عصر ایران; سجاد بهزادی – انتخابات چهاردهم برای بخشی از جامعه متفاوت خواهد بود. تقریباً برای بسیاری از آنها کاندیدای مناسبی وجود دارد. اما مشکل جای دیگری است. به نظر می رسد بخش بزرگی از طبقه متوسط جامعه ایران که تعداد زیادی از مردم را شامل می شود، اراده و انگیزه رای دادن ندارند و همچنان مردد هستند.
نظام حاکم برای رسیدن به اهداف خود با طبقه متوسط در سال های اخیر با یک پارادوکس جدی مواجه شده است. سیاست به گونه ای است که از یک سو معیشت این قشر به شدت آسیب دیده و از سوی دیگر دولت قادر به حل مشکلات آنها نیست. چندین بار این طبقه نامیده می شود. تمایل دولت برای جذب طبقه متوسط در برخی موارد موفقیت آمیز بوده است.
در جدیدترین مورد، به دلیل مشکل کاهش جمعیت، بار دیگر از طبقه متوسط جامعه خواسته شد تا بچه دار شوند. این سیاست تاکنون چندان موفق نبوده و طبقه متوسط نیز علاقه ای به آن نشان نداده است. دوران این طبقه از دیرباز با فقر همراه بوده و دیگر انگیزه چندانی برای ازدواج و بچه دار شدن ندارند.
در آستانه چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر قشر متوسط جامعه را هدف قرار داده اند. اصلاح طلبان به امید پیروزی در پی یک نامزد مورد حمایت، طبقه متوسط را به شرکت در انتخابات دعوت می کنند. طبقه متوسط، با وجود تمام سیاهی های گذشته، دو نگرانی در مورد این وضعیت دارد:
نگرانی اول؛ نگرانی در مورد سراب:
بخشی از طبقه متوسط و جامعه اصلاح طلب ایران می ترسند که تایید کاندیدای مورد نظرشان فقط یک سراب باشد. سمپاشی بذر برای دام های بزرگتر آنها معتقدند که با این رضایت مصنوعی، نظام می خواهد حداقل حضور مردم را بازگرداند و کوره انتخابات را کمی گرم نگه دارد.
احمد زیدآبادی، فعال سیاسی میگوید: «الان نمیدانیم یعنی چه. برای همین میگم اول باید بفهمیم دکتر مجوزش چیه؟ او برای شرکت در انتخابات تایید شد: «این احساس را دارم که اگر بخشی از مردم احساس کنند که این یک هت تریک است، احساس حقارت خواهند کرد و در پاسخ به آن در انتخابات شرکت نخواهند کرد. می توان گفت که یک جور صحنه برای Get چنین و چنان درست کرده اند و می خواهیم بازی را به هم بزنیم.
دغدغه دوم: ساختار نامناسب و شعارهای رها شده بر زمین
برخی معتقدند ساختارهای جامعه ایران بیش از گذشته بسته و توتالیتر شده است. در این ساختار طبقه متوسط فکر میکند که دیگر نمیتواند به شعارهای خود عمل کند، حتی اگر فناوری رایگیری استدلال درستی نباشد و کاندیدای مورد نظرشان رای بیاورد.
میپرسند؛ ساختار پیش رو که بحث برجام و گفتگو با کدخدا برای آن به خط قرمز تبدیل شده است، با چه طرح و مدلی می خواهد اقتصاد را به طبقه متوسط بازگرداند؟
رئیس جمهور از چه برنامه و مدلی می خواهد برای بازگرداندن آزادی های اجتماعی به طبقه متوسط در ساختاری که تندروها به شدت در آن حضور دارند استفاده کند؟
در این ساختار آینده، رئیس جمهور چگونه برنامه ریزی می کند که حیثیت و منزلت طبقه متوسط را بازگرداند و از آن طبقه برای ارتقای کیفیت حکمرانی استفاده کند؟ در تغییرات نهادی اشتراک گذاری؟
نتیجه:
امروز هیچ نامزد و رئیس جمهوری بدون حضور و مشارکت طبقه متوسط نمی تواند از توسعه صحبت کند. با توسعه جوامع، نقش طبقه متوسط در این جوامع برجسته تر شده است. این طبقه عامل محرک توسعه، نظم اجتماعی و حضور در فضاهای عمومی است.
از جهاتی، انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم نیز آزمون سختی برای طبقه متوسط است. اگر این قشر که کاندیدای اصلاحات دارد باز هم ترجیح می دهد در حاشیه بنشیند و وضعیت اسفبار خود را تماشا کند و سکوت را بر مشارکت ترجیح دهد، باید منتظر روزهای سخت تر و انزوای دردناک تر از امروز باشد.