“سنگ در جیب من” شنیده می شد

به گزارش خبرگزاری «بازتاب آنلاین»، ادیمی نویسنده الجزایری مقیم فرانسه و در میان مهاجران آفریقایی زبانی دوستانه دارد و در تمام نوشته هایش به بیان ساختار فرهنگی و زیستی کشورش در بیان روایت های زیبا و روانی می پردازد. در داستان هایش . این باعث می شود که زبان مشترک و جهانی برای مردم کشورش باشد.
ادیمی مانند دیگر نویسندگان آفریقایی قلم زیبا و جملات عمیقی دارد و راحت و صمیمی می نویسد، گویی مخاطب مقابلش نشسته و با او صحبت می کند. ادیمی در منطقه‌ای بزرگ شد که نسل‌کشی و تبعیض نژادی در آن رخ داد و بنابراین داستان‌های او تأثیر چنین مسائلی را بر اکوسیستم کشورش منعکس می‌کند.
داستان این رمان حکایت ترس و امید یک دختر جوان الجزایری مهاجر ساکن فرانسه است. دختری که سعی می کند با رهایی از بافت سنتی فرهنگی و زیستی الجزایر دنیای جدیدی را برای خود بسازد، اما خانواده و تفکر زیستی سنتی اش او را رها نکردند و قبیله اش را مانند ریشه درخت در آغوش گرفتند.

راوی داستان دختر جوانی است که در آستانه 30 سالگی قرار دارد و چند سالی است که در فرانسه زندگی می کند. زمانی که مادرش از ازدواج خواهر 26 ساله‌اش خبر می‌دهد، زندگی او با چالش جدی مواجه می‌شود و این تماس نگرانی‌هایی را درباره ماهیت ماجرا ایجاد می‌کند. او بین سوابق فکری و شخصی خود و حقیقت زندگی در وطن خود درگیری را تجربه می کند و این سوال را مطرح می کند که آیا زندگی خود را در مسیر درستی قرار داده است یا نه.

نویسنده کوشیده است نشان دهد که چگونه تفکر سنتی به ویژه در مورد ازدواج در جوامعی مانند الجزایر که ریشه در باورهای قومیتی مردم دارد، وضعیت شغلی، تحصیلات و استقلال دختر را نادیده می گیرد. خانواده راوی فقط نگران مجرد بودن دختر هستند و به او می گویند اگر تنها بماند و تنها بمیرد چه اتفاقی می افتد؟ از سوی دیگر ذهن دختر با دوگانگی حقیقت زندگی در دنیای مدرن و حقیقت زندگی درون خود و انتخاب راه درست برای ساختن آن مواجه می شود و در نهایت این دوگانگی با روایتی طنز و تلخ به پایان می رسد. آن کتاب.
شایان ذکر است که نسخه فیزیکی این کتاب دارای ترجمه نیز می باشد آذر نورانی توسط انتشارات نیستان هم اکنون در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.

22057