گروه اندیشه: خط مشی در ادامه معرفی مطالب در چاپ های گذشته، مقاله تأخیر در بزرگداشت هزارمین سالگرد خواجه نظام الملک را معرفی کرد. خلاصه این مقاله به شرح زیر است:

تصور کنید که یک دانشگاه جهانی در حوزه علوم سیاسی تاسیس شده و قرار است هر کشوری رساله ای در مورد فرهنگ خود تهیه کند تا به مخاطب ارائه کند. ماکیاولی از ایتالیا آمده است، رساله صلح دموکراتیک کانت از آلمان، لویاتان هابز از انگلستان، روح مونتسکیو از فرانسه آمده است و خلاصه هر کشوری یک رساله ملی معروف در سطح جهانی ارائه می دهد. بی‌تردید «نماینده ایران» رساله‌ای است فارسی زبان در سنت رئالیسم و ​​محافظه‌کاری و برگرفته از تجربیات کتابی است که ادامه حکومت ایرانشهری است و در آن بیشتر فرمول‌های سیاسی رعایت شده است. این رساله مختص ایران است و شکل و محتوای ادبیات خسروانی را در آن می توان ردیابی کرد.

امسال مصادف با هزارمین سالگرد تولد خواجه نظام الملک طوسی، سیاستمدار، نویسنده و نویسنده ایرانی است و در ادامه سعی می کنم با اشارات فراوان و آگاهانه به بیانات بزرگان، سبک حکومت او در ایران را بشنوم. از سیرال ملوک و از او واژه ها، مفاهیم، ​​روش ها و فنون ایرانی را بیاموزید. با نگاهی به جملات این تحقیق به یاد بیاورید و با افتخار بگویید که هزاران سال پیش با فرهنگ مدنی خواجه نظام الملک طوسی توانسته اید فارسی بخوانید، بفهمید و از آن استفاده کنید.

نظام الملک می نویسد: «و برای پادشاه یا حکم خدا راهی نیست که این کتاب را داشته باشد و بداند، مخصوصاً در این روزگار که مردم آن را بیشتر بخوانند، در امور دینی بیدارتر می شوند و بیشتر. “بهتر است آنها با دوستان و دشمنان و نحوه انجام کارها روبرو شوند. اموال و معاملات و احوال لشکر و رعیت باید برایشان روشن شود و هیچ چیز در کل کشور از دور و نزدیک از کثیر و اندک پوشیده نباشد.

واقع گرایی در مشوره نامه های ایرانی، بیان واقعیت مملکت داری و کنار گذاشتن ایده ها، توهمات و شعارها را تا حد امکان ممکن کرده است. در جایی که جامعه سیاسی وجود دارد، آزادی و برابری برای همه مردم امکان پذیر نیست، نابرابری و سلسله مراتب اجتماعی و نیز وجود دو طبقه از حاکمان و حاکمان واقعیت دارد. بنابراین نخبگان همیشه حکومت می کنند و حاکمان برای به دست آوردن قدرت از ابزار دینی، حقانیت مردم، اجماع اشراف، رسانه ها و تبلیغات، خشونت و قدرت و شانس استفاده می کنند. در ذهن ایرانشهری، نخبگانی که همه پادشاهان محلی را شکست دادند و توانستند به طرز ماهرانه ای حکومت متمرکز تشکیل دهند، به عنوان نشانه ای از خدا ممنوع و از سوی خداوند متعال شناخته می شدند.

نظام الملک می نویسد: خداوند متعال در هر عصر و عصری. یکی او را از مردم انتخاب کن و به هنرهای ملکوتی و ستوده آراسته و مصالح دنیا و آرامش بندگان را ببند و در فساد و هرج و مرج و آشوب ببند و هیبت و عظمت را در دل و چشم مخلوقات بگستران. تا عدالت در حق مردم اجرا شود. آنها می خواهند وقت خود را صرف کنند، آنها می خواهند در امنیت باشند و می خواهند دولت زنده بماند.

اگر قیصر عادل است همه باید برای او دعا کنند و خداوند او را یاری دهد تا چنان به حکومت خود ادامه دهد که حکومت ایرانشهری شاخص های عینی داشته باشد. یعنی اگر نان به مردم بدهد و دستان عدالتش برای بقای کشور به آسمان دراز شود، به حکومت ادامه خواهد داد. این اصل عرفی به حدی اهمیت دارد که در اندیشه سیاسی ایران، عملکرد و اجرای وظایف خاص حکومت از اولویت بالاتری نسبت به اعتقادات اعتقادی و دینی برخوردار است. به یک معنا، آنچه که حاکم باور دارد، مهم نیست، بلکه شکل و نتیجه حکومت اوست. موسی از خدا خواست که فرعون طاغوتی را نابود کند و هر چه دعا کرد چیزی نیفتاد. خدا او را مخاطب قرار داده است، هزاران نفر بر سر سفره او نشسته اند و شما یک نظام دولتی وابسته به وظایف او دارید. اگر از بین برود چه اتفاقی می افتد؟

متن کامل این مقاله را می توانید در ویرایش نهم بخشنامه بخوانید.

216216

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما