اخبار روز

اساتید غیرمتعهد را تهدید می شناسند/ اخراج اساتید زن کمتر صحبت می شود/ اخراج ها را به دلیل عدم پذیرش جامعه تکذیب می کنند.

سیمین کاظمی، پزشک و جامعه شناس می گوید: درباره اخراج اساتید زن کمتر صحبت می شود زیرا اساتید زن کمتر فرصت اعتراض و جلب توجه رسانه ها را به وضعیت خود دارند اساتید کمتر توجه می کنند. در نتیجه، اخراج ها تا حد زیادی ساکت بود. با توجه به تعداد کمتر استادان زن اخراج شده، باید توجه داشت که تعداد اساتید زن در دانشگاه ها به طور کلی به طور قابل توجهی کمتر از مردان است و زنان در هیئت علمی بسیار کمتر از مردان پذیرفته می شوند.

به گزارش بازتاب آنلاین از آن زمان شهریور زمانی که در سال 1401 به بهانه مرگ مهسا امینی اعتراضات در ایران آغاز شد، موجی از اخراج اساتید دانشگاه در کشور آغاز شد. اگرچه این اخراج‌ها گاهی اوقات در اغلب موارد تعلیق، کاهش حقوق، عدم تغییر وضعیت یا بازنشستگی اجباری صورت می‌گیرد تا به عنوان اخراج نامیده نشود، اما تعداد آنها به حدی است که ممکن است چنین باشد. یکی وی اخراج اساتید را یکی از مهم ترین چالش های وزارت علوم دانست، به ویژه اینکه برخی منتقدان این تعداد اخراج را موج سوم انقلاب فرهنگی عنوان کردند. اخیرا برکناری زهرا موسوی، دختر زهرا رهنورد و میرحسین موسوی نیز خبرساز شد. به همین بهانه به سراغ سیمین کاظمی، پزشک، جامعه شناس و عضو مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی رفتیم و از وی درباره تاثیر این اخراج ها بر وضعیت دانشگاه ها جویا شدیم. وضعیت اساتید زن و آینده این اساتید زن در دولت چهاردهم.

به گفته برخی از کارشناسان حوزه آموزش، در سه سال اخیر (بعد از دهه 60 و ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد) وارد موج سوم انقلاب فرهنگی شده ایم. نظر شما در مورد این موضوع چیست؟

پس از پاکسازی در دهه 60، روند جذب استاد و پذیرش دانشجو نیز تغییر کرد، به طوری که دیگر نیروهای منتقد و مستقل اجازه ورود به دانشگاه را نداشتند. اهمیت موج دوم و سوم تطهیر در این است که بر افرادی تأثیر می گذارد که از نظر سیاسی و مذهبی در طول جذب و پذیرش خود شناخته شده بودند. علاوه بر این، پاکسازی‌ها در دهه‌های اخیر همواره انجام شده است، اما در برخی مقاطع تاریخی مانند سال‌های 2008 و 1401 میلادی این پاکسازی‌ها افزایش یافته است.
موج اخیر پاکسازی ها پس از اعتراضات اجتماعی سال 1401 آغاز شد. دلیل آن هم بی تفاوت نبودن دانشگاه نسبت به این اعتراضات و همدردی با تظاهرکنندگان بود. دانشگاه از بدو تأسیس، آگاهی بیدار جامعه ما و یکی از کانون های فکری ایران بوده است که در موقعیت های تاریخی نشان داده است که علیرغم همه کنترل هایی که بر آن اعمال شده، به مسئولیت اجتماعی و تعهد خود واقف است. اما برخی می خواهند که دانشگاه نهادی تحقیرآمیز و مطیع قدرت باشد و چشمان خود را ببندد و در برابر تحولات اجتماعی و بلایای همراه آن سکوت کند. آنها انتظار دارند دانشگاهیان به اتم های جداگانه تبدیل شوند و حداکثر تلاش و رسالت نهایی یک دانشگاهی از دانشجو تا استاد، رستگاری و رهایی فردی است و ربطی به جامعه ندارد. از این رو برای کنترل دانشگاه طرح تطهیر با هدف مطیع سازی دانشگاه راه اندازی شد.

چرا حضور اساتید غیر متعهد را برجسته نمی کنند؟

ابتدا اساتید غیرمتعهد را به عنوان یک تهدید معرفی می کنند، آنها را مقصر ناآرامی های اجتماعی می دانند و به جای توجه به انتقاد آنها، آنها را اخراج می کنند. ثانیاً، دیدگاه غالب در مورد مناصب اجتماعی و شغلی که تحت کنترل دولت است، این است که این مناصب امتیازاتی هستند که دولت می تواند بین حامیان خود تقسیم کند. به همین دلیل است که هر وقت بخواهند آن را از کسانی که سرکش می دانند پس می گیرند. پرکردن این سمت‌ها ربطی به شایستگی علمی ندارد، اما سیستم امتیازدهی بر اساس منافع قدرت حاکم تعیین می‌کند که چه کسی مقام استادی دانشگاه را بگیرد.

عمده ترین تاثیرات و چالش های این به اصطلاح پاکسازی ها را در چه می بینید؟

نهاد دانشگاه برای رشد و توسعه باید مستقل از دخالت خارجی باشد، دانشگاه باید سازوکارهای روشن و شفافی برای استخدام اساتید داشته باشد. اخراج اساتید به دلیل مخالفت یا عدم تایید مرجعیت به دانشگاه به عنوان یک نهاد آسیب وارد می کند و آن را از کادر علمی توانمند، متعهد، وظیفه شناس و مسئول محروم می کند.

