ماهان نوروزپور: دوازدهمین مجمع شورای اسلامی به زودی کار خود را آغاز کرد یکی استراتژی خود را از ستون های مکمل سیاست خارجی دولت اتخاذ خواهد کرد. هنوز مشخص نیست که آیا پرونده احیای برجام باز است یا خیر. آیا امکان از سرگیری مذاکرات برای احیای برجام وجود دارد؟ در صورت وجود چنین امکانی، آیا چنین توافقی در طراحی مجلس آینده امکان پذیر است؟ در این زمینه با حشمت الله فلاحت پیشه، نماینده سابق مجلس و کارشناس روابط بین الملل گفت وگو کرده ایم:
به نظر شما مجلس آینده چه استراتژی سیاست خارجی را دنبال خواهد کرد؟
من معتقدم بخش بزرگی از بن بست سیاست خارجی کشور را کسانی ایجاد کردند که خود سازنده مجلس فعلی هستند. ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که این مجلس کشور را از تنش خارج کند. موضع پارلمان در سیاست خارجی روشن است: نقش تعیین کننده ای ندارد. اما موضوع مهم اینجاست که جریان مسلط در مجلس، دولت و جریانهای قویتر تشکیلدهنده این مجلس و دولت در حال حاضر برنامهای برای تنشزدایی ندارند. آنها سابقه طولانی در ایجاد تنش در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارند. به ویژه اینکه برخی از مسائل سیاست خارجی به طور مرموزی با منافع برخی از بازرگانان در مورد تحریم ها و تنش ها مرتبط است. حالا این دلالان تحریم در انتخابات گذشته خیلی فعال شده اند.
با این حال، تغییر در سیاست خارجی انتظار نمی رود. درست نیست؟
ببینید انتظار تغییر در سیاست خارجی در صورت رفع بن بست های سیاست خارجی امکان پذیر است. اما نکته اینجاست که مثلث مجلس، دولت و جریان خارج از دولت این حصرها را بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل کردند. ما نمی توانیم امیدوار باشیم که انقلابی در میان آنها شکل بگیرد و تلاش کنند تا بن بست را بشکنند. این همان چیزی است که من آن را “محاصره مضاعف محاصره سیاست خارجی” می نامم. در مجلس آینده شاهد رقابت جریان های مختلف فقط برای پیشبرد سیاست خارجی خواهیم بود. هیچ صدایی از هیچ نماینده ای برای روشن شدن هزینه های خارجی کشوری مانند سوریه بلند نمی شود. نمی توان انتظار داشت که در این مجلس درباره رابطه یکجانبه ایران با روسیه که کشورمان را در مبادلات بین المللی دستی نداشته است، بحث کند.
به نظر شما مهمترین بن بست سیاست خارجی در حال حاضر چیست؟
من به موضوع FATF اشاره می کنم یکی یکی از بن بست های اصلی است. عدم تایید FATF به معنای گران شدن تجارت خارجی کشور است. اکنون مثلث دولت، مجلس و جنبش غیردولتی کشور، کشور را به شدت به بازیگرانی مانند چین و روسیه وابسته کرده است. تاجران تحریم و تنش نه تنها سود می برند، بلکه در ایجاد تنش و تحریم نیز نقش دارند. نکته برجسته اتحادیه تحریم ها نیز در کنوانسیون های مرتبط با FATF است. اگرچه آنها با چند ادعای ارزشی با FATF مخالفت می کنند، اما واقعیت این است که عدم شفافیت در اقتصاد خارجی عامل اصلی مفاسد اقتصادی اخیر است.
مایه تاسف است که برخی از FATF داخلی صحبت می کنند. آن هم در شرایطی که سازوکارهای داخلی نتوانست از پرونده های فساد بزرگی مانند چای دباش و برخی پرونده های فساد اخیر جلوگیری کند. در عوض، در سایه عدم شفافیت در تجارت خارجی، شاهد مصادره نفت ایران هستیم. من این را واکنشی به مصاحبه ام دیدم یکی این وزارتخانه اعلام کرده بود که تخفیف یک میلیاردی نفت اشتباه است. شاید دلیل اینکه آقای وزیر به سخنان من دروغ می گویند این باشد که این تخفیف بیش از هزار میلیارد است. به گفته دولت میانگین فروش نفت ما یک و نیم میلیون بشکه در روز بود که بیش از 90 درصد آن به چین صادر می شد اما پولی که وارد کشور شد فروش یک و نیم آن بیشتر نبود. میلیون بشکه صد هزار بشکه نفت. این بدان معنی است که مابقی تخفیف داده شده است. کسانی که بیشتر می دهند، بیشترین سود را خواهند برد.
پس این توصیفات آخرین امید مذاکره با آمریکا یا احیای برجام را کاملا خاموش می کند؟
واقعیت این است که دولت بایدن رئیسی فرصت احیای برجام را از دست داد. فرصت اول را کابینه بایدن هدر داد و فرصت دوم را دولت ایران در جنگ اوکراین قربانی روسیه کرد. دیگر هیچ شانسی برای احیای برجام وجود ندارد. هدفی که در حال حاضر ایران و آمریکا دنبال میکنند؛ این در مورد مدیریت تنش است، نه کاهش تنش. خاورمیانه اکنون شبیه یک انبار پودر است و طرفین در تلاشند تا از گسترش تنش جلوگیری کنند. با این حال، برجام از دستور کار خارج شده است و در صورت انجام مذاکرات، با توجه به قدیمی بودن برخی از بندهای برجام و نسبت به زمان و به دلیل تغییر ماهیت برنامه هسته ای ایران، باید بر مبنای جدید ادامه یابد. .
آیا ریاست جمهوری احتمالی ترامپ با وجود مجلس فعلی اوضاع ایران را بدتر نمی کند؟
ترامپ کسی است که با رایزنی با قدرت های بزرگ سعی در محدود کردن ایران دارد. او همیشه از تضعیف ایران صحبت می کند و خواهان یک ایران منزوی است. ترامپ سعی دارد با تبانی با کشورهای عربی ایران را منزوی کند و با تبانی با قدرت های بزرگ ایران را محدود و در هم بشکند. البته اگر ترامپ در هشت ماه آینده انتخاب شود، دیگر در دنیای امروز قدرت سابق را نخواهد داشت. ما می بینیم که کشورها به شیوه ای اقتدارگرایانه تلاش می کنند تا روابط متنوعی ایجاد کنند و روابط خود را گسترش دهند تا اقتدار داخلی خود را حفظ کنند. اما وقتی صحبت از رابطه ویژه ایران و آمریکا می شود، برخلاف آنچه آقای روحانی می گوید، آقای ترامپ تنها در صورتی با لغو تحریم ها علیه ایران موافقت می کند که کل برنامه هسته ای ایران متوقف شود. هدفی که هیچ جریانی در ایران آن را نمی خواهد.
پیامدهای احتمالی رای ترامپ به جنگ اوکراین و جنگ غزه چیست؟
من معتقدم که انتخاب ترامپ به هر حال منجر به افزایش هزینه های میدانی در اروپا خواهد شد. اروپا قوی تر از قبل در برابر روسیه مسلح خواهد شد. ترامپ در قالب ناتو به همکاری با اروپا ادامه می دهد، اما هزینه های همکاری خود را کاهش می دهد، از سوی دیگر از اروپایی ها می خواهد که سهم بودجه نظامی را 2 درصد از بودجه اروپا افزایش دهند. همه این شرایط به نفع روسیه خواهد بود. در مورد فلسطین و اسرائیل، من معتقدم ترامپ سعی خواهد کرد بحران های دیگر را از اسرائیل جدا کند و بسته به اینکه نتانیاهو تا آن زمان در مقابل مخالفان بایستد یا نه، سعی می کند استراتژی مشترکی را با اسرائیل دنبال کند. اساس این استراتژی تهدیدات امنیتی اسرائیل حداقل برای یک دهه آینده است و از این رو آمریکا در برخی اهداف مانند عقب نشینی حزب الله، تصرف قدرت نظامی حماس و تهدید تهدیدات امنیتی در خاک روسیه از اسرائیل حمایت می کند.
۳۱۱۳۱۳