تابلوی «جبهه انقلاب» روی دست بنیادگرایی رادیکال!

عصر ایران؛ سروش بامد نه در صحبت های اخیر آقای حداد عادل و نه در نوشته‌های پس از انتخابات کاهان، یا اصطلاح «جبهه انقلاب» را نمی‌شنویم یا کمتر در مورد طیف، حزب و جناح‌های مربوط به آن‌ها، چون فقط لازم است که یک ضد انقلاب (!) رئیس‌جمهور شود. در حالی که رهبری فرمان او را امضا کردند و او را با صفات فراوانی تجلیل کردند.

سیاست منتقدان البته باید گفت “خوب است، اما با افراد بد زیادی احاطه شده است!” اینها احتمالاً “افراد بد” نیز هستند: عارف و ظریف، عبدی و آذری جهرمی. که در این کشور وزیر بوده اند و یا طبق قانون روزانه در رسانه های داخلی فعالیت دارند.

به هر حال می توان گفت که بنیادگرایی رادیکال ایرانی با بحران نامگذاری جدیدی مواجه است، زیرا یکی از ویژگی های این گروه این است که در هر دوره نام جدیدی برمی گزیند و حاضر نیستند با نامی مانند احزاب ریشه دار شناخته شوند. جهان و فقط آنها عنوان “دولت در سایه” را دوست دارند و در سایر امور پیشقدم هستند.

در دهه 60 علیرغم حمایت صریح امام خمینی از دولت مهندس موسوی، از آنها به عنوان جناح راست یا جناح بازار یاد می شد، هرچند در مورد خود این تعبیر را به کار نمی بردند.

پس از رحلت رهبر فقید انقلاب و تغییر فضای سیاسی و همچنین حذف تدریجی جناح چپ و به اصطلاح «خط امام» از حکومت، جناح راست تحت عنوان «پیروان» وارد عمل شد. خط امام و رهبری» و احزاب و تشکل های سنتی مانند موتلفه و جامعه روحانیون مبارز را شامل می شد. می خواستند به نفع خود لقب «نسب امام» را مصادره کنند.

با پیروزی سید محمد خاتمی که از اندیشه های چپ گذشته فاصله گرفته بود و با ظهور راست های جدید که خود را با ادعای عدالت خواهی معرفی می کردند و حوصله نصایح بزرگان را نداشتند. جناح راست مشتاق تصرف مواضع قدرت بود، این تقسیم شاید به دو جناح چپ و راست تقسیم شد. نبود و به ابتکار روزنامه جامعه دو دوره برای اصلاح طلبان و اصولگرایان معرفی شد. اولین نماد البته سید محمد خاتمی، رئیس جمهور پیروز دوم است خرداد سال 76 بود و دیروز دوم جناح راست با دو شمایل علی اکبر ناطق نوری رئیس مجلس پنجم و محمد یزدی رئیس قوه قضائیه که مورد حمایت آیت الله مهدوی کنی دبیر کل جامعه روحانیت مبارز بودند. جامعه و آیت الله علی مشکینی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.

البته شخص آقای خاتمی مدتهاست که برای ایجاد حساسیت از به کار بردن عنوان «اصلاح طلبان و اصلاح طلبان» خودداری کرده و در پاسخ به یک روزنامه نگار خارجی در پای دیوار چین بود.

از آن زمان به بعد اصلاح طلبان به این عنوان شناخته شدند و نتیجه این شد که آنها به سنتی و رادیکال تقسیم می شوند و البته گروه اخیر ترجیح می دهند از عنوان مترقی استفاده کنند نه رادیکال، اما از آنجایی که شکی نبود. در مورد اصلاح طلبی

اما هر بار اقتدارگرایان با نامی ظاهر شدند و از سال 84 به بعد اصطلاح اصولگرایی به کار رفت و از این هسته نئوبنیادگرایی نیز پدید آمد. وقتی احمدی نژاد به هر دو پشت کرد به دنبال عناوین دیگری رفتند و طرفداران مصباح یزدی عنوان «جبهه پایداری» را برگزیدند.