موضوع اخراج زهرا موسوی از دانشگاه اساسا کمتر مورد توجه قرار گرفته است، مگر در موارد نادر، حتی اگر تعداد اساتید مرد اخراج شده بیشتر باشد؟

در مورد اخراج اساتید زن کمتر صحبت می شود زیرا اساتید فرصت کمتری برای اعتراض و جلب توجه رسانه ها به وضعیت خود دارند. آنها مانند مردان به شخصیت های کاریزماتیک تبدیل نمی شوند و رسانه ها کمتر به اساتید زن توجه می کنند. در نتیجه، اخراج ها تا حد زیادی ساکت بود. در مورد تعداد کمتر اساتید زن اخراجی نیز باید به این نکته اشاره کرد که تعداد اساتید زن در دانشگاه ها به میزان قابل توجهی کمتر از مردان است و احتمال پذیرش زنان در هیات علمی بسیار کمتر از مردان است. مثلاً در علوم اجتماعی تقریباً 15 درصد از اساتید دانشگاه های دولتی زن هستند. در برخی رشته های دیگر در خوشبینانه ترین حالت به حداکثر 25 درصد می رسد. با توجه به این توصیف، ممکن است تعداد زنان پاک شده کمتر از مردان باشد، اما باید نسبت را نیز در نظر گرفت. علاوه بر این، سخت گیری در جذب زنان به عنوان استاد و مدرس به دلیل جهت گیری جنسیتی در فرآیند استخدام و این است که برابری یا حداقل بی طرفی برای زنان در جذب و به کارگیری زنان از اهمیت بیشتری برخوردار است. حتی ظاهر و پوشش زنان در هنگام استخدام اهمیت بیشتری نسبت به مردان دارد و انحراف از استانداردها می تواند منجر به طرد و اخراج شود.

این اخراج ها چه تاثیر منفی بر فضای دانشگاهی و آموزشی دارد؟

اخراج اساتید و دانشجویان به منظور وادار کردن دانشگاه به تسلیم شدن در برابر خواسته های دولت است و نشان دهنده سلب استقلال دانشگاه است. اگر دانشگاه مستقل نباشد و نیروهای خارجی برای آن تصمیم بگیرند، کارکرد مورد انتظار را انجام نخواهد داد. دانشگاهی که در آن فقط رویکرد فکری اجازه وجود داشته باشد به رشد و شکوفایی نخواهد رسید.

به نظر شما گردهمایی فضاهای علمی و آموزشی با همفکران در سه سال اخیر چقدر موفق بوده است؟

تطهیر و تطهیر، اصطلاحات توهین آمیزی است که برای برچسب زدن و حذف افراد منتقد و مستقل به کار می رود و دارنده تفکر انتقادی و استقلال صدا به عنوان نجاست و نجاست شناخته می شود تا دلایل حذف و طرد و موجه جلوه دادن آنها به وسیله آن ها را توجیه کند. این برچسب ها بر اساس شواهد مختلف، اتحاد پس از اعتراضات اجتماعی 1401 شدت گرفت. اما تجربه دهه‌های اخیر نشان می‌دهد که جهت‌گیری و تطهیر یک پروژه شکست خورده است، زیرا نمی‌توان جریان افکار و آگاهی را متوقف کرد و نهاد دانشگاه می‌تواند زخم‌های خود را بازسازی و ترمیم کند، که البته هرگز نمی‌شود. امکان پذیر است کاملا کنترل شده است.

اغلب می بینیم که این تعلیق ها، عزل ها و اخراج ها با تکذیب های مسئولان و روسای دانشگاه ها همراه است. چرا منکر می شوند و از چه می ترسند؟

آنها تکذیب می کنند زیرا این اخراج ها ناعادلانه و غیرقانونی است، حداقل مطابق با قوانین دانشگاه نیست. اخراج غیرقانونی اساتیدی که در کار خود موفق بوده و از اعتماد دانشجویان برخوردارند و همچنین تعلیق و اخراج دانشجویان صرفاً به دلیل انتقاد از قدرت یا ناهماهنگی فکری و عقیدتی مورد قبول جامعه از جمله حکم پایگاه اجتماعی نیست. اقلیت، از این رو اخراج و تعلیق. رد می شود و یا برای آن توجیه اداری می گردد و با شرایطی مانند بازنشستگی اجباری، عدم تغییر وضعیت و … در قالب قانونی و موجه قرار می گیرد.

احتمال بازگشت این اساتید را بدون توجه به شعارهایی که در دولت آینده مطرح می شود چقدر است؟

آینده با اراده و اقدامات نیروهای اجتماعی ساخته می شود. برای ایجاد آینده مطلوب، هم باید مطالبات جامعه مدنی و دانشگاه برای بازگشت دانشجویان و استادان و هم برای شفاف سازی و عادلانه بودن شرایط استخدامی اساتید تدوین شود. دولت باید برای حفظ استقلال دانشگاه از مداخلات خارجی، اقداماتی را برای توقف روند اعمال ناعادلانه و خشن و دور نگه داشتن فضای دانشگاه از تمامیت خواهی عده ای معدود، محل نظرات متناقض و دیدگاه های مختلف انجام دهد.

نگین یوسف پور

نگین یوسف پوریان هستم از شهر سمنان و بعنوان سردبیر این رسانه جدیدترین اخبار روز رو برای شما قرار میدم

مقالات جذاب با ارزش مطالعه بالا

دکمه بازگشت به بالا