به تازگی خبرگزاری «تسنیم» با انتشار جدول پیوست بودجه سال جاری، رقم 116 میلیارد یورو را با عنوان «یارانه انرژی پنهان» در این جدول آورده است. این خبرگزاری در ادامه اعلام کرد در صورت انتشار «این رقم» و با نرخ ارز 40 هزار تومانی و با فرض یارانه گرفتن 85 میلیون نفر، می توان به هر نفر 5 میلیون تومان یارانه داد.
در نگاه اول، این یک معادله ساده است که در آستانه انتخابات، ممکن است کاندیداهای محترم را نیز ترغیب کند که این وعده را به مردمی بدهند که چندین سال است زیر بار مشکلات اقتصادی و تورم مزمن کمانیده و تشنه مسائل مالی غیرمنتظره هستند. منابع قبلا این اتفاق افتاده است و اثرات آن هنوز وجود دارد. پس بیایید آن «وعده احتمالی» را بررسی کنیم و ببینیم که چقدر قابل اجراست و در صورت اجرا چه آثار مخربی خواهد داشت.
بیشتر دیدگاه منفی درباره چیزی به نام «یارانه پنهان» این است که این گونه یارانه ها فقط به ثروتمندان تعلق می گیرد و به نفع گروه های کم درآمد نیست. این دیدگاه معمولاً توسط طیف وسیعی از اقتصاددانان مطرح می شود که خود را حامیان «اقتصاد بازار» یا به اصطلاح «اقتصاد آزاد» می نامند و معتقدند یارانه های پنهان در حوزه انرژی باید «قطع» شود. برای توزیع صحیح یارانه اما این استدلال چقدر درست است؟ برای پاسخ به این سوال، بهتر است با اعداد و ارقام صحبت کنید، نه با نظرات، مقاله ها و گفتگوهای تکراری. اعداد و ارقام به خودی خود حقایقی را آشکار می کنند که هیچ گفتار یا نوشتاری نمی تواند آنها را اثبات کند. آخرین تحلیل انجام شده درباره یارانه پنهان انرژی در ایران به سال 1397 و اندکی پس از ناآرامی های ناشی از بحران قیمت گاز برمی گردد که توسط مرکز پژوهش های مجلس انجام شد و حاوی حقایق بسیاری است. این گزارش با شماره مسلسل 16652 در سایت مرکز پژوهش های مجلس موجود است و به وضوح برخی «ابهامات» مهم درباره «یارانه پنهان» را که سال هاست زیر پوست اقتصاد ایران جریان دارد، آشکار می کند.
در گفتمانهای موجود، بیشتر انتقادها متوجه این موضوع است که مصرف انرژی در ایران زیاد است و بخش زیادی از انرژی ارزانقیمت توسط مردم عادی «هدر میرود». بنابراین مبلغ بسیار زیادی به یارانه انرژی پنهان در سال های مختلف (در مورد آخر 116 میلیارد یورو) تعلق می گیرد و به گونه ای برخورد می شود که گویی تمام این یارانه به مردم پرداخت شده و در صورت امکان وصول آن، 5 میلیون شات برای هر نفر! اما مطالعات نشان میدهد که بین سالهای 2004 تا 2015، بیش از سه چهارم یارانه انرژی پنهان به بخش «غیر داخلی» اختصاص یافته است. در واقع «انرژی ارزان» مهم ترین راه حمایت دولت ها از تولید در ایران بوده است.
به عبارت دیگر، این بررسی نشان می دهد که 25 درصد خانوارهای یارانه پنهان هیچ ارتباطی با حجم هنگفتی که در این راه هزینه می شود ندارند و کانون بحران یارانه ها 75 درصد بخش تولیدی است. که محصول نهایی آن نیز “خام فروشی” است در بازارهای جهانی به فروش می رسد.عمدتا صنایع رانتی و نیمه دولتی که تحت پوشش یارانه های پنهان انرژی فعالیت می کنند و اگر روزی این یارانه به آنها نرسد، مدت زیادی دوام نمی آورند. به بازده پایین واکنش تولیدکنندگان به تغییر قیمت انرژی کاملاً به امکانات فنی، مالی و اقتصادی آنها بستگی دارد و در شرایط فعلی افزایش قیمت انرژی برای تولیدکنندگان منجر به افزایش قیمت محصولات خواهد شد اگر امکان افزایش قیمت وجود نداشته باشد باعث کاهش تولید می شود.
افزایش یارانه پنهان با افزایش نرخ ارز اساسا چیزی جز اثر کاهش ارزش پول ملی نیست. به عبارت دیگر، بدون تغییر خاصی در زندگی واقعی مردم و مصرف انرژی آنها، یارانه پنهان ناگهان چند برابر می شود.
به عنوان مثال اگر نرخ ارز روی 4200 تومان باقی بماند، یارانه اعطایی به مصرف نفت داخلی در سال 1396 41.8 میلیارد دلار بوده و با نرخ 11 هزار تومانی به بیش از 49 میلیارد دلار افزایش یافته است. در بخش گاز اگر نرخ ارز در سال 1396 روی 4200 تومان باقی می ماند، یارانه گاز طبیعی 13.6 میلیارد دلار می شد و در پایان امسال که نرخ دلار به 11 هزار تومان رسید، ارزش یارانه پنهان بود. به گاز طبیعی نیز به 19 میلیارد دلار افزایش یافته است. بنابراین آنچه در اقتصاد ایران به عنوان یارانه پنهان بر اساس نرخ ارز محاسبه می شود به گونه ای است که با افزایش بیشتر نرخ ارز، میزان یارانه ضمنی افزایش می یابد. بدون اینکه اتفاق خاصی در اقتصاد کشور بیفتد. به عنوان مثال با نرخ ارز 4200 تومانی یارانه پنهان در سال 1396 حدود 55 میلیارد دلار و با نرخ ارز 11000 تومانی یارانه پنهان حدود 68 میلیارد دلار است. به عبارت دیگر با افزایش نرخ ارز بدون تغییر خاصی در زندگی واقعی مردم و مصرف انرژی آنها، یارانه پنهان به یکباره چند برابر می شود. تاکنون و با شوک پولی فعلی که نرخ دلار در بودجه را به 40 هزار تومان رسانده است، رقم 113 میلیارد یورو یارانه پنهان تلقی شده است. اگرچه این رقم یک «توهم بزرگ» بیش نیست و بیشتر آن ناشی از شوک نرخ ارز در سال های اخیر است.
بحث اصلی حامیان حذف یارانه انرژی این است که مالکان خودروهای شخصی سهم بیشتری از یارانه می گیرند، مثلاً بنزین. بنابراین، این یارانه باید «حذف» شود و پول آن به صورت «نقد» بین همه دهک های درآمدی توزیع شود.
محاسبات مرکز تحقیقات نشان می دهد که اگرچه نسبت دهک اول یارانه انرژی در سال 1395 5.06 درصد بوده و نسبت به سایر دهک ها کمتر است، اما نسبت یارانه انرژی نسبت به کل هزینه خانوارهای این دهک 15 است. ٪. یعنی معیشت دهک اول بسیار بیشتر از دهک های دیگر به یارانه انرژی وابسته است و در صورت افزایش قیمت ها بیشتر از دهک های دیگر متضرر می شود. در طرف مقابل، بدیهی است که دهک دهم بیشترین سود را از یارانه انرژی می برد، اما نسبت آن با سایر مصارف این دهک تنها 5 درصد است که به این معناست که تخصیص یارانه انرژی به دهک دهم دارای یک یارانه خواهد بود. تأثیر نسبتاً کمی بر زندگی مردم این دهک دارد. همچنین نسبت یارانه به هزینه زندگی دهک های نهم و هشتم به ترتیب 8 و 9 درصد است.
