1) سالوادور (1986)
همشهری نوشت: مصائب روزنامه نگار آمریکایی که کارش پوشش خبری جنگ داخلی سالوادور است. فیلمی که در باکس آفیس شکست خورد، اما با وجود مشکلاتی که در روایت داشت، مورد قبول منتقدان قرار گرفت و نامزد دو جایزه اسکار شد، به عنوان تجربه ای از خود کارگردان کهنه کار، مقدمه ای مناسب برای ورود الیور استون به صنعت کارگردانی است.
2) جوخه (1986)
یکی یکی از موفقترین فیلمهای زندگی حرفهای الیور استون که هنوز هم بسیاری آن را بهترین اثر او میدانند، «جوخه» که برخاسته از تجربیات شخصی استون در جنگ ویتنام بود، مورد استقبال گستردهای قرار گرفت. یکی هالیوود با فیلم «جوخه»، الیور استون را به عنوان یک فیلمساز سرکش با نگاهی انتقادی به حضور آمریکا در جنگ ویتنام شناخت.
3) وال استریت (1987)
اولین فیلم الیور استون که ربطی به جنگ نداشت به نوعی از تجربیات و علایق زندگی او بیرون آمد. پدر استون سالها در وال استریت کار کرده بود و همیشه میخواست از «مدیر عامل اتاق» (رابرت وایز، 1954) و «بوی خوب موفقیت» (الکساندر مندریک، 1957) فیلمی درباره بازار سهام بسازد. و همانطور که انتظار می رود ضد سرمایه داری هستند. این فیلم با استقبال خوبی از سوی تماشاگران و منتقدان مواجه شد و مایکل داگلاس که برای اولین بار این نقش را منفی بازی کرده بود برای آن برنده اسکار شد.
4) متولد 4 جولای (1989)
استون در طنزآمیزترین فیلم ضدجنگ هالیوود در دهه 1980، تام کروز، ستاره فیلم نظامی «تاپ گان» (تونی اسکات، 1986) را به عنوان قربانی جنگ ویتنام روی صندلی چرخدار قرار داد. درام ضد جنگ استون بر اساس زندگینامه ران کوویچ، پرتره ای دلخراش از بازماندگان جنگ ویتنام را ارائه می دهد. قسمت دوم سه گانه استون درباره جنگ ویتنام موفقیت چشمگیری بود. این فیلم در 6 رشته نامزد اسکار شد و برای کارگردانی و تدوین برنده اسکار شد. تام کروز برای ایفای نقش قربانی جنگ ویتنام نامزد دریافت جایزه اسکار و برنده جایزه گلدن گلوب شد.
5) درها (1991)
درام بیوگرافی درباره جیم موریسون، رهبر گروه Doors، که اگرچه استون به واقعیت وفادار نبود، اما پرشور و موثر بود. استون نقش جیم موریسون را به وال کیلمر داد و در مصاحبه ای درباره جیم موریسون گفت: روزی که جیم موریسون در سال 1971 درگذشت. برای من مثل روزی بود که کندی مرد. ویرانگر بود. نکته عجیب در مورد فیلم این بود که از دیدگاه های سیاسی جیم موریسون دوری می کرد، کاری که استون به سختی انجام می داد! فیلم سردرگمی خود را با شور و شوقی که برمی انگیزد پنهان می کند. در زمان اکران «متولد چهارم ژوئیه»، منتقدان ماهیت آزاد و قدرتمند فیلم را مهمترین نقطه بازنمایی واضحی می دانستند که اکثر فیلم های آمریکایی فاقد آن هستند. آنها پرشور، کیمیاگر و قابل ستایش هستند.
6) GRP (1991)
تردید در مورد گزارش رسمی ترور پرزیدنت کندی و پذیرش تحقیقات انجام شده توسط جیم گریسون، وکیل نیواورلئان. استون این کار را در JFK انجام داد. ترکیب مستند و بازسازی عالی است و بازی کوین کاستر در نقش جیم گریسون یادآور شهروند کین است (اورسون ولز، 1941). و به شیوه ولز که به خصومت آمریکا اعتقاد داشت، در مورد دلایل قتل کندی علامت سوال بزرگی می گذارد. نامزد 8 جایزه اسکار و برنده دو جایزه اسکار برای تدوین و فیلمبرداری، به علاوه ممکن است اسکار برای کارگردانی و بازیگر نقش اول نیز وجود داشته باشد.
7) قاتلان طبیعی (1994)
بر اساس فیلمنامه کوئنتین تارانتینو (که به تغییرات استون در فیلمنامه اعتراض داشت). در زمان اکران فیلم قاتلان طبیعی، استون قصد خود از ساخت این فیلم را اینگونه توصیف کرد: «من میخواستم این فیلم ترکیبی از فیلمهای جادهای مانند بانی و کلاید (آرتور پن، 1967) و فیلمهای دکور زندان باشد. «فرار بزرگ» (جان استرجس، 1963) و «بوتی» (فرانکلین جی. شافنر، 1973).» فیلم خشن با زیباییشناسی است که در هالیوود بیسابقه است. نبود با ترکیب فیلم 8 میلی متری، انیمیشن، ویدئو، و تصاویر سیاه و سفید و رنگی با نور غیر معمول که بیشتر شبیه کلیپ های ویدئویی و موزیک ویدئوهای محبوب دهه نود بود تا یک فیلم. کیفرخواست یک جامعه متفرقه که جوان را به یک رسانه جمعی جنایتکار آمریکایی تبدیل می کند که کارش در واقع تجلیل از جنایت است، مخالفان فیلم به فیلم “قاتلان طبیعت” نیز همین صفت را داده اند.
8) نیکسون (1995)
«نیکسون» با این جمله آغاز میشود: «این فیلم تلاشی برای درک حقیقت در مورد ریچارد نیکسون است». آلبرت آستر این فیلم را چنین توصیف کرد: «استون که ژانرهای هالیوود را زیر و رو کرده بود تا استعاره ای بصری برای نیکسون پیدا کند، سرانجام به شهروند کین رضایت داد. این انتخاب احتمالاً از یک سو به دلیل حماسی بودن فیلم و از سوی دیگر به دلیل تلاش فیلم برای کندوکاو در رازهای شخصیت آن بوده است. هانا (مری استینبرگن) مادر نیکسون است که او همیشه از او به عنوان یک قدیس یاد میکرد، اما توبیخها، درخواستهای سختگیرانه و ترک ناخواسته محبت رفتارهایی بود که میتوانست روح هر کودکی را جریحهدار کند. آنتونی هاپکینز در نقش ریچارد نیکسون انتخاب عاقلانه ای است. این فیلم نامزد 4 جایزه اسکار شد.
9) مرکز تجارت جهانی (2006)
گزارش الیور استون از 11 سپتامبر نه سیاسی است و نه روشنگری. فیلم «مرکز تجارت جهانی» استون ربطی به کارگردان «جوخه» و «جی اف کی» ندارد و در فیلمی با ساختاری مستند، صرفا روایتی از بازماندگان و قربانیان حادثه ای را ارائه می دهد که آمریکا را مبهوت کرده است. جان مک لافلین با بازی نیکلاس کیج، گروهبان پلیس اداره بندر نیویورک، صبح روز 11 سپتامبر 2001 با شنیدن صدای سقوط هواپیما مشغول انجام وظایف روزانه خود است. یکی او صدای سازمان تجارت جهانی را از دو برج می شنود و آنچه در ادامه فیلم می بینیم مجموعه ای از تصاویر بر اساس جلوه های ویژه است تا فاجعه را بدون قضاوت درباره علل آن روایت کند.
10) Wall Street: Money Never Sleeps (2010)
دنباله ای بر فیلم “وال استریت” و احتمالا آخرین فیلم مهم الیور استون. ظاهراً بحران اقتصادی آمریکا در سال 2008 باعث شد که تصمیم بگیرد دنباله ای برای فیلم موفق خود “مایکل داگلاس تنها بازمانده است” بسازد. حضور کوتاه دونالد ترامپ در سکانسی از این فیلم به وضوح ضعیفتر از «وال استریت» است که استون آن را در سال 1986 کارگردانی کرد. اشاره شد که این تصویر از بازار سرمایه آخرین فیلم استون است که با فیلمبرداری شده است. صبر و تمرکز
22057