نسخه واحدی از موسیقی این سبک وجود ندارد.
پیام آزادی در بازده به عنوان آهنگساز به همان عنصری متوسل شد که در بالا به آن اشاره کردیم، یعنی تأثیرگذاری بر مخاطب در لحظاتی خاص. او در راستای فضای سریال که در فضایی شبه نوآر می گذرد، با توجه به اینکه نقش مستقل عمده ای به آن نداده، موسیقی را صددرصد در خدمت داستان قرار داد. آهنگساز آگاهانه قصد نداشت ملودی های خاطره انگیزی خلق کند که روح مخاطب را در موسیقی تسخیر کند. بلکه برعکس وفاداری خود را به تاریخ با قدم به قدم جلو بردن داستان نشان داد. یکی یکی از ویژگی های مهم موسیقی بازنده را باید در پیشگویی های موسیقی شناخت. موسیقی آزادی یک ملودی نیست، بلکه در سکانس های خاصی مخاطب را برای اتفاقی که در لحظات بعدی رخ می دهد آماده می کند. به طور خاص نماهای گمشده به گونه ای طراحی شده اند که در بسیاری از موارد با مکث و ظاهر بازیگران اتفاق می افتد، حتی حرکات آهسته آنها، فضای خانه یا خیابان با جزئیات زوم می شود و موسیقی در آن وجود دارد. تمام این لحظات، اما موسیقی قرار نیست نمایشی باشد، بلکه به همراهی برای روشن کردن روحیه مخاطب تبدیل شده است. تاکید آزادی بر سازهای زهی و ریتم های تند یکی از مواردی بود که به طور موثر مخاطب را به وجد آورد.
در موسیقی تم، علاوه بر ظاهر لوگوی بازنده، موسیقی حاوی ملودی و رمز و راز با ریتم مناسب سریال های مرموز است. این آهنگساز با بیش از 15 سال سابقه در عرصه موسیقی فیلم، صدای غم را در کنار هیجان و صداهای تنفسی گنجاند. هم غم والدینی که فرزندانشان مفقود شده اند و هم زندگی خصوصی کارآگاه اصلی. در تیتراژ به عنوان آهنگ جلوی قطعه بازنده می توانید فضای انتظار، شک، غم و هیجان را همزمان احساس کنید. در حالی که هنوز برای قضاوت درباره موسیقی Loser که تنها سه قسمت از آن پخش شده است، خیلی زود است، شاید بهتر بود آهنگساز هویت کمی متمایزتر از شناسه صوتی فیلم و همچنین شناسه ویدیوی فیلم را برای موسیقی خود در نظر بگیرد. سریال، به خصوص فیلمبرداری آن، منحصر به فرد است
۵۷۵۷