یعنی دهک کم درآمدی که بیشترین مصرف بنزین را دارد. همچنین سهم بیشتری از یارانه بنزین دریافت می کند. در حال حاضر بخش بزرگی از دهک های متوسط درآمدی نیز مجبور شده اند به دنبال شغل قلابی به نام «تاکسی کاری اینترنتی» بروند و به دلیل افزایش هزینه ها نوعی «شغل دوم» پیدا کرده اند. نکته بعدی این است که بخشی از مصرف بالای بنزین در کشور (صرف نظر از وضعیت ترافیکی که منجر به افزایش مصرف سوخت می شود) حاصل تکنولوژی خودروسازان داخلی است که مصرف بیشتری نسبت به اکثر خودروهای خارجی دارند. . به عنوان مثال خودروی دانا در هر 100 کیلومتر 7.75 لیتر سوخت مصرف می کند. خودروی تیبا در هر 100 کیلومتر تقریباً 7 لیتر بنزین مصرف می کند. این رقم برای پژو پارس 8.15 لیتر و برای پژو 405 9 لیتر در هر 100 کیلومتر است، سوال اینجاست که چرا هزینه؟ نبود مردم برای فناوری روز و افزایش مصرف خودروهای بی کیفیت داخلی هزینه می کنند و چرا در محاسبات موجود هرگز به این متغیر اشاره نشده است؟
حدود دو دهه پیش، مردم ایران به سیاستمدارانی رأی دادند که به عوام گرایی و رفتار پوپولیستی خود در نگاه علم سیاست شهرت دارند. نتیجه چنین اتفاقی در اواخر دهه 80 با حذف برخی یارانه ها و وصول آن دیده شد و به مرور زمان قدرت خرید خود یارانه نقدی به پایین ترین حد خود رسید. حالا به نظر می رسد بار دیگر شروع به تدارک وعده افزایش یارانه نقدی به رقم عجیب 5 میلیون تومانی کرده اند که بی شک ضربه مهلکی به اقتصاد کنونی ایران که با تورم تقریبا 40 درصدی دست و پنجه نرم می کند، وارد خواهد کرد. . سید مرتضی افگه، اقتصاددان و استاد دانشگاه معتقد است که این موضوع اصلا امکان پذیر نیست و چنین منبع درآمدی برای این منظور اصلا در اختیار دولت نیست، هرچند به نظر می رسد چنین وعده هایی ترفندی باشد که به دنبال آن است. افزایش قیمت بردارهای انرژی و یک شوک تورمی دوباره رخ خواهد داد.
این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: البته از ابتدای دولت آقای رئیسی بحث افزایش قیمت بنزین مطرح شد و اصرار بر این بود که قیمت بنزین افزایش یابد اما با توجه به تجربه سال 1397 و افزایش قیمت در در تنش های آن زمان، دولت سیزدهم چندان تمایلی به این کار نداشت. اینطور نبود. این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: حتی اگر پنج میلیون تومان هم به مردم یارانه بدهند، اثر روانی منفی خواهد داشت و باید گفت که این تاثیر منفی روانی بسیار بیشتر از تاثیر مثبت پرداخت پنج میلیون تومانی است. یارانه یارانه ای به مردم و به نظر می رسد این مدل وعده ها در نهایت دچار مشکل شد.
افکه ادامه داد: تجربه 13 دوره ریاست جمهوری گذشته نشان داده است که بسیاری از وعده های رؤسای جمهور قبلی محقق نشد که محقق نشد و به فراموشی سپرده شد یا مردم فکر می کنند آن وعده ها فراموش شده است.
این کارشناس اقتصادی افزود: در حال حاضر دو دسته از علاقه مندان به انتخابات هستند، گروهی که همیشه با ایمان رای داده اند که مجددا شرکت می کنند و مشکلی برای رای دادن نخواهند داشت و جذب و جذب این افراد در انتخابات می شوند. نیاز به این وعده ها، مگر اینکه شامل رقابت های درون گروهی بین آنها باشد.
وی افزود: البته در درون اصولگرایان اختلافات به دلیل مراجعی است که از زیرمجموعه اصولگرایی هستند، اما گروهی از جوانان هم هستند که در حال حاضر از شرایط اجتماعی و فرهنگی موجود عصبانی هستند و به وعده ها می خندند. از این کاندیداها و در صورت تمایل به حضور. اگر این جوانان اقدام کنند، باید به جای مسائل اقتصادی، روی مسائل اجتماعی و فرهنگی کار کنند.
منبع: دیاریو اعتماد