در سال های اخیر در آستانه هر انتخابات با نامی جدید ظاهر شده اند و جمنا و شانا (شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و پشتیبانی نیروهای انقلاب) حاصل این تغییرات است.

اما کیهان و حسین شریعتمداری دست از اقتدارگرایی و تصفیه زدند و اصلاح طلبان را از دایره انقلاب خارج کردند و جناح راست و اصولگرایی را جبهه انقلاب نامیدند.

به نظر آنها انقلاب یک حرکت مستمر است و باید دائماً مردم را اصلاح و جابجا کند و نیروهای جدید جذب کند.

با پیروزی مسعود پزشکیان نام خود و جنبششان را در انتخابات چه بگذارند؟ اگر جبهه انقلاب هستند، آیا رئیس جمهوری اسلامی ایران ضد انقلاب است؟!

دقیقا یک ماه پیش و 7 تیر در سال 1403 بود که کاهان گزارش داد پزشکیان رئیس جمهور مستقر نوشت: او با گروهی با سابقه بد وارد میدان شد و با جورج سوروس هم پیمان شد!

اخیراً: برخی از رهبران و همدستان شورش و تعدادی از افراد شرور که ده ها سند مسلم پادوا و وابستگی آنها به دشمنان جموری اسلامی را در اختیار دارند، در اختیار یک نامزد هستند. [پزشکیان] حمایت کردن.

این در حالی بود که شورای نگهبان صلاحیت رئیس شورای اسلامی را برای سه دوره و نایب رئیس اول از سال 92 تا 1400 را رد کرده بود و در آن زمان شریعتمداری مدعی صلاحیت شد. پزشکیان آنها هم موافق نبودند.

با این حال، کاهش شدید مشارکت رای دهندگان منجر به تغییر سیاست های پاکسازی شد و انتخابات سرنوشت دیگری داشت.

حالا کیهان و شریعتمداری نمی دانند پزشکیان چه باید کرد آیا می توانید عالی ترین مقام کشور بعد از رهبری و دولت جدید جمهوری اسلامی را خارج از جبهه انقلاب معرفی کنید؟ هنر این گروه این است که خود را محک حق و باطل معرفی کنند و حالا چه ربطی به عنوان «جبهه انقلاب» دارند؟!

آی تی یکی دولت سایه نامی برای خود گذاشته است و به آن می گویند جبهه انقلاب. باز گلی به جمال موتلفه که به نام خودش کار می کند.
با حمایت صریح رهبری رئیس جمهور و تاکید بر حمایت دولت پزشکیان بدنه جبهه انقلاب دیگر کارساز نیست و دفعه بعد باید با عنوان دیگری ظاهر شوند. چون نمی تواند باشد پزشکیان انقلابی باشید آنها هم خواهند بود!

پس از درگذشت روحانیونی چون مهدوی کنی، مصباح یزدی و محمد یزدی، هیچ روحانی برجسته ای بالاتر از آنها نیست و چهره های کمتر شناخته شده ای مانند آقای میر باقری بیشتر با جبهه پایداری ارتباط دارند.

این در حالی است که برخی از روحانیون ارشد – خاتمی و روحانی، ناطق نوری و سید حسن خمینی – عقب مانده اند. پزشکیان عاقبت و کائنات نمی توانند آنها را از خط مقدم انقلاب دور کنند. یکی یکی از دلایل عدم استفاده از عنوان مالکیت، علاقه خاص به خلع ید است. تا زمانی که دلالان در انتخابات سال 74 از پرچم ایران استفاده کردند، آنها هم به پرچم ایران علاقه داشتند، در حالی که قبلاً می گفتند این چیزها ملی است. رسانه انحصاری رادیو و تلویزیون هم اکنون به عنوان رسانه ملی نیز شناخته می شود.

لقب «دختران انقلاب» را از تظاهرکنندگان حجاب اجباری گرفتند و در تجمع اخیر در ورزشگاه آزادی که نتوانستند آن را پر کنند. از انقلاب». راهپیمایی دختران انقلاب.

اصرار بر کلمه انقلاب یعنی دیگران را ضد انقلاب جلوه دادن و گفتن: برای ما بجنگید. اما با پیروزی پزشکیان و بازگشت اصلاح طلبان به قدرت برای تکرار اتهامات دیروز بیش از پیش نگران کننده شده است. فردی که کیهان و شریعتمداری او را به وابستگی به جورج سوروس متهم می کنند، چهره محترم رئیس جمهور و معاون اول جدید رئیس جمهور است و در صورت پیوستن وی به پاستور، مورد استقبال هر دو قرار می گیرد.

کیهان نوشت: «احتمال پیروزی جنبشی که در گذشته دشمنان خارجی اسلام و انقلاب را شکست داده، بسیار کم است». آنها خود را مصداق اسلام و انقلاب می دانند و حالا چاره ای ندارند جز اینکه بگویند هستند پزشکیان خوبه و اطرافیانش خوبن! حداد عادل نیز در تلویزیون گفت: اگر خودش کابینه را ارائه کند خوب است، اما اگر لیست دیگران را ارائه کند بد است!

این در حالی است که از او مشورت می خواستند و وقتی احمدی نژاد رئیس جمهور شد، خیلی ها به او پیشنهاد دادند و او به تدریج آنها را برکنار کرد و نیروهای خودش و مشایی را پشت سر گذاشت!

همانطور که اصلاح طلبان در قالب احزاب مختلف جبهه اصلاحات را تشکیل دادند و علیرغم موفقیت های مستمر انقلابی خود را جبهه انقلاب ندانستند، اصولگرایان و اقتدارگرایان نیز باید همین نام را برای خود انتخاب کنند، چرا که عنوان جبهه انقلاب هیچ است. موثرتر به یک دلیل ساده اگر پزشکیان و تیم او و دولتش زیر نظر جبهه انقلاب تعریف می شود. چرا با او رقابت کردند و اگر نه یعنی مخالف انقلاب هستند؟!

چتر رهبری در همه قوا گسترده شده است و کیهان و حسین شریعتمداری دیگر نمی توانند انقلاب و اسلام و نظام را منحصر به خود بدانند چرا که اکنون جمهوری اسلامی ایران رئیس جمهوری به نام مسعود دارد. پزشکیان. او که یک ماه پیش از او گفتید با سابقه بدی وارد میدان شد و با جورج سوروس صهیونیست هم پیمان شد و رهبری جمهوری اسلامی ایران او را صادق، دانا و آگاه توصیف کردند.

مشارکت بالای رای دهندگان منجر به انتخاب یک کاندیدای کیهانی نمی شود و مشارکت کم رای دهندگان امنیت ملی را تهدید می کند.

شاید تنها راه حل این باشد که آقای شریعتمداری در دوره بعدی کاندیدای ریاست جمهوری شود و به جای جبهه انقلاب کیهان و حسین شریعتمداری را همفکرشان کنند یا همه بد هستند و فقط ما خوب هستیم یا بر اساس خیانت است. ، در صورتی که خلاف آن ثابت نشود.

خلاصه کیهان و حسین شریعتمداری به در و دیوار می زنند و دولت را نمی فهمند. پزشکیان چه باید کرد چون نمی تواند ادعای حمایت از نظام جمهوری اسلامی را داشته باشد و با حکومت جمهوری اسلامی وارد جنگ شده است!

تو برای خودت ماموریت داری تا می توانید به کمیته فنی و سیاسی پزشکیان از او دور می‌شوند و امید پایگاه اجتماعی را از بین می‌برند و این واقعیت را نادیده می‌گیرند که 17 میلیون رأی‌دهنده از او ناامید شده‌اند. از شریعتمداری و جلیلی حمایت نخواهند کرد. به خاطر مخالفتت بهش رای دادی!

از این منظر آنها هم دچار سردرگمی هستند چون سیاست رسمی نظام افزایش مشارکت است و در این سه سال با پاکسازی این رسوایی و سپردن امور به افراد کم تجربه ای که هر دو می خواهند آنها را تغییر می دهند شرایطی ایجاد کرده اند. .

روزنامه مبارزه با فساد چشم بر پرونده پای بش و حکم زندان وزیر فقید رئیس جمهور سابق می بندد و به این و آن گیر می کند!

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما