وکیل یکتا ناصر: منوچهر هادی قرار بود ۲۹ ساله شود. اسفند ناصر، پسر مشترکش با یکتا را به موکلم تحویل داد، اما او اظهار داشت که قصد این کار را ندارم/ از آقای هادی شکایت کردیم، اما گفتند تا تعطیلات تمام نشود، کاری از دستشان برنمی‌آید. به همین دلیل است که اول صبح فروردین مشتری من پستی منتشر کرد و همه مادران را فراخواند / روز پنجم فروردین ما کودک را دریافت می کنیم

پایگاه خبری تحلیلی بازتاب آنلاین (rimino.ir):

اولین روز فروردین 1403 یکتا ناصر بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار پستی در اینستاگرامش مدعی شد که منوچهر هادی همسر سابقش پسر مشترکشان را ربوده است.

انتشار این پست واکنش های منفی مردم را به دنبال داشت تا جایی که باعث شد دوباره بحث حضانت کودک و ایرادات قانون گذاری کشورمان در این زمینه مطرح شود و عده ای این کار را کردند و نقد خواهند کرد.

روزنامه اعتماد نوشت: پس از انتشار پست یکتا ناصر در اینستاگرام و ابراز نارضایتی وی از عدم بازگشت پسر مشترکشان، منوچهر هادی در پستی اینستاگرامی اعلام کرد که پس از چهارمین فروردین کودک را به مادر تحویل می دهند.

«توحید بختیاری» وکیل پایگاه قضایی درباره اتفاقات رخ داده برای یکتا ناصر در ایام نوروز می گوید: «موکلم از این جهت است که حضانت فرزند تا ۷ سال خود و آقای منوچهر هادی را بر عهده دارد. ساله. آذر در ماه 1402 پسر مشترکشان 7 ساله شد و آقای هادی برای موکلم دادخواست حضانت داد و دادگاه مربوطه در 23 اسفند 1402 تشکیل شد و قاضی پرونده دستور موقت به آن داد. آقای هادی به مدت یک روز در هفته با کودک ملاقات می کند تا زمانی که پرونده در دادگاه خانواده با بررسی های لازم و صلاحیت طرفین مشخص شود. طبق همین دستور روز دوشنبه بیست و هشتم اسفند ماه پسر مشترک را به آقا هادی دادند. قرار بود 29 باشه اسفند انشالله بچه به موکلم برگردن ولی ساعت 14 روز 29 به آقای هادی. اسفند او اعلام کرد که قصد بازگرداندن پسرش را ندارد.

همین موضوع باعث شد موکلم ابتدا به کلانتری مراجعه کند و شکایت کند. پس از طرح شکایت، پسر عادی با موکلم تماس گرفت و نارضایتی خود را اعلام کرد و به او گفت که دوست دارد به خانه برگردد. از آنجایی که موکل من هم مادر است، تحت تاثیر قرار می گیرد و به خانه آقای هادی می رود، اما آقا هادی بچه را به خانم ناصر تحویل نمی دهد. به همین دلیل موکل من با پلیس 110 تماس می گیرد.

با حضور پلیس، خانم ناصر به همراه بنده و آقای هادی راهی کلانتری والنجک می شوند. در کلانتری والنجک طرفین راهنمایی می شوند و به آقای هادی می گویند در صورت امکان بچه را به مادر تحویل بده، اما آقای هادی قبول نمی کند. در نهایت ساعت 23 از او به خاطر این موضوع و سایر اتهامات محرمانه شکایت کردیم. در کلانتری به موکلم گفتند که تا تعطیلات تمام نشده کاری از دستشان برنمی آید و دادگاه خانواده و قاضی پرونده باید دستور بدهند که بچه مشترک بعد از تعطیلات به مادر برگردد. به همین دلیل در 1 صبح فروردین مشتری من پستی منتشر می کند و از همه مادران درخواست می کند و با اشاره به سفره هفت سینی که با دخترش چیده می گوید؛ قرار بود پیش دخترش باشد که متاسفانه آقا هادی سوفیا را برد و او را برنگشت.

یک روز پس از انتشار این پست، قوه قضاییه با ما تماس گرفت و به ما گفت که می توانند به قاضی کشیک که حتی در ایام تعطیل به شکایات رسیدگی می کند، مراجعه کنند. به قاضی مراجعه می کنیم. قاضی کشیک از ما خواست دستور موقت را ارائه کنیم که متاسفانه به دلیل تعطیلی شعبه خانواده و ابلاغ نشدن دستور موقت به آن دسترسی نداشتیم. به همین دلیل قاضی کشیک امکان مداخله و صدور دستور عودت صغیر را نمی یابد. البته با آقای هادی تماس گرفته شد اما آقای هادی پاسخ دادند نبود. در نهایت فشارهای مردمی باعث شد که آقای هادی در صفحه اینستاگرام خود پستی منتشر کند مبنی بر اینکه اتفاقی نیفتاده و فقط می خواهد در روزهای اول عید کنار دخترش باشد و به مسافرت برود و هدایای مادرش را به او بدهد. فرزند چهارم

ششم فروردین با دستور دادسرای فرهنگ و رسانه به پلیس امنیت رفتیم
وکیل یکتا ناصر درباره حضور او در دادگاه کیفری می گوید: پس از این نامه موکلم انتظار داشت پس از چهار روز مرخصی فرزند عادی به آنها تحویل داده شود اما روز چهارم از دفتر قاضی شهریاری با ما تماس گرفتند که قاضی شهریاری با ما تماس گرفتند. گفت که پنجم فروردین حضور در دادگاه کیفری ساعت 12:00. به ما می گویند آقای هادی هم حضور دارد و بچه را به مادر تحویل می دهد. روز پنجم فروردین من به همراه موکلم و پدرش به دادگاه کیفری رفتم. آقای هادی هم به دادسرای جنایی رفت اما متاسفانه پسر مشترکشان را نیاورد. در دادگاه کیفری یک سری پیش شرط ها برای موکلم گذاشته شد: این که نشریه منتشر شده را حذف کند و هر هفته فرزند مشترکشان را به آقای هادی تحویل دهد.

موکلم در آنجا اظهار داشت که موضوع مطرح شده در خصوص جلسه هفتگی دستور موقت قاضی بوده و نیازی به امضا و تعهد مجدد ندارد و در عین حال آقای هادی تخلف کرده و طفل را برنگردانده است، بنابراین به گفته آندر در قانون حمایت از خانواده می توان دستور داد که قاضی می تواند جلسه را لغو یا محدود کند. موکلم هم در مورد پستی که منتشر کرده توضیح داد که این پست برای مادران این سرزمین منتشر شده و آقای هادی با یک پست به او پاسخ داده است، پس چرا فقط پست را حذف کند؟ در ادامه موکلم اظهار داشت که موارد مطرح شده ربطی به بازگشت فرزند ندارد اما متأسفانه موکلم مجبور به امضای هر دو قول شد.

بالاخره بعد از یک جلسه سه چهار ساعته، من و موکلم به اتفاق پدر به منزل مادر آقای هادی رفتیم. آنجاست که صوفیه روز اول را اعلام کرد. ساعت 5 عصر روز پنجم هستیم. فروردین ماه بچه مشترک را دریافت می کنیم. صحنه دردناکی بود چون مادر و دختر با هم فامیل بودند و گریه می کردند. در آنجا دوباره از موکلم خواستند که صورت جلسه تحویل را امضا کند. جالب اینکه همان روزی که کودک را تحویل گرفتیم، دادسرای فرهنگ و رسانه با ما تماس گرفتند و گفتند که شکایت خود را از آقای هادی برای ما ارسال کرده اند و نمی دانیم چرا به دادسرای امور جنایی رفته است. ! ارجاع ما به دادگاه کیفری طبق هیچ دستور و اخطاری صورت نگرفته و نمی دانیم چرا پرونده به دادگاه کیفری کشیده شده است! و چرا تلفنی دعوت شدیم و تعهدات موکلم بر چه اساسی انجام شد؟

شهریاری ساعاتی پس از این دیدار با انتشار پستی در اینستاگرامش نوشت؛ دیداری که با این دو هنرمند و زوج سابق داشتیم به نامزدی ختم شد و فرزند به مادر سپرده شد. اگر در این جلسه به هیچ مصالحه ای نرسیدیم. جلسه بسیار طولانی و پر استرس بود و در نهایت موکلم برای بچه دار شدن مجبور شد فرم جلسه را امضا کند.

در پی این تحولات، خانم ناصر نیز در واکنش به پست آقای شهریاری پستی منتشر کرد و هرگونه ارتباط با آقای هادی را تکذیب کرد. ما هم روز ششم هستیم. فروردین با دستور دادسرای فرهنگ و رسانه به پلیس امنیت تهران بزرگ مراجعه و اظهارات و شکایات خود از آقای هادی را که قبلاً در کلانتری ولنجک ثبت شده بود و روز پانزدهم تعیین شد، مجدداً ثبت کردیم. فروردین مدارک لازم را در اختیار ضابط قضایی قرار می دهیم تا پرونده به دادسرای فرهنگ و رسانه ارجاع شود که عدم بازگشت کودک و سایر مواردی که در ماه های اخیر رخ داده است و موکلم در این خصوص پرونده ای تشکیل داده است. طرح دعوی در دادگاه. به شکایت آقای هادی رسیدگی می شود. پرونده حضانت مشترک فرزند نیز در شعبه 2 دادگاه خانواده تهران مفتوح است و مقرر شد پس از ایام تعطیلات نوروزی پرونده برای بررسی صلاحیت فرزند و صلاحیت والدین به مشاور خانواده ارجاع شود. موضوع حضانت و ملاقات موکلم و فرزند مشترک آقای هادی که مانند بسیاری از پرونده های مشابه می توانست بدون تنش و دردسر رسیدگی شود به دلایلی که قابل بحث نیست و مانند همه موارد مشابه بسیار پیچیده و آزاردهنده شده است. در این موارد آسیب اصلی در این مورد را یک کودک معمولی می بیند. امیدواریم قاضی پرونده حضانت دختر 7 ساله مددجو را با در نظر گرفتن رفاه فرزند مشترکشان به مادر محول کند و امکان عدم استرداد دختر را نیز فراهم کند. مشتری در تصمیم خود

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *