محمد سعید مقصودی; رسانه در ساختار سیاسی و فرهنگی خود یکی از واژه‌های جدید است و می‌توان آن را به هر گزاره‌ای تعبیر کرد که حرف، پیام، دیدگاه یا خبر را منتقل می‌کند. اساسا رسالت رسانه انتقال معناست، به همین دلیل کارشناسان کارکرد اصلی رسانه را ارتباط می دانند.

در زبان انگلیسی این کلمه در مقابل کلماتی مانند medium و media قرار می گیرد.

از سوی دیگر، قوانین موضوعه به دلیل تخصصی و مطالبه گری بودن، چالش های زیادی در مبحث تعلیم و تربیت برای جامعه دارد. زیرا هر قاعده و ماده حقوقی علاوه بر نص ظاهری دارای تفاسیر تخصصی و علمی است که درک تمامی جوانب آن را برای عموم مردم مشکل می کند.

اما این موضوع خاص (تدریس قوانین موضوعی) در هیچ دوره تاریخی به راحتی قابل طرح نبوده و با چالش های زیادی روبرو بوده است. زیرا برای تبیین قوانین و مقررات جامعه، قوای حاکم باید مسائل و مصائب مختلفی از جمله مقاومت فئودالی و بازی های سیاسی در برابر احکام قانونی، بی سوادی یا کم سوادی اکثریت مردم و عدم تدوین را در نظر می گرفتند. و یکپارچگی قوانین که خود شکاف بیشتری ایجاد می کند. از قبل بین حکومت مرکزی و توده مردم و گاه شورش یا انقلاب های اساسی جهانی می شد.

با گذشت زمان و ورود به عصر رنسانس فکری- صنعتی، ایدئولوژی های جدیدی در عرصه تعامل قانونگذار و عموم مردم پدید آمد، زیرا رشد و افزایش رسانه های مکتوب زمینه ساز تعالیم حقوقی اساسی از سوی حاکمان شد. به نفع حاکمان) و تحصیل اکثریت. جامعه تا حدودی هموارتر شده بود.

اما این مورد با خطرات زیادی همراه بود. زیرا اولاً همه رسانه ها تحت کنترل مطلق دولت ها نبودند، ثانیاً رسانه های مکتوب آن زمان کمتر به تعامل با دولت علاقه داشتند و بنابراین کار آموزش قوانین همیشه کند و با لکنت پیش می رفت. تا پایان قرن نوزدهم، با اختراع تلویزیون (به عنوان رایج ترین و قدرتمندترین رسانه تصویری)، انقلابی شگرف در تمایل دو سویه مردم و دولت به بحث قانونمندی و آموزش دکترین های حقوقی مطرح شد.

در مورد تولد یک مفهوم حقوقی و نیاز مبرم آن به رسانه، باید گفت: «در ابتدا جامعه احساس نیاز به قانون در نظام حقوقی (مثلاً قوانین پیشگیرانه در مورد اسیدپاشی، جرایم کلان اقتصادی، رایانه ای می کند. جرایم و مرتبط با هوش مصنوعی..) این قوانین از طریق طرح های قوه مقننه یا لوایح قوه مجریه در قوه مقننه مطرح می شود، کار کارشناسی روی آن انجام می شود، چکش کاری می شود و در نهایت به تصویب مجلس می رسد. و با امضای رئیس جمهور و پس از سپری شدن مهلت قانونی کل جامعه نافذ است.

حال تصور کنید رسانه ای برای تبیین، تفسیر و آموزش قوانین مصوب به شهروندان عادی وجود نداشته باشد و هرکس از دید خود قانون را اجرا کند، چه بی نظمی پیش خواهد آمد؟

در این مرحله است که نقش تعاملی رسانه ها با نظام مقننه مشخص می شود و قوه مقننه و قوه مجریه باید با تعریف برنامه ای مدون و هدفمند با رسانه ها به ویژه رسانه های تصویری (تلویزیون) همکاری کنند. .

بار دیگر باید اشاره کرد که در عمل تا حدودی چنین کنش ها و تعاملاتی بین این عناصر صورت می گیرد، اما باید دید مشکل از کجاست که هنوز بسیاری از قوانین به درستی آموزش، تحلیل و تفسیر نمی شوند؟!

هر از چند گاهی شاهد پخش برنامه های ترکیبی (به عنوان برنامه کارشناسی) یا فیلم و سریال از رسانه های تصویری هستیم که هر کدام می خواهند گوشه ای از قوانین و مقررات را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم آموزش دهند، اما در واقع موفق نمی شوند. این کار را انجام دهید و قوانین اشتباه را رعایت کنید. یا از قبل آموزش دیده اند …. فلان مسئول یا کارشناس در برنامه گفت و گو محور اعلام می کند که اگر فردی گواهینامه نداشته باشد و تصادف کند، قتل عمدی کرده است / در برنامه بهمنی ادعا می شود که اگر زنی قصد طلاق و پایان زندگی مشترک را دارد، مهریه رد می شود/ در سریال تلویزیونی بازیگری خطاب به بازیگر مقابلش می گوید: چند بار طبق قانون تو را چوبه دار می گذارم/ در یک مینی سریال خاص، فردی با یک سند در دست به ایستگاه پلیس محلی می رود و قصد دارد آزاد شود. یکی از سوی اهالی محل / قاضی دادگاه بدوی در صحنه ای از یک فیلم تلویزیونی حکم یک سال حبس تعزیری را صادر و تاکید کرد که این حکم قطعی است (با حرکت کلیشه ای ضربه به چکش) / در قطعی لیسانس کسی که بهش میگن وکیل با قسامه فرق داره و سوگند نمیدونه…

و ده ها اشتباه فاحش دیگر که در مدت زمان طولانی در قالب برنامه های آموزشی و فیلم ها و سریال های تلویزیونی به نمایش گذاشته شده است.

اما بحث آموزش و دریافت آموزش (به ویژه آموزش دروس حقوقی) موضوع ساده و بی اهمیتی نیست و آسیب و تخریب آموزش های غلط بسیار بیشتر از عدم آموزش است. گاهی برای از بین بردن احتیاط یک آموزش غلط در اذهان عموم، دانش پژوهان و کارشناسان فنی باید روزها و ماه ها تلاش کنند تا با ارائه دکترین ها و تعریف کارگاه های تخصصی، تأثیر آن آموزش غلط را از بین ببرند.

به همین دلیل رسانه ها به ویژه رسانه های تصویری (به ویژه تلویزیون) باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از پخش برنامه هایی با رویکرد آموزشی یا نادرست قانونی انجام دهند.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما