دولت نباید تظاهر به کنترل تورم کند. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند ما نتوانستیم تورم را کنترل کنیم.»
عبدالناصر همتی، رئیس سابق بانک مرکزی در گفتگو با هموطن خود به صراحت بر شکست دولت در مبارزه با تورم تاکید کرد.
اما در شرایطی که دولت مدعی است در سیاست های پولی موفق بوده و توانسته رشد نقدینگی را کنترل کند، کارشناسان این حوزه روند کاهشی رشد نقدینگی را نشانه موفقیت دولت در این حوزه نمی دانند. همتی با اشاره به اینکه کنترل نقدینگی اقدام مثبتی است، می گوید: مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست.
*اخیراً نرخ تورم 1402 از سوی بانک مرکزی اعلام شد که نشان می دهد تورم با وجود تلاش دولت افزایش یافته و حتی رکورد دولت هاشمی را نیز شکسته است. چرا هیچ یک از برنامه های دولت برای مهار تورم جواب نداده است؟
جدول منتشر شده در روزهای اخیر آماری است که بانک مرکزی معمولا ماهانه از تسویه بدهی ها و تعهدات به قوه قضائیه برای رأی گیری قضات ارائه می کند.
یک نکته را باید در نظر داشت و آن اینکه در بالای جدول سال 1394 مبنا قرار گرفته است در حالی که در پایان سال 1401 مبنای شاخص تورم اصلاح و سال پایه به 1400 تغییر یافت. بنابراین اگر بخواهید این اطلاعات را بر اساس سال 1400 تنظیم کنید، فکر می کنم زیر 50 درصد باشد. یعنی نرخ تورم 1402 بین 48 تا 50 درصد خواهد بود. به این ترتیب اگر بخواهیم دقیقتر عمل کنیم و نرخ را بر اساس سال پایه که مطابق با استاندارد مرکز آمار است، اعلام کنیم، البته بانک مرکزی نیز با هماهنگی مرکز آمار، سال پایه را اصلاح کرد. 52 است زیرا تورم 1402 باید بین 48 تا 50 درصد بازنگری شود.
*تورم 50 درصد یا 52 درصد تفاوت چندانی ندارد. اما آنچه واضح است این است که دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است.
در این زمینه دو نکته قابل توجه است. سال 1402 را نمی توان با آخرین سال سلطنت دوازدهم که فشار در بالاترین حد خود بود مقایسه کرد. در سال ۲۰۱۸ درآمدهای نفتی ۱۲ میلیارد دلار و در سال ۲۰۱۹ درآمدها به ۵.۷ میلیارد دلار رسید. در حالی که در سال 1402 طبق آمار وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت نفت درآمدهای نفتی به 35 میلیارد دلار رسید. این بدان معناست که پنج برابر درآمد نفتی در سال 2019 به دست آورده است.
با توجه به این درآمدهای نفتی و تاکید بر افزایش سرسام آور صادرات غیرنفتی و رسیدن کل صادرات به 78 میلیارد دلار، تورم بین 48 تا 50 درصد به هیچ وجه قابل قبول نیست. سوال من این است که مسئولان دولت سیزدهم در حال بررسی نقطه به نقطه آمار تورم بانک مرکزی هستند. شهریور 1400 تاکید شد چرا امروز آمار بانک مرکزی را در نظر نمی گیرند و مبنای تحلیل قرار نمی دهند؟ پاسخ روشن است. زیرا بین آمار مرکز آمار و بانک مرکزی حداقل 10 درصد اختلاف وجود دارد.
نکته دومی که باید به آن توجه کرد این است که حتی اگر به تعرفه مرکز آمار تکیه کنیم، طبق گفته دولت، عملکرد آنها با وعده هایی که در این زمینه داده اند مطابقت ندارد. آنها قول دادند که ابتدا تورم را به نصف کاهش دهند. یعنی در مرحله اول تورم باید از 46 به 23 درصد کاهش یابد و سپس به یک مقدار تک رقمی یعنی زیر 10 کاهش یابد.
امروز با نرخ تورم 48 درصدی مواجه هستیم که عملکرد بسیار ضعیفی را نشان می دهد و شکستی در مبارزه با تورم تلقی می شود. بنابراین این دولت نباید تظاهر به کنترل تورم کند. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند ما نتوانستیم تورم را کنترل کنیم.
تورم 48 درصدی به معنای عدم کنترل نرخ بهره است. 48 درصد تورم بسیار بالاست. در شرایط بسیار خاص، این تورم ممکن است قابل قبول باشد. همانطور که در سال 2019 به دلیل شیوع کرونا و حضور ترامپ درآمدها به شدت کاهش یافته بود و عملا هیچ درآمد نفتی نداشتیم. مهمترین لنگر نرخ تورم، نرخ ارز است.
دولت نتوانست نرخ ارز و تورم را کنترل کند. امروز می بینید که با تزریق درهم و دلار زیاد سعی در تقویت ارزش ریال دارند. البته من این اقدام بانک مرکزی را تکذیب نمی کنم. به هر حال کنترل نرخ دلار کار خوبی است و باید انجام شود. اما کاهش نرخ ارز از طریق دستکاری ارز قابل قبول نیست و این روش هرگز جزء سیاست های من نبوده است.
تزریق نقدینگی راه حل اصلی، اساسی، علمی و فنی نیست. راه انجام این امر مدیریت صحیح بازار ارز و شناسایی عوامل موثر بر افزایش نرخ ارز است. این تورم چه در پایه 95 52 درصد باشد و چه در پایه 1400 کمتر از 50 درصد، نشان دهنده عدم کنترل تورم توسط دولت و عدم تحقق وعده های دولت در این زمینه است.
* دلیل اینکه کاهش رشد نقدینگی تاثیری بر تورم ندارد چیست؟
کنترل رشد نقدینگی اقدام مثبتی است و فکر می کنم باید ادامه یابد. البته دلیل کاهش رشد نقدینگی را کنترل ترازنامه بانکی می دانم که قطعا رکود در اقتصاد و تولید را به دنبال خواهد داشت.
صرف نظر از دلیل کاهش رشد نقدینگی، در هر صورت می تواند در مهار تورم موثر باشد. با این حال، باید به خاطر داشت که نقدینگی یک واسطه است. رئیس جمهور و سایر اعضای دولت نباید برای کاهش رشد نقدینگی تلاش کنند. افرادی که کاری به پول نقد ندارند. چیزی که برای مردم مهم است تورم و پولی است که از جیب خود در می آورند. تورم باید کاهش یابد.
* چرا کنترل رشد نقدینگی و افزایش درآمدهای صادراتی نتوانست تورم را مهار کند؟
مدیریت فقط به معنای کنترل پول نقد نیست. مدیریت و کارایی مهم است. این کشور کسری بودجه بالایی دارد. کسری بودجه و اضافه برداشت بانکی اقتصاد را تحت فشار قرار می دهد. امروز نرخ بهره تامین مالی در بازار بیش از 40 درصد است. نرخ 40 درصد به این معناست که تعادل نظام پولی کشور از دست آنها خارج شده است. نمی توان گفت رشد نقدینگی 25 درصد و نرخ سود بانکی 23 درصد است اما نرخ تامین مالی در بازار 40 درصد است.
این نشان می دهد که در جایی مشکل وجود دارد. این نشان می دهد که در سیاست های پولی، پولی و مالی کشور ناهماهنگی وجود دارد. تا زمانی که این ناهماهنگی حل نشود، نمی توان تورم را کنترل کرد.
آقایان معتقدند با فشار دادن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش می یابد. رشد اقتصادی نیز بسیار مهم است. رشد اقتصادی سال گذشته مربوط به تولید نبود. بیشتر این امر ناشی از فروش نفت و رشد پس از کووید در بخش خدمات است.
بیشترین رشد بخش خدمات نیز به رشد فعالیت های تجاری واسطه های مالی مربوط می شود. بنابراین، این رشد مربوط به بخش تولید واقعی نیست. به نظر من ما در حکومت مشکل داریم. تا زمانی که مشکل حکمرانی حل نشود، نمی توان تورم را با تکیه بر یک عامل متغیر در سیاست پولی کنترل کرد.