به گزارش خبرگزاری مگتو، جمیله علم الهادی در نشست مقدماتی «کنگره بین المللی علم و قرآن» که در تالار شهید سلیمانی دانشگاه تهران برگزار شد، با بیان اینکه سخنان خود را درباره علم با رویکرد مواجهه نهادی با از علم نگاه پسااستعماری به نهاد علم وجود دارد، نگاه انتقادی به پیشرفت علم که متاسفانه در ایران چندان مورد استقبال قرار نمی گیرد و عموم دانشمندان نه به این نوع موضوعات می پردازند و نه به تاریخ می پردازند. علم و تحولات علمی در قالب دیدگاه های پسااستعماری بررسی می شود.
نهاد علمی در ایران دچار استعمار معرفتی است
به گزارش ایرنا، جمیله علم الهادی با نگاه پسااستعماری به نهاد علم و رویکردی انتقادی گفت: به نظر می رسد اگرچه ایران در طول تاریخ کشوری مستعمره نبوده و پایداری و مقاومت پیشینیان ما حفظ شده است. استعمارگران قادر به استعمار مستقیم آن نبودند، اما می توان مفهوم استعمار معرفتی را در مورد آن تشخیص داد. یعنی ما از استعمار شناختی رنج برده ایم. استعمار معرفت شناختی به بخشی اطلاق می شود که شرق شناسی به استعمار کمک می کند و توضیحی برای هویت افراد، جوامع و تاریخ ارائه می دهد که خود را بر اساس معیارهای غربی تعریف می کنند. در این دیدگاه بین شرق شناسی و استعمار معرفتی رابطه مستقیم وجود دارد و به یکدیگر خدمت کرده اند.
رئیس ستاد آموزش و پرورش شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: اگر این نگاه را دنبال کنیم و تاریخچه پیشرفت علمی در ایران را بررسی کنیم چندان خوشایند نیست، زیرا می بینید که ما هم دچار مشکلات شناختی شده ایم. استعمار و ما سعی کردیم از طریق استانداردها ما را محدود کنیم. بررسی کنید و سپس تعریف کنید. بر این اساس نهاد علم در ایران هنوز خود را تابع نهاد علم در جهان میداند و دوره پیشامدرن یعنی قبل از قرن 16 و 17 در ایران را دوره پیشامدرن تعریف میکنند و میپذیرند. پیش مدرن به عنوان بربریت
فارغ التحصیلان کالج به پیشینه خود افتخار نمی کنند. ما دچار هژمونی فرهنگی به نام عقب ماندگی شده ایم
علم الهادی تصریح کرد: در حالی که دوران پیشامدرن به عنوان بربریت پذیرفته شده است، همانطور که تاریخ نشان داده است، افلاطون در ایران بسیار درباره علم توضیح داد و صحبت کرد و دانشگاه جندی شاپور شاهد زنده بودن این تمدن است که بیش از پانزده هزار سال قدمت دارد. فرهنگ عقلانی و عقلانی تمدن قابل اعتماد. مبتنی بر علم است، اما هنوز در میان قشر تحصیلکرده احساسی از این هویت تمدنی نمی بینیم. فارغ التحصیلان دانشگاهی ما امروز به تمدن و خاستگاه خود افتخار نمی کنند، این کنایه ای است که در قالب هژمونی فرهنگی در کشور ما وجود دارد. در چنین شرایطی که ما به عنوان یک کشور در حال توسعه، هژمونی فرهنگی به نام عقب ماندگی یا مفهوم شیک تر آن را پذیرفته ایم، فاصله نسبتاً زیادی بین علم و فرهنگ پدید آمده است.
خشونت علم و فرهنگ؛ شورش های سال 1401 گواه گسترش فرهنگ حاشیه نشینی در قلب دانشگاه است.
علم الهادی دومین مشکل بزرگ در این حوزه را شکاف علم و فرهنگ دانست و اظهار داشت: به نظر می رسد علم و فرهنگ با یکدیگر قهر کرده اند. جریان های فرهنگی جریان های علمی را نمی پذیرند و جریان های علمی نیز نسبت به جریان های فرهنگی بی تفاوت هستند و به نظر می رسد نتیجه این خشونت بین اهالی علم و فرهنگ در ایران اتفاقاتی است که فرهنگی نسبتا منسجم پیدا کرده اند، اما فقدان عقلانیت در آن وجود دارد. علم مورد هجمه قرار گرفته و آنچه که از ویژگی های فرهنگ حاشیه نشینی است امروز در دانشگاه ها به وجود آمده است و آشوب های سال گذشته شاهدی بر گسترش فرهنگ حاشیه نشینی در دل دانشگاه است و این بسیار تلخ به نظر می رسد.
فرهنگ بریده از علم دانشگاه را تهدید می کند
استاد دانشگاه شهید بهشتی افزود: بی توجهی دانشمندان به دغدغه های فرهنگی جامعه باعث شده است که بدون هدایت علم و بدون حمایت علم و دانشمندان، جریان های فرهنگی به تدریج به موجوداتی تقریبا متجاوز تبدیل شوند و حتی نسبت به آنها به نهاد نزدیک شوند. از خود علم و حمله به آن. مورد حمله قرار گرفتند همه ما این شرایط را تجربه می کنیم. علاقه به علم و کسب علم در حال کاهش است و هدف از تحصیل و انگیزه های تحصیل به شدت تغییر کرده است و دانشگاه از این منظر تهدید می شود، فرهنگی که دانشگاه را تهدید می کند.
۲۷۲۱۸