عصر ایران ؛ مصطفی داننده – یکی از مسائلی که این روزها ذهن مردم را به شدت درگیر کرده، حضور بی‌شمار مهاجران افغان در سطح شهرهای مختلف ایران است. این حضور به‌ویژه در روزهای تعطیل بسیار پررنگ می‌شود و گاهی شهروندان ایرانی احساس می‌کنند که به افغانستان سفر کرده‌اند.

دلیل این مهاجرت گسترده به ایران نیز معلوم است؛ به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان برای بسیاری از مردم این سرزمین غیرقابل باور بود و آن‌ها نمی‌خواستند زیر سلطه این حکومت دگم و افراطی زندگی کنند. آسان‌ترین راه برای این مردم ستم‌دیده، حضور در ایران بود. کشوری همسایه که به راحتی می‌توانستند با عبور از مرزهای خاکی به آن برسند و نیازی به آویزان شدن از چرخ هواپیما نبود.

اما سوالی که در این میان مطرح می‌شود این است که با این حجم از مهاجران چه باید کرد؟ آیا باید به آن‌ها اجازه داد به راحتی به ایران بیایند و زندگی کنند، یا مسیر را بر آن‌ها بست و سخت‌گیری کرد و اجازه نداد هر روز جمعیتشان در شهرهای ایران بیشتر شود؟

به خاطر همسایگی و از نظر انسانی، ایران موظف است پذیرای برخی از مهاجران افغانستانی باشد. بالاخره آن‌ها شرایط سختی برای زندگی دارند و باید به آن‌ها کمک کرد. اما همین همسایگی نباید باعث شود تا ایران پذیرای میلیون‌ها افغان باشد که می‌توانند زندگی مردم را دچار تغییر کنند.

آمارها از حضور ۵ میلیون و حتی ۸ میلیونی افغان‌ها در ایران خبر می‌دهند که این آمار بسیار تأمل‌برانگیز است و نشان می‌دهد باید هرچه زودتر فکری به حال این مسئله کرد. نیازی به اختراع دوباره چرخ نیست؛ بسیاری از کشورها این مسیر را پیموده‌اند و می‌شود با الگو برداری از آن‌ها، این مسئله را حل کرد.

سه راه ساده پیش روی ایران و به ویژه وزارت کشور دولت مسعود پزشکیان است. به نظر می‌رسد یکی از اولین کارهایی که وزیر کشور آینده باید انجام دهد، مدیریت مهاجران افغانستانی است. امیدوارم رئیس‌جمهور منتخب فردی را انتخاب کند که توانایی مدیریت بحران‌های اجتماعی را داشته باشد.

راه اول این است که مرزهای ایران و افغانستان به‌طور جدی محافظت و مدیریت شود. بستن مرزها می‌تواند کمک شایانی به مدیریت مسئله افغان‌ها در ایران داشته باشد. تا زمانی که مرزها باز باشند و مردم افغانستان بتوانند به راحتی از آن عبور کنند، مشکل همچنان پابرجاست.

راه دوم این است که ایران باید سقف پذیرش مهاجران افغانستانی خود را اعلام کند. جامعه ایران توانایی پذیرش چه تعداد مهاجر را دارد؟ اگر این مسئله مشخص شود، تنها افغان‌هایی که دارای ویزای ایران هستند می‌توانند در کشور بمانند و دولت موظف است به آن‌ها خدماتی ارائه دهد که به شهروندان خود ارائه می‌دهد. مهاجران قانونی افغانستانی نباید با هیچ تبعیضی روبرو شوند. در حال حاضر بسیاری از مهاجران ایرانی که به صورت قانونی در خارج از کشور زندگی می‌کنند، از شرایط برابر با شهروندان کشور پذیرنده برخوردار هستند.

راه سوم، شناسایی افغان‌های غیرقانونی است که در ایران زندگی می‌کنند. بسیاری از آن‌ها کار دارند، شرکت ثبت کرده‌اند و حتی خانه خریده یا اجاره کرده‌اند. این افراد باید شناسایی و مدیریت شوند. چگونه؟ ایجاد کمپ‌های مهاجرتی می‌تواند به مدیریت آن‌ها کمک کند. آن‌ها با زندگی در کمپ‌ها، درخواست اقامت در ایران می‌دهند. اگر درخواستشان پذیرفته شد، می‌توانند با توجه به سقف پذیرش در ایران بمانند و در غیر این صورت باید به کشور خود بازگردند یا به کشور دیگری بروند.

این سه راه جزئیات بیشتری دارد که در بسیاری از کشورها در مورد پذیرش مهاجران غیرقانونی اجرا می‌شود. هیچ کشوری در جهان درهای خود را به روی مهاجران غیرقانونی اینگونه باز نمی‌کند.

حضور این مهاجران می‌تواند تبعات منفی بر اقتصاد ایران داشته باشد. هم‌اکنون بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی به دلیل ارزان بودن کارگران افغان و همچنین بیمه نکردن آن‌ها، به دنبال استفاده از این افراد هستند. کارگران عمدتاً غیرماهر و بی‌سواد که تنها به دنبال یک جای خواب و حقوق ساده هستند.

در این میان مسئله جرم و جنایت هم وجود دارد. در این یادداشت کوتاه نمی‌شود به همه مسائل پرداخت، اما یکی از مهم‌ترین تهدیدهای حضور مهاجران غیرقانونی که هیچ اطلاعاتی از آن‌ها وجود ندارد، افزایش جرم در جامعه است.

تنش‌های اجتماعی که اکنون در جامعه شاهد آن هستیم و واکنش‌های تند مردم به حضور مهاجران، نشان‌دهنده عدم مدیریت درست این مسئله در سال‌های اخیر بوده است. اگر نمی‌خواهیم این مسئله به یک بحران بزرگ تبدیل شود، باید هرچه سریع‌تر مسئله مهاجران افغان حل و فصل شود.

اگر دست روی دست بگذاریم، علاوه بر مشکلات فرهنگی و اجتماعی نسل جدید و قدیم، باید شاهد تنش‌های بیشتری میان مردم و مهاجران باشیم. متاسفانه، همین روزها نیز برخوردهای شدید برخی از مردم با افغان‌ها را شاهد هستیم.

در پایان باید به این نکته اشاره کنم که ما با افغان‌ها اشتراکات دینی و زبانی داریم و به یک حوزه تمدنی تعلق داریم و این زمینه سازی نزدیکی ما با آنها می‌شود. حتی نمی خواهیم بگوییم همه فرصت های شغلی را اشغال کرده‌اند زیرا در برخی از مشاغل فقط آنها داوطلب انجام هستند، بحث اصلی این یادداشت و دغدغه‌ای که امروز مردم با آن سروکار دارند بر سر تعداد و نسبت جمعیتی و ثبت اطلاعات هویتی‌شان است که می‌تواند مشکل ساز شود.

 

منبع:عصرایران

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما