فیلم های زیادی درباره نوروز و حال و هوای پیرامون آن ساخته شده است، اما تعداد کمی از آنها به هیجان و شادی کودکان در این ایام پرداخته اند. این در حالی است که هیجان نوروزی عمدتاً متعلق به کودکان است و این هیجان می تواند زمینه ساز ساخت فیلم های مختلف شود. نوروز امسال فیلم «نوروز» به کارگردانی سهیل موفق با محوریت مواجهه پسری با اسطوره های مربوط به نوروز اکران شد.
به گزارش بازتاب آنلاین، نوروز فیلمی متفاوت است که با حضور علی نصیریان در نقش عمونروز جلوه بیشتری به آن بخشیده است. به بهانه اکران این فیلم به بررسی آثاری می پردازیم که حال و هوای نوروز را از نگاه یک کودک یا نوجوان تحلیل می کنند. در این گزارش سعی کرده ایم به فیلم هایی بپردازیم که بیشتر برای مردم شناخته شده اند و پس از سال ها همچنان در ذهن ها باقی مانده اند.
ماهی پرتو کامبوج 1366
«ماهی» اولین فیلم به کارگردانی کامبوزیا پرتویی است. این فیلم برنده جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم جیفونی ایتالیا، جایزه یونیسف در جشنواره برلین و جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم آدلاید استرالیا شد. داستان در مورد نوجوانی به نام جواد است که پدرش زندانی است و در شب عید پس از دعوا با بچه های محله، ماهی قرمزی را به خانه می آورد تا در تانک بگذارد. مادر جواد با انداختن ماهی به داخل مخزن مخالف است و معتقد است که وقتی پدرش در زندان است، حبس کردن او را خوب نمی داند. سرانجام جواد با اکراه ماهی را به خانه می برد و پس از این ماجرا پدرش به خانه برمی گردد. عید نوروز در فیلم «ماهی» از آن جهت اهمیت دارد که محور اصلی فیلم چالش ماهی قرمزی است که قرار است در سال جدید به خانه تحویل داده شود. هفت سین باید گذاشت. در واقع فیلم به زبان ساده قصد دارد نگاهی اجمالی به این باور مهم داشته باشد که گرفتن حیوانات اشتباه است و تاثیر آن را می توان مستقیما در زندگی انسان مشاهده کرد. این فیلم در شرایطی ساخته شده که هنوز بحث نخریدن ماهی قرمز در شب عید مطرح نشده بود و در زمان تحویل در سال تحویل در اکثر خانوارها کمبود ماهی وجود داشت. پرتوی با برقراری رابطه بین اسارت پدر جواد و اسارت ماهی، قصد داشت این فرهنگ را برقرار کند که در بحث آزادی، حیوان و انسان برابر است.
لباس عید (قصه های مجید). کیومرث پوراحمد ۱۳۶۹
“لباس عید” یکی یکی از درخشان ترین و در عین حال دردناک ترین قسمت های «قصه های مجید» است. داستان از آنجایی شروع می شود که مجید منتظر نامه ای از عمویش است. نامه ای حاوی پول خرید لباس عید. نامه نمی رسد و زمان می گذرد و مجید می ترسد که لباس عید نگیرد. خواهر شوهرش یک کت قدیمی به او می دهد تا خیاط اندازه بگیرد و بپوشد. مجید از پذیرش آن امتناع می کند، اما در نهایت به آن راضی می شود. تلاش برای متقاعد کردن خیاط برای کوچک کردن مانتو تا شب عید ادامه دارد و با شروع سال جدید، مجید خواری پوشیدن این مانتو را نمی پذیرد و آن را دور می اندازد. کیومرث پوراحمد بر اساس این داستان تلخ از هوشنگ مرادی کرمانی، رنج یک کودک و یک مادربزرگ را در این زندگی فقیرانه در طول فیلم به تصویر میکشد و به این پرسش میپردازد که شادی نوروز به جایگاه طبقه و بچه محله فقیر بستگی دارد. این شادی قرار نمی گیرد. سرکشی مجید و انداختن کتش در گوشه اتاق و رفتن با لباس کهنه به استقبال نوروز با تمام تلخی ها تنها نکته مثبت این قسمت است. پسری که تمام تلاشش را کرد و تا جایی که توانست خود را فروتن کرد و بر عزت نفس دوران کودکی اش غلبه کرد تا مانتو به دست بیاورد، اما این کتی که حالا در دستش است دیگر برایش کوچکترین ارزشی ندارد.
بادکنک سفید جعفر پناهی ۱۳۷۳
یکی از فیلم های مهم سینمای ایران است که مستقیما بر اساس حال و هوای یک کودک در ساعات مانده به عید نوروز ساخته شده است. «بادکنک سفید» بر اساس فیلمنامه عباس کیارستمی ساخته شد و در سال ۱۳۷۴ با استقبال زیادی روبرو شد.داستان فیلم چند ساعت مانده به عید نوروز روایت می شود. راضیه از مادرش پول قرض می کند تا برای سفره هفت سین ماهی قرمز بخرد، اما پول از دستش می افتد و گم می شود. بالاخره با کمک یک بادکنک فروش و افراد دیگر بلیط پیدا می شود و راضیه با ماهی به خانه برمی گردد. نوروز در محوریت داستان فیلم قرار دارد و داستان دقیقاً مربوط به ماهی قرمز سفره هفت سین است. در ظاهر ما با چالش دختر بچه ای در یافتن پول برای ماهی قرمز روبرو هستیم، اما جعفر پناهی در این داستان به مضامین انسانی تر دیگری نیز پرداخته است و آن تنهایی افرادی است که با وجود مهربانی و کمک به دیگران، چیزی ندارند. انجام دادن. جایی برای گذراندن عید در واقع آنچه در این میان حائز اهمیت است، رفتار افرادی است که بدون نگرانی از عید نوروز به دلیل نداشتن محل زندگی، نگرانی راضیه از رسیدن به موعد تحویل سال را درک می کنند و حاضرند هر کاری برای یافتن آن پیدا کنند، انجام دهند. آی تی. پول تو. سرانجام راضیه با کمک بادکنک فروش که در این شهر غریبه است پول خود را به دست می آورد و به خانه باز می گردد. در خیابان اما پسر بادکنک فروش را می بینیم که بادکنک سفیدی به عصایش بسته است و جایی برای رفتن ندارد.
بمب عاشقانه معادی پیمان 2016
پیمان معادی در این فیلم شرایط نگران کننده دوران بمباران را با دو روایت عاشقانه ترکیب می کند. اگرچه داستان به طور مستقیم به حال و هوای عید نمی پردازد، اما هیجان امتحانات ترم دوم و شادی لباس عید و … را توصیف می کند. مدیر مدرسه ای که معتقد است زندگی زناشویی اش به بن بست رسیده است، وقتی همسرش در معرض خطر قرار می گیرد، بیش از هر زمان دیگری نیاز به همسرش را احساس می کند و از سوی دیگر، نوجوانی عاشق سعید است که عاشق او می شود. همسایه ها. . در زیرزمین برای فرار از بمب ها، دختری به سن او می رسد و زندگی اش تحت تاثیر این عشق قرار می گیرد. تلاش پسر برای جلب توجه در مقابل دختر. یکی یکی از جذاب ترین قسمت های فیلم است. پسر یک هفته مانده به سال نو کت و شلوار عیدش را می پوشد و برای بازی بیرون می رود تا دختر او را با این لباس ببیند. داستان ها در روزهای نزدیک عید روایت می شود، اما بمباران اجازه نمی دهد داستان ها تا عید ادامه پیدا کند. معادی از فضای محدود پناهگاه، چراغ نفتی، سایه های روی دیوار، دفتر و مداد و ترس و استیصال از وضعیت بمباران برای خلق یک عاشقانه موفق استفاده کرده است. سعید نامه ای عاشقانه برای دختر می نویسد و مدیر مدرسه که همسایه سعید است وسط جلسه امتحان کاغذ را مصادره می کند. شبی که بمب قرار است خانه اش را خراب کند، ناظم نامه عاشقانه را می خواند و تحت تاثیر عشق سعید به دختر قرار می گیرد و زندگی اش رنگ دیگری به خود می گیرد.
نوروز | سهیل مواکف ۱۴۰۳
«نوروز» به کارگردانی سهیل موفق در فضایی فانتزی به اسطوره های ایرانی مربوط به نوروز از نگاه یک کودک می پردازد. داستان دعوای اهریمن و نوروز برای حفظ بهار است. عمونروز با بازی علی نصیریان در مسیر ننه سرما با بازی شبنم مقدمی در کابین تصادف میکند و سرانجام طوفانی به راه میاندازد. در این شرایط، داستان با پسری شروع میشود که قدرتهای جادویی به دست میآورد و باید به دنبال حاجی فیروز با بازی مهدی هاشمی بگردد تا با کمک او شیطان را شکست دهد. بخش مهمی از فیلم به مبارزه پسر و دیو برای بازیابی بهار اختصاص دارد. «نوروز» جلوه های ویژه قابل قبولی دارد و مجموعه شرایط به گونه ای پیش رفته که مخاطب این گروه سنی را ناامید نکند. درست است که اجرای علی نصیریان، شبنم مقدمی، مهدی هاشمی و… فیلم را جذابتر کردهاند، اما بیش از همه مضمون فیلم و تمرکز بر تاریخ نوروز و اسطورههای ایرانی بهویژه تغییر است. از فصول و چگونگی نو شدن زمین، مهم است.