سبک زندگی

آه از تو سیاه دوست‌داشتنی که شاهد همه مهمانی‌هامان بودی!

بهترین: وقتی از نوشابه های دهه پنجاه و شصت صحبت می کنیم، یک نام به ذهن می رسد، کوکاکولا. اگر طعم متفاوت در کنار غذا به چشم نمی آمد، خوردن لذیذترین و محبوب ترین غذای ایرانی یعنی قورمه سبزی بیهوده بود. کوکاکولا ما را به یاد جشن‌ها و مهمانی‌های خانوادگی می‌اندازد که همه را گرد هم می‌آورد و خاطراتی خلق می‌کند که در طول سال‌ها هرگز فراموش نمی‌شوند. نمونه آن غذای محبوب جشن تولد دهه 60، ساندویچ Eloye بود که بدون کوکاکولا در حافظه ما گم شد.

پای ثابت جشن ها و جمع های خانوادگی

نوشابه ها در طول زمان دستخوش تغییرات زیادی شدند اما تنها دو برند پپسی و کوکاکولا در خاطره ایرانیان ماند. ترجیح اکثر مردم کوکاکولا است و کمتر کسی می تواند به این برند محبوب و خاطره انگیز نه بگوید! کوکاکولا به حدی در دل ایرانیان جا باز کرد که حتی در وعده ای مانند آش رشته سرو می شد. گویی با بافت و احساسشان آمیخته شده بود. یکی یکی از تفریحات دهه شصت برگرداندن بطری خالی کوکاکولا بود که با یک جعبه قرمز منتظر آنها بود.

در برخی موارد بازگرداندن بطری نوشابه بلافاصله بعد از خوردن آن به حدی حساس بود که گاهی بین مغازه دار و مشتری دعوا می شد! باز کردن درب کوکاکولا با قاشق و صدای شفافی که تولید می کرد آنقدر جذاب بود که حتی در تبلیغات تلویزیون ملی ایران در دهه 50. یکی یکی از تکنیک های جذب مشتری به حساب می آمد.

آه ای سیاه دوست داشتنی که شاهد همه مهمانی های ما بودی!

کوکاکولا؛ قبل از انقلاب

در سال 1350، مدیران کوکاکولا در ایران به این نتیجه رسیدند که میانسالان دیگر تنها مشتری آنها نیستند، بلکه جای خود را به جوانان و نوجوانان می سپارند، بنابراین تصمیم گرفتند با ساخت یک محصول خاص، مشتریان جدید خود را غافلگیر کنند. و تیزر جدید این آهنگ من می خواهم برای کل ایران کوکاکولا بخرم» و باور نمی کردند تا جایی که از توان تولید این برند خارج است، پذیرفته شود!

در سال 1952، موج استقبال از کوکاکولا، مقامات دولت هویدا را بر آن داشت تا در قالب طرحی ویژه به محمدرضا پهلوی پیشنهاد موافقت با استقرار دائمی نمایندگی کوکاکولا در ایران را بدهند، مشروط بر اینکه حق امتیاز این برند آمریکایی تا 30 سال در اختیار دولت قرار گیرد. مهر پس از تایید شاه شعبه های زنجیره ای کوکاکولا به سرعت در سراسر کشور افتتاح و در دسترس عموم قرار گرفت و تا سال 57 نمایندگی رسمی آن در تهران و همزمان با انقلاب 57 و شرایط در آن روزها، مدیران کوکاکولا بالاخره تصمیم گرفتند شعبه های خود را ببندند. در تهران و سراسر کشور برای همیشه خاک ایران را ترک کنند.

آرام کردن آژیر معروف دهه 60

در دهه 1960، در بحبوحه جنگ ایران و عراق، تنها چیزی که مردم پس از شنیدن عبارت وحشتناک “سیگنالی که در حال حاضر می شنوید هشدار قرمز یا وضعیت است، به پناهگاه بروید” از آن خوشحال می شدند یک چیز بود. برای نوشیدن کوکاکولا پس از خروج از منطقه امن. یا پناهگاه بود. پس از پایان جنگ، ایرانی ها به کوکاکولا اهمیت نمی دادند و تا مدت ها بهترین سرگرمی مردم ایران بود.

همزمان با پایان جنگ هشت ساله، مدیران کوکاکولا در خارج از ایران به این نتیجه می رسند که درست است که در ایران نمایندگی رسمی ندارند، اما بازار مصرف این نوشیدنی محبوب در بین نسل جدیدی که جنگ را پشت سر گذاشته و قرار است فضای جدیدی در زمینه توسعه تجربه اقتصادی- اجتماعی ایجاد کند، رونق خواهد داشت که باید آنها را جذب کند.

آه ای سیاه دوست داشتنی که شاهد همه مهمانی های ما بودی!

به همین دلیل مدیران کوکاکولا تصمیم می گیرند با عرضه این نوشابه با ظاهر و کیفیت بالاتر بازار ایران را در اختیار بگیرند که به نظر می رسد در جذب نسل جدید موفق بوده و کوکاکولا به یک پای ثابت در منو تبدیل شده است. رستوران و ساندویچ در سراسر ایران و سفارش غذا بدون کوکاکولا الزامی است. غیر ممکن و غیر ممکن!

اطلاعیه ناخوشایند اما به یاد ماندنی!

اکانت توییتری «یاد ایام بخیر» که خود را مردی دهه 60 معرفی می کند، خاطره جالبی از استقبال گسترده کوکاکولا در ایران در دهه 70 میلادی مرور می کند و می نویسد: آن زمان را به عنوان ساکن محله میدان بیستی پنج به یاد دارم. شهریور سابق (vii تیر) و پدرم یک ساندویچ فروشی کوچک داشت و من در روزهای گرم تابستان بیشتر روز را با او می گذراندم. گرما به حدی غیرقابل تحمل بود که فقط نوشیدن یک کوکاکولا یا به قول معروف تاگاری خنک آن تابستان های گرم را قابل تحمل می کرد. شدت استقبال مشتریان به حدی بود که حتی در مواقعی غیر از ناهار و شام، مردم کوکاکولا سفارش می دهند و با کمبود این نوشیدنی پرطرفدار در فروشگاه مواجه شدیم و پدرم مجبور شد با گذاشتن یک عدد این بحران را کنترل کند. روی ویترین مغازه! آن جمله این بود: بابت سرو کوکاکولا بدون سفارش غذا عذرخواهی می کنیم! لطفا درخواست نکنید!

آه ای سیاه دوست داشتنی که شاهد همه مهمانی های ما بودی!

بازگشت با چهره کاملا ایرانی!

در اوایل دهه 70 ورود این محصول به ایران برای مدتی ممنوع شد و با توجه به محبوبیت کوکاکولا در بین مردم ایران، این شرکت به سمت تولید فرمول ایرانی این برند رفت و از آن زمان به بعد. ، برند کوکاکولا با فرمول ایرانی به بازار عرضه شد.

شرکت نوشابه تصمیم به تولید نسخه ایرانی این محصول گرفت و شرکت کوکاکولا برای خرید بخشی از سهام آن قرارداد امضا کرد و تولید کوکاکولا ایرانی رسما آغاز شد. به این ترتیب کوکاکولا به عنوان اولین شرکت خارجی پس از انقلاب دوباره وارد بازار ایران شد.

جذب مشتری با تبلیغات معروف

یکی یکی از خاطرات جالب آن دوران مربوط به تبلیغات کوکاکولا است. در تبلیغی که آن زمان از رادیو پخش شد، جمله ای برای مردم ایران آشنا بود: «هزاران جایزه زیر کوکاکولا! حداقل جوایز، یک کوکاکولا رایگان! تابه های مورد نظر را به کارخانه و یا نمایندگان این شرکت در سراسر کشور تحویل دهید و جوایز خود را دریافت کنید.

شایعه جنجالی که هنوز داغ است!

یک سال پس از شروع رسمی کوکاکولا در ایران، با اعمال تحریم های اروپایی و آمریکایی علیه تهران، طرف ایرانی از دریافت فرمول اصلی این برند محروم شد و می توان گفت که این رویداد پایانی را رقم زد. نزدیک به 4 دهه فعالیت کوکاکولا در ایران.

همچنین شایعاتی مبنی بر اینکه سهامدار اصلی این برند در آمریکا یک شرکت اسرائیلی است به گوش می رسید که با فشار برخی نهادها در ایران، هرگونه ارتباط با شرکت کوکاکولا به طور کامل قطع و اعلام شد که ذات مورد نیاز برای تولید کوکاکولا در ایران به جای آمریکا از یک شرکت بوده است. هلندی خریداری خواهد شد.

اما این پایان داستان است نبود و سالها بعد حسینی یکی یکی از جنجالی ترین مجریان رادیویی شبکه افق مدعی شد کوکاکولای تولید داخل ایران مربوط به اسرائیل است! در نهایت این اظهار نظر در حد یک ادعا باقی ماند و هرگز ثابت نشد.

بحث دو مجری رادیو درباره کوکاکولا و پپسی!

منبع:برترینه

مقالات جذاب با ارزش مطالعه بالا